روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

بازم مریضانه

سلام

شنبه تون پر از خبرای خوب

من امروز صبح که بیدار شدم با رخوت بسیار خودم را به حمام بردم

و بعد احساس ضعف شدید

یه لقمه نون و پنیر و موز برا خودم گرفتم واومدم دفتر

اما زهی خیال باطل

حالم خراب بود

این شد که خودم را رسوندم کلینیک

و بعله چهار عدد آمپول و یک عدد سرم گنده بک شد نصیبم

اما الان خیلی بهترم


پ ن 1 : تو که نباشی چه کسی ناز لحظه های بیماری مرا بکشد؟

پ ن 2:  تنها دکتر رفتن را دوست ندارم

پ ن3 : دائم داره برام میخونه « اندوه بزرگیست زمانی که نباشی» یعنی قراره بمیرم؟

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم بانو شنبه 18 مهر 1394 ساعت 16:31 http://rozhan313.blogsky.com

:/ دور از جوون مرگ چیههه
مال خستگی کاره ، ضعیفت کرده وااقعا...
انشاالله زودتر خوبه خوووب شی

مرسی عزیزم
مامانم هم همین را میگن

مبی شنبه 18 مهر 1394 ساعت 21:45 http://inthisworld.blogsky.com

چه فصلی شده همش مریضی. من از اول مهر مریضی های جورواجور اومدن سراغم هنوزم هستن :(

آخه یه ذره بارون نمیاد که این همه میکروب و ویروس توی هوای پخش نباشه
هوا خیلی بده

تبسم شنبه 18 مهر 1394 ساعت 22:32 http://tabasomshadi.blogsky.com

نمی دونم چه خبره تازگیا هر کی میره دکتر بهش سرم می زنند.
برادرم میگه ویروس جدید اومده.
دلرد و تب و لرز. اما مدتش کمه در حد دو روز
:)**** زود زود حالت بهتر بشه عزیزم

امیدوارم
من به شدت حالت ضعف دارم
تا جایی که احساس میکنم هر لحظه ممکنه از حال برم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد