روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزگار بهشتی

سلام

روزتون پر از نفس بهار


امروز چنان اردیبهشتیه که من کلا مست مستم

البته حال خوش قرار عاشقانه هنوز زیر پوستم هست

قراری که یک گوشه ایش ، در گوشم گفت: « من به روش خودم ، تو را برای خودت دوست دارم....»


مهربونیهای مردونه ش ، دل منو میبره

وقتی میره دلم کنده میشه...

اون دم غروب پنجشنبه که عزم رفتن میکنه...

اون وقتی که دم رفتن اخمای مردونه ش میره تو هم

اون دم رفتنی که دیگه حرف نمیزنه...

نمیخنده...

سر به سرم نمیزاره...

فقط اخم میکنه و شکایت نمیکنه و پشت سرهم شکر میکنه...


کادوش را باز نکرد... گفت میخواد تو تنهایی بازش کنه

همون لحظه ی اول کارت پستالش را برداشت و متنش را خوند و لبخند زد

من بهتون گفته بودم ... در اولین دیدار عاشق لبخندش شدم؟


جمعه صبح که بیدار شدم ، تلخ شده بودم از دلتنگی

اما دلتنگی حق نداشت حال بعد از قرارعاشقانه ی منو خراب کنه

این شد که بلند شدم و بساط پختن کیک را راه انداختم

بوی کیک که پیچید تو خونه انگار حال دلم بهتر شد

بعدم رفتیم باغچه

مادرجان باقالی خریده بودن و .... جای دشمنتون خالی تا عصر دستمون بند باقالی ها بود

گلها تمام باز شده بودن

هوا هم بینظیر و بهشتی

صدای آب و گنجشک و دیدن بچه گربه هایی که مامانشون این طرف اون طرف میبردشون...

امروز صبح هم بعد از رسوندن مغزبادوم به باشگاهش... رفتم پیاده روی

زیر درختهای سبز راه رفتم و هوای بهار را به ریه هام کشیدم و یک بار دیگه تمام لحظه های پنجشنبه را مرور کردم...

روزگارتون اردیبهشتی


پ ن 1: من و آقای دکتر هم عین تمام آدمهای دیگه قهر و دعوا میکنیم... پنجشنبه هم سر یک موضوع کوچولو چند دقیقه ای...

اخم کردم و سکوت... و ایشون برعکس همیشه که عادت به توضیح نداره... توضیح داد و قضیه ختم به خیر شد


پ ن 2: مامان مغز بادوم پیشنهاد گردشهای خواهرانه ی بهاری داده... ببینیم چی میشه


پ ن 3: اون یکی خواهر را یک هفته بود ندیده بود... در عرض یک هفته یهو شکل مامان یک نی نی شده بود


پ ن 4: دلم پر میکشه که نزدیکم بود و امروز میرفتم از یه جایی یواشکی نگاش میکردم


نظرات 6 + ارسال نظر
رسیدن شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 12:02

سلام عزیزم. چه وصف قشنگی داری از همه چیزای اطرافت. واقعا لذت بردم .
تولد آقای دکتر مبارک باشه. چند روز نیومدم و از پست ها عقب موندم . مبارک و پاینده باشه همه خوشی هاتون و دورهمی هاتون .
نی نی که به دنیا بیاد بازم خاله شدن برات تمدید و شیرین میشه .

سلام به روی ماهت
خوبی عزیزدلم

عزیز دل خاله باشگاه میره؟؟
واقعا که!!! الان از خودم خجالت کشیدم تیلو
هر چند با چالش چند دقیقه در روز نرمش گردن و یک ربع پیاده روی به زندگیم اضافه شده
ولی باشگاه انگار آدمش نیستم
خوب بگو از کجا و چطور باید فشار وارد کنم
یکم تلاش کنی مثل قبل میشی

من خودمم باشگاه نمیرم
اونم مهدکودکش یه روز در هفته به زور میبرتش باشگاه

هفت مین شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 13:55 http://7min.blogsky.com

سلام تیلو خوبی ؟
آخی قرار عاشقانه داشتید به به سوپرایز کن کی بودی تو
اردی بهشت دوس

سلام به روی ماهت
والا من نگرانتم
من مرد اردیبهشتی دوست....

لیلی شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 14:07

برگرد ؛
دست نوازشى بکش بر درخت هاى شکوفه نزده دلم..
برگرد و بگذار ادریبهشتم ؛
“ اردیبعشق “ شود ..
میسا_دورقى

نه باید بره و برسه به زندگیش
زندگی ای که ادامه داره و منم جزئی از اونم
دست نوازشش ... مهربونیش.. هرجا که باشه بر سر درختهای دلم هست
و تمام اردیبهشتهام باهاش بهشت شده

عاطفه شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 17:11

تیلو نگاهتو به دنیا دوست دارم خیلی لطیف....

دوست خوبم چطوری؟
لطف داری به من ...

بهار شیراز یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 08:53

والله قرارهای عاشقانه ات و خوندنشون منو هم مست میکنه
همیشه به دلبری و عشق

اخ از این شراب که هرچی کهنه تر میشه منو مست تر میکنه
برای همه ی دوستام لحظه های عاشقانه ی بی پایان آرزومندم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد