روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

سلام روز شنبه

سلام به همه دوستای گلم

خوبین

پدر بزرگم فوت شده

برای همین چند روزی کمرنگ شدم

الانم هنوز همونطوری که میدونید تا چند روز دیگه هم درگیر مراسم و این حرفا هستیم.....



پ ن 1 : چرا وقتی غصه های بزرگ دارم ، بیشتر دلم نانا را میخواد؟

پ ن2 : چرا نانا حس نمیکنه که من تو لحظه های بد خیلی خیلی بیشتر میخوامش؟

پ ن 3 : هنوز هم که هنوزه هیچ حرفی جز حرفهای نانا منو آروم نمیکنه

پ ن 4 : چقدر سخته کسی از ته دل زجه بزنه و بگه « دیگه بابا ندارم« ... مامان من دیگه بابا نداره.....

مرگ

نانای عزیزم تسلیت.....



پ ن 1 : عزیزی که از قبل از ماه رمضون در حال درد کشیدن بود ، امروز صبح پر کشید...

پ ن 2 : گفت سنگ شدم  وقتی سومین عزیزم را با دست خودم توی خاک گذاشتم....

پ ن 3: درد را از هر طرف بخوانی درد است