روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

یک کشف در همین لحظه...

سلام

چند روزه با چالشم خیلی خیلی درگیرم ...

به شدت سخت دارم چالش را پیگیری میکنم...

خطاهای قابل چشم پوشی هم داشتم

اما الان یه کشف بزرگ کردم...

وقتایی که خوابم میاد به شدت...

و به هر دلیلی نمیتونم بخوابم...

حالا مثلا سرکار هستم و ساعت کاری هست...

یا شب هست منتظر تلفن آقای دکتر هستم و با وجود خواب شدید خودم را بیدار نگه میدارم

و یا خسته میرسم خونه تازه مهمون داریم

و هزاران دلیل دیگه از این دست...

کنترل چالش و رعایت اون رفتار خیلی خیلی برام سخت میشه...

اصلا ناخودآگاه هر دو دستم به سمت موهام میره و من هی باید به خودم تشر بزنم...

الان با اینکه سرکار هستم و پشت سیستم

و هر دو دستم روی کیبور ... هر چند ثانیه یه بار میبینم دستم میره زیر روسریم... دوباره کنترلش میکنم و باز ....

تکرار و تکرار...

پ ن1: اصلا نمیفهمم چرا بعضی از روزها اینقدر بهم سخت میگذره و کنترل چالش برام سخت میشه

پ ن 2 : گاهی فکر میکنم وقتایی که هیجان بیشتری دارم... دچار این حمله ها میشم

پ ن 3 : هنوز اوضاع عالیه... نیاز به نگرانی نیست

تیلوتیلو چهارشنبه 27 مرداد 1395 ساعت 17:31

نظرات 18 + ارسال نظر

فرساد چهارشنبه 27 مرداد 1395 ساعت 17:56

چالش شما نیاز داره براش کادو بگیرید و بهش تبریک بگید و ازش تقدیر کنید
حتما موفق می شوید

من براش کادو میخرم
تبریکم میگم
اما اون منو خیلی داره اذیت میکنه
گاهی تا سرحد مرگ منو میکشونه

سلام چهارشنبه 27 مرداد 1395 ساعت 20:33

تیلو جونم تو میتونی، من مطمئنم موفق میشی
روزی که پیروز شدی باید شیرینی بدی،من منتظر اون روزم

شیرینی چه قابل داره...
این پیروزی سخت تر از اون چیزی هست که تصور میکردم

شاذه چهارشنبه 27 مرداد 1395 ساعت 20:47 http://moon30.mihanblog.com

دقیقا همینطوره! این چند روز که بچه ها مریض بودن هیچی وزن کم نکردم. حتی یه کمی زیادم شدم که با مختصر تلاشی برگشت شکر خدا.
جون ندارم رو چالشم تمرکز کنم هرچند که سعی می کنم ازش دور هم نشم.
اون رژیم با هیپنوتیزم دقیقا اعصاب رو نشونه می رفت و حال رو خوب می کرد که لاغر می شدم. حیف که به صداش عادت کردم و دیگه باهاش خواب نمیرم. ولی شاید برای تو خوب باشه. گوشی بذاری تو گوشت و بخوابی. خودتو بدی دستش و راحت آروم بگیری. فکر می کنم برای ناراحتیتم خوب باشه. روزی دو تا بیست دقیقه است. حس خوبی داره.

هنوز وقت نکردم برم سروقتش
ولی سرفرصت این کارو میکنم

دلژین چهارشنبه 27 مرداد 1395 ساعت 20:55 http://delzhin313.blogsky.com

خداروشکر که اوضاع خوبه

بعله
شکر خدا

آغلاما شراگیم پنج‌شنبه 28 مرداد 1395 ساعت 07:53

پنج شنبه ای که در آن قرار عاشقانه نباشد پنج شنبه نیست

چی هست

. . است

حتی چهارشنبه هم نیست... چه برسه پنجشنبه

رسیدن پنج‌شنبه 28 مرداد 1395 ساعت 09:31

سلام عزیزم . هرکس یه جوری درگیره یه سری شرایط سخته . ولی تو با اراده و قوی هستی و از پس این مشکل برمیای. من قبل عادت داشتم به تیک زدن انگشتام و هربار این کار میکردم کلی عصبی میشدم که چرا نتونستم جلو خودمو بگیرم . بعد به خودم گفتم چند روز سختی تیک نزدن رو تحمل کن و درهرصورت سعی کن کنترل کنی . تونستم یه هفته ده روزی این عادت رو کنار بذارم و خیلی خوشحالم که تونستم به خودم غلبه کنم . الان هم گاهی مژه هام از ریشه درد غلغلکی میگیرن که هی دستم میره سمت شون که بکنم و همین کارو هم میکنم چون مژه م درد میگیره بعد میبینی جای یه مژه یه جا سه چار تا با هم اومده تو دستم نمیدونی چقدر ناراحت میشم . حالامیخوام خودمو ترک بدم . به خودم میگم همه میرن مژه میکارن تو هی داری میکنی . سخته اما کنترلش میکنم حتما.

سلام عزیزدلم
حتما کنترلش کن
چون یهو نگاه میکنی میبینی از اختیارت خارج شده

حامد پنج‌شنبه 28 مرداد 1395 ساعت 10:32 http://hamed-92.mihanblog.com

شما که خودت چاره ی مشکلت رو میدونی بهتر میتونی براش درمان پیدا کنی
زمانهای خوابت رو تنظیم کن تا کسری خواب نداشته باشی
با دکتر هم تنظیم کن

ایشالا که موفق باشی و من مطمئنم میشی

سعیم را میکنم
ولی دیدین که همیشه نمیشه طبق برنامه زندگی کرد

آروشا پنج‌شنبه 28 مرداد 1395 ساعت 10:41 http://khodaaramejanha313.blogfa.com

سلام تیلو عزیز
خداروشکر تا به اینجا و دراین مدت عالی پیشرفتیم چالش رو ، با توکل به خداوند ان شاء الله ازین به بعد هم محکمتر و مصمم تر پیش خواهیم رفت ، وقتی استرس داریم خودمونو آروم کنیم با یه موزیک ملایم یا دیدن عکس و منظره آرام و دلنشین طبیعت هم آرامشمونو بیشتر نمودیم و هم فکرمون سمت این کار نمیره دیگه و اصلا از انجام اینکار بدمون میاد و به خودمون میگیم واقعا چرا اینکار رو برای کاهش استرس انتخاب مینماییم در حالی که بایاد خداوند و چیزهای خوب و از همه مهمتر قویتر بونمون دربرابر چالش با استواریمون تمام استرس ها رو میتونیم از بین ببریم به یاری خداوند ان شاء الله همونطور که این چند مدت خداروشکر توانستیم الحمدلله ، پس همینکه با یاد خداوند و با لبخند شروع مینمایید هر روز روزتون رو و پر انرژی روز رو آغاز مینمایید همیشه ان شاء الله ، باعث میشه از اول روز قدرتتون و ما هم با انجام همینکار قدرتمون رو نشون بدهیم به خودمون که ما میتوانیم از پس تمام ناملایمات برآییم به لطف خداوند ان شاء الله
براتون موفقیتهای روزافزون از خداوند میخواهم و ان شاء الله همیشه موفق و سلامت و شاد باشید تیلو عزیز:

ممنونم عزیزم
تو بانی این کار بودی
من اگه موفق بشم ... خیلی از این موفقیت را مدیونتم

گندمکی حوالی دریا پنج‌شنبه 28 مرداد 1395 ساعت 11:26 http://zabzekal1372.blogfa.com

سلام مهربون بانوی عزیزم صبحت با آروم با چاشنی تلالو ملایم نور آفتاب ک ی عااالمه انرژی بهت ببخشه....
غصه نخور عزیزم باور کن همه ی ما ی سری رفتار داریم ک خودمون رو اذیت میکنیم مثلا من خودم گاهی استرسی میشم پامو همش تکون میدم البته ن زیاد ک همونم سعی میکنم انجامش ندم..
گل بانوی ما قویتر از این حرفاست حتما موفق میشی...

ممنونم از دلداری و همدردیت
خیلی ماهی

امیر پنج‌شنبه 28 مرداد 1395 ساعت 11:55

سلام و درود بر تیلو تیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــوی خوب و مهربان
اینطور که شما میگین احتمال زیاد رابطه مستقیم با سلسله اعصاب داره یعنی زمانی که آرامش اعصاب دارید (خوابتون به اندازه کافی بوده، دغدغه فکری و ذهنی ندارید، عصبانی و ناراحت نیستید و ...) راحت تر می تونید بر این چالش غلبه نمایید لذا باید:
1- هیچ وقت عصبانی نشوید
2- حتی المقدور ناراحت نشوید :
3- یه بالش کوچک و ملافه به همراه داشته باشید هر جا خواب غلبه کرد نیم ساعتی را چرت بزنید
4- قرار ملاقات ها، تلفن ها و پیام ها و .... را اول شب یا در طول روز بگذارید
5 در صورتی که موارد فوق را نتوانید اجرایی کنید اینجانب را استخدام کرده تا به محض اینکه دستتون به طرف زلف تان رفت سریع السیر دستان را پس زده و از پشت دست بند بزنم

6- در صورتی که بند 5 هم میسر نباشد موها را از ته تراشیده که در این صورت هم ابراز هم دردی با بیماران سرطانی نموده و هم از چالش رهایی پیدا می کنید.
7- شب های مهتابی که امواج ماه بر روح و افکار انسان و سایر جانداران تاثیر زیاد می گذارد هیچ وقت قرار ملاقات کنار رودخانه زاینده رود و توی پارکگ هایی که بید مجنون وجود دارد نگذارید که تاثیر آن مضاعف شده و سبب تشدید چالش می شود
به هر حال ماه مرداد است و روزها گرم و کشدار و به راحتی سپری نمی شوند و کمی تا قسمتی سبب حالگیری .
و اینکه یواش یواش به طرف پاییز و خزان نزدیک شده و این امر خواه ناخواه بر روان انسان ها تاثیر گذاشته و ادمی را کمی تا قسمتی پکر می نماید که لازم است شربت عرق بید مشک یا چای و هل را برا خنثی سازی مورد استفاده قرار داد.

تا کامنت بعدی و درودی دیگر بدررود