روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

بازخوانی

سلام

دیشب دوباره خودم و نانا را باز خوانی کردم

تاثیرات دوست عزیز سین الف را هم نباید نادیده گرفت

و با نانا زدیم به تیپ و توپ هم دیگه

و تمام احساساتم به فنا رفت

ولی من هنوز اونقدر قوی نیستم که بتونم پشت پا بزنم به بیش از هفت سال عشق ورزی

ما هر بار دعوا میکنیم با شدت بیشتر به هم برمیگردیم

ولی من خسته ام

بیمارم

اون عزیز از دست داده

نزدیک به نه ماه درگیر این بیمار بوده

الان هر دو نیاز به توجه داریم و هر دو داریم همدیگه را میرنجونیم

خدایا کمکم کن....



پ ن 1 : نگران نباشید قهر نمیکنیم

پ ن 2 : هنوزم به شدت عاشقم

پ ن 3: دیشب تب داشتم و خدا میدونه توی هذیاناتم بهش چه حرفای بدی که نزدم   خب تب است دیگر....


بعدا نوشت: آشتی کردیم...

نظرات 4 + ارسال نظر
سحرالف یکشنبه 19 مهر 1394 ساعت 08:15

عزیزم قطعا تو با من خیلی فرق داری و همچنین نانا با سیامک خیلی فرق داره میدونم

از کجا میدونی؟
هممون مثل همیم
همیشه فکر میکنیم فرق داریم ولی تهش عین همیم
فقط یکی بیشتر به افکارش اهمیت میده میشه تو
یکی مثل من سیب زمینی هست میشه من

مبی یکشنبه 19 مهر 1394 ساعت 13:27 http://inthisworld.blogsky.com

منم با آقای عاشق دعوام شد :(

تو دیگه چرا
ای بابا

ح مثل ... دوشنبه 20 مهر 1394 ساعت 09:48

سلام هدیه جان خوبی . امیدوارم سرحال و شاد باشی . غصه به دلت نیات.

مگه میشه
دل بی درد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مریم بانو دوشنبه 20 مهر 1394 ساعت 09:50 http://rozhan313.blogsky.com

اوووو
عاشقان دعوا کنند
ابلهان باور کنند :))
از این چیزا پیش میاد طبیعیه

فکر نکنما
اینطوری نیستا!!!!!!!!!
عاشقا نباید دعوا کنناااااااا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد