روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

صدای تو تمام محاسبات دنیای مرا بهم میریزد....

سلام

وقتی در حال پیاده روی بودم یهو دلم برای نانا تنگ شد

گوشیم را درآوردم و بهش زنگ زدم

جواب داد

در کمال ناباوری بیدار بود

(شبها تا دیر وقت مطالعه میکنه و صبحها تا نزدیک ساعت 9 میخوابه... البته نماز صبح همیشه بیداره)

سلام کردم هنوز به کلمه دوم نرسیده گفت

باید کمکم کنی .... مقاله م را تایپ نکردم و عجله دارم

و من به جای لاو ترکوندن

با سریعترین حالت .... خودم را رسوندم دفتر و تا همین چند دقیقه پیش مقاله و سخنرانی تایپ کردم.....


پ ن 1 : همیشه هم به دلتنگی هاتون توجه نکنید

پ ن 2 : داره زنگ میزنه بعدا تکمیل میکنم

نظرات 2 + ارسال نظر
دل آرام سه‌شنبه 22 دی 1394 ساعت 11:16

پرتقال ها رو چه طوری نقش اندخته بودی خانم؟
با ماژیک سی دی؟ یا چی؟
از رو نقشه؟

ببین یه هنری هست به اسم مینا کاری
شاید ظروف مینا کاری (ابی رنگ ) اصفهان را دیده باشی
کسی که بلد باشه میدونه که اینها نقش های میناست
من چون کمی با مینا کاری آشنا هستم و اینها هم نقوشی هست که توی مینا کاری تکرار میشه با ماژیک سی دی روی پرتغال کشیده شدن

آقای دکتر چهارشنبه 23 دی 1394 ساعت 17:44 http://beeeauty.blogfa.com

خیلی حس خوبیه وقتی در مورد شخصی می نویسی همون لحظه تماس میگیره

عالیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد