روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

به قول دوستان ... اولین دوشنبه سومین فصل چهارمین سال بعد از سال 91... :)

سلام

روزتون لبریز از شادی های بی پایان

خوبین؟




پ ن 1 : صبحم را با یه لیوان شیر کاکائوی غلیظ شروع کردم و اینقدر کار کردم که الان حسم بهم میگه دیگه باید شب بشه

پ ن 2 : لباسهای پاییزیم را پوشیدم چون دیگه سردم شده

پ ن 3 : هوای دلمون داشت آفتابی میشد که با چند تکه ابر پیداشون شده... خدایا خودت کمک کن

پ ن 4 : خواهرم موهاشو کوتاه کرده و اینقدر زیبا شده که منو دوباره به چالش دعوت کرده

پ ن 5 : برای تولد مامان گوشی خریدیم و اینقدر ذوق گوشی نو را میکنه که حس میکنم همه ی حس های کودکانه اش را بیدار کردیم

پ ن 6 : هنوز هر روز انگور میخورم و به خودم میگم اینا یادگار تابستان هستند

پ ن 7 : کار زیاد روحم را خسته کرده


نظرات 14 + ارسال نظر
محمد دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت 10:00 http://newsme.blogsky.com

سلام و وقت به خیر
وبلاگ تان زیباست و مطالبش دلنشین پر محتوا
موفق باشید

ممنونم

امیر دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت 10:47

وقتی صبح را با شیر کاکائو شروع کنی باید عین بلدوزر قوی باشی و کوه را بریزی و جاده صاف درست کنی که انشالله اینطور هستی ...

میدونی الان داریم به وسطای پاییز می رسیم و در استانه فصل سرما هستیم . هنوز کمی از افتاب ذخیره شده در تن مان مانده و فک کنم زود باشه برا لباس زمستانی که اغلب کلفت و مزاحم هستن . من که هیچ وقت پلیور و ژاکت نمی پوشم وقتی اینا را بپوشم احساس خفگی دارم و همیشه فقط پیراهن وقتی هم بیرون برم کت می پوشم

خوب کاری کردی گوشی خریدی این یعنی یه حس غرور برا اون و حس آرامش بخشی برا شماست ....

انگور بخور که سرشار از انرژی و ویتامین هاست ...
حالا میگم : انگور بخور کشتی بگیر، خوردی زمین از نو بگیر

درسته کار خسته ات کرده و می کنه اما بیکاری سوهان روح است و باعث بیعاری و ... می شود

به نظر من وقتی مشغول کار هستی کمتر دستت به طرف موهات میره و ...

امیرجان... قوی هستم وگرنه هزار باره این سیلاب منو با خودش برده بود
قوی هستم به دلگرمی دوستانی مثل شما
من لباسای زمستونی را دوست دارم

بهار شیراز دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت 12:14

با این که حال خودم خرابه ، اما آرزو می کنم تیلوی دوست داشتنی خوبه خوب باشه

خدا نکنه شما حال دلت خراب باشه

شاذه دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت 12:28 http://moon30.mihanblog.com

سلااااااااام تیلوی مهربونم
کلی انرژی گرفتم از پستهای اخیرت
البته کلی غصه مند شدم از هوای ابری دلت
خدا دلت رو شاد شاد شاد کنه عزیزم

سلام به روی ماهت
ممنونم
لطف داری

دخترشیرازی دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت 12:31

ای جونم تیلو
خوبی خانم؟
انشاالله هر چه زودتر همه چیز روبه راه بشه و خنده های رو لبت از ته دل باشه خانم گل.

شما خیلی خیلی عزیزی

طلوع ماه دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت 14:03 http://mmnnpp.blog.ir

سلام تیلو جان.خوش برگشتی.
کارت رو کمتر کن گل جان اگه انقد روحت رو اذیت کرده...
خودت رو به یک فنجون استراحت و آرامش دعوت کن....

سلام به روی ماهت

دلژین دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت 17:34 http://delzhin313.blogsky.com

نمیشه کمی به خودت مرخصی بدی تیلو ؟

نمیشه
کار قبول کردم و به طور پیوسته نوبت دادم و تازه از نوبتهای کاریم چند روزی هم عقبم

امیر دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت 18:19

خواستم بعد از یک روز کاری خدا قوت بهت بگم و خسته نباشید از کار روزانه .
هر چند که انشالله خسته نیستد...

شما که باشید خستگی چه معنی داره

صحرا دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت 20:38

سلام به گندم پر انرژی. مطمئنم یه هوای آفتابی در راهه عزیزم

سلام به عروس خانوم خوشگل
من هم به طلوع دوباره افتاب ایمان دارم و به همین امید نفس میکشم

امیر سه‌شنبه 4 آبان 1395 ساعت 07:42

کار صیقل روح است اما با شرایط و ضوابط
1- باب میل باشد
2- از روی اشتیاق باشد
3- تنوع داشته باشد
4- حدود و ثغور آن مشخص باشد
5- زمان بندی شده باشد
6- در قابل کار مسئولیت و اختیار داشته باشی
7- از میزان حقوق و دستمزد راضی باشی
8- با کارفرما و ارباب رجوع دوستانه برخورد کنی
9- وظیفه شناسی در راس اهداف باشد
10- ....


ای دوست نکته سنج دقیق من... بی تو اینجا بی روح ترین نقطه ی دنیا میشه ها

مجتبی سه‌شنبه 4 آبان 1395 ساعت 07:43 http://m-z2016.blogsky.com/

ْلام و درود و بدرود


سلام
روزتون بخیر و شادی

سین بانو سه‌شنبه 4 آبان 1395 ساعت 09:20 http://happyhomehappylife.blogsky.com/

به به تیلوی عزیزمممممممممم دلم تنگ شده بوود عادت ندارم نباشی

عزیز دلمی شما
منم بدون شماها زندگی برام سخت میشه

مشاوره خانواده و زادواج سه‌شنبه 4 آبان 1395 ساعت 17:55 http://www.khanevadehh.com

لذت بردم بسیار

کاش مشاوره میدادین به ما

mah چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت 08:52

دقیقا همیته. منم سال 91 /92 از صبح ساعت 8 تا 8 شب کار میکردم و روزایی که خیلی بهم سخت میگذشت هم 5 شنبه بود دقیقا بعد همش احساس میگردم با سرعت بیشتری نسبت به سنم دارم پیر میشم . کارت اگر همیشه زیاد بمونه اصلا خوب نیست من از شما کوچیکترم تیلو جان ولی دوست داشتم از تجربه ام بگم واسه خودت وقت بزار تا روحت ریلکس شه . قدم بزن . بخند . با دوستات به کافه برو ما خانوما خیلی احساساتی هستیم ولی اینو بدون واسه ریلکس بودنو حس خوب داشتن بعضی وقتا باید بدون وجود یک مرد خودمون به خمودمون کمک کنیم اونوقت میبینی وقتی روش خیلی تمرکز نکردی با انرژی خوبت رابطع ات هم چقدر زیباتر میشه .:قلب

ممنونم از حرفات
دقیقا همینطوریه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد