روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

به یاد من دمنوش بخورین...

سلام

روزتون گرم از محبت

خوبین؟

مامان روزهای شیفت نگهداری از مادربزرگ را جابجا کرده که دو روز آخر که داداش ایران هست را خانه باشد ...

صبح همه با هم راهی شدیم

من و بابا دفتر

داداش گفت که چند تا قرار با دانشگاه و خانه ریاضی و ... دارد

مامان هم رفتن سراغ مادربزرگ...

یکساعت نشده بود که زن داداش زنگ زد و گفت داداش نیومده

نگران شدیم... صبوری پیشه کردیم و صلوات دست گرفتیم...

داداش و همسرش اومدن و خبر خرابی ماشین را دادند

من زیاد فنی نیستم اما گویا ماشین سیلندر سوزونده....

دمنوش خوشمزه به - دارچین - سیب - زنجبیل درست کرده بودم

با زن داداش نشستیم کنار بخاری....




پ ن 1: اونقدر دوستش دارم که هر چی میپوشه به نظرم زیباترین میشه...

پ ن 2: گفت موهام نامرتب و بلند شده باید برم آرایشگاه، اما من از صبح به نظرم خیلی خیلی خوشگل شده بود...(دوست داشتن روی بینایی هم تاثیر داره؟؟؟؟)

پ ن 3: شکلاتهای سوغاتی را دست نزدم تا با آقای دکتر بخورم

پ ن 4: سهم قهوه و کاپوچینوش را هم کنار گذاشتم

پ ن 5: دلم یه عالمه خرید میخواد

نظرات 5 + ارسال نظر

وقتی یکی رو واقعی دوست داری دقیقا رو بینایی هم تاثیر میذاره.
فکر کن کسی رو میشناسم که کم پشتی موی عشقش رو متوجه نمیشد

واقعا هم همینطوریه
من کسی را میشناسم که عیب های خیلی واضح تر را هم نمیبینه
اما در مورد خودم زیاد تا حالا دقت نکردم... مسلم همینطوری هستم منم

نیلوفر یکشنبه 24 دی 1396 ساعت 17:45

شوهر من کچل بود قربون کله شویتیش میرفتم، اعتمادبنفس کاذب گرفت گفت نمیخوامت...

ای بابا
عجب روزگاری شده
یعنی تا کچل بود شما را میخواست ... حس کچلیش که رفت دیگه حس خواستنش هم رفت
چقدر بد شدیم به خدا

نیلوفر یکشنبه 24 دی 1396 ساعت 22:30

نه عزیزم منظورم اینه اعتمادبنفس بهش میدادم، کمکش کردم تحصیلاتشو ادامه داد و کلا تو زندگیش پیشرفت کرد عیباشو ندیدم و به چشمم نیومد ظاهرشو که از نظر بقیه عیبهایی داشت قربون صدقه رفتم.... بهم گفت تو رو نمیخوام برو، زمین و زمانم بهم دوخت که مجبور شم برم.....

تو کار اشتباهی نکردی
هر زن شایسته ای پر و بال میشه برای مرد زندگیش
تو کار درست را انجام دادی
اگه ایشون اینقدر ذهنش کوچیک بوده و قدر زحماتت را ندونسته اشکال از اونه
البته مطمئن باش یه جایی روزگار بهش یاد میده

نل یکشنبه 24 دی 1396 ساعت 23:38

روی بینایی که چه عرض کنم...روی تمام خاستن ها و نخاستنهات تاثیر میزاره...و چه شیرینه اون خاستنه.چون عموما برای تو فقط اینقدر جذاب و خاصه.برای بقیه شاید قشنگ باشه و گاهی زشت!

فقط عاشقا میتونن این چهره از عشق و دوست داشتن را درک کنند

هفت دقیقه دوشنبه 25 دی 1396 ساعت 11:52 http://7min.blogsky.com

تیلو چرا به این رابطه مرددی ؟!

نمیدونم
شاید از درون ناآرام خودمه که اینهمه به همه چیز دچار تردیدم
شاید آروم بشه درونم همه چیز برگرده به روال
ببین من ده ساله تو این رابطه هستم...
این تردیدها از ذهن تاآرامم نشأت گرفته
شماها که بهم نزدیک هستید باید اینا را حس کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد