روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

آخرین ماه بهار

سلام

روزتون پر از مهربانی


اردیبهشت زیبا را پشت سرگذاشتیم و امیدوارم که هر روزش براتون خاطره شده باشه

وارد خرداد شدیم ... اما هنوز نشونه هایی از بهار هست...نسیم خنک.....رنگ سبز روشن برگها....


اوضاع دندونم فعلا خوبه

فقط نیاز به مراقبت داره که خدا را شکر فعلا حواسم بهش هست



تو روزهای رمضان حال دلم خوبه و با ذکرها و دعاها و آیه ها دلخوشم

فقط خیلی خوابم کم شده و دارم اذیت میشم


پارسال همچین روزی راهی شدیم برای سفر به مشهد

و چقدر من دلتنگ زیارتم

چه زیارت دلچسبی هم بود

یک دوست را هم برای اولین بار ملاقات کردم

یک هدیه ازش گرفتم که هنوز وقتی بهش نگاه میکنم لبخندم پررنگ میشه


خانم همسایه ماشینش را بدجاپارک کرده بود

رفتم زنگ درشون را زدم و بهش گفتم بیا ماشینت را جابجا کن

از در اومد و با هم خوش و بش کردیم و ماشین را جابجا کرد

حالا نزدیک یک ساعته چند بار همسرش اومده از جلوی دفتر رد شده و چپ چپ به من نگاه کرده



پ ن 1: ای نخورده مست...


پ ن 2: نیازمند دعاهای خوبتون هستم


پ ن 3: اونقدر کند کارهام را انجام میدم که انگار اصلا هیچ کاری نمیکنم


پ ن 4: للی بازم سرعقل نیومده...

عشق در آمد به دل ، رفت ز سر عقل و هوش...



نظرات 4 + ارسال نظر
لیلی سه‌شنبه 1 خرداد 1397 ساعت 11:01

چشمی به رهت دوخته ام

باز که شاید
بازآئی و

برهانیم از چشم به راهی.

 

"شهریار"


امان امان از اونایی که دست آدم را میخونن و مشت آدم را باز میکنن

بهار شیراز سه‌شنبه 1 خرداد 1397 ساعت 11:38

های نپریشی به غفلت گونه ام را
های نپریشی صفای زلفکم را دست

دخترشیرازی سه‌شنبه 1 خرداد 1397 ساعت 12:04

سلام عرض شد تیلوجانم خوبی خانم گل؟طاعات و عباداتت قبول عزیزم

ای جان
سلام به روی ماهت
قربونت خوبم
شما خوبی؟
عبادات شما هم مقبول درگاه حق

مخمور سه‌شنبه 1 خرداد 1397 ساعت 12:15

عاشق فاش است دختر جان نیازی به دست رو کردن نیست

آخ آخ
امان از این عشق... بی سرو سامانم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد