روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

شنبه ای از جنس آواز....

سلام

صبح بخیر

خوبین؟

دیروزم در آرامش و استراحت گذشت

تولد خواهر بود... یک تولد فوق العاده آرام

به هممون خوش گذشت

امروزم با انرژی تازه شروع میشه ... انرژی شنبه ها میتونه انگیزه یک هفته تلاش بی وقفه باشه

شنبه ها را دست کم نگیریم...



دیروز از دست آقای دکتر دلخور شدم

قضیه دلخوری تا شب ادامه پیدا کرد

شب به شدت عصبی و داغون بودم

داشتم باهاش دعوا میکردم که وسط دعوا یک چیزی گفتم که غیرت مردانه ش به شدت تحریک شد....

وسط اشک لبخند زدم...

من عاشق این غیرتش شدم..

هنوز هم به شدت هم را دوست داریم

این را از دعواهایی که بی خود و بی جهت میکنیم میفهمم

نفهمیدم چی شد که در عرض دو ثانیه دعوا تمام شد

آروم شدم

و همه چیز ختم به خیر شد....

میبینید عاشقی کار سختی نیست... اما بسیار حساس و شکننده س




پ ن 1: در میان رنگها ایده های بسیاری در فوران هستند... شما انرژی رنگها را درک میکنید؟

پ ن 2 : کارهای بورس داداشم به مشکل برخورده... نیاز به دعا داره

پ ن 3 : گاهی از حجم بزرگ دلتنگی وحشت میکنم

پ ن 4 : راستی بهتون گفتم هیچکس بهم مسواک و خمیر دندون هدیه نداد و من که وقت نکردم خمیر ندون بخرم ، همچنان دارم خمیردندونم را فشار میدم؟

نظرات 21 + ارسال نظر
امیر شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 08:47

سلام
انشالله که شنبه خوبی داشته باشی و بعد از آن پنج روز متوالی بسیار عالی و سپس آدینه ای بی مثال را بگذرانی
نوشته این عاشقی کار سختی نیست؟ نمیدونم عاشقی کار است یا حالتی از زندگی....؟
اگر کار باشد پس هر کسی می تواند چند روز عاشقی کند و سپس اونو کنار بزاره مثل کارمندی که یکی دو ماه کار کنه و بعد استعفا کنه یا مغازه داری که تابستان میوه فروشی کنه و اول پاییز هم دم مغازه را ببنده و السلام بدون هیچ گونه عوارض و عواقبی ...
اما اگر حالتی از زندگی باشد که ممکن است برای کسی پیش بیاید . دیگر کار نیست ناخود آگاه گریبان گیر کسی می شود و کنار زدن آن هم عوارض و عواقبی چون افسردگی ، انزوا ، احساس دلتنگی، ضعف جسمی و روحی، بی اشتهایی و دهها عارضه جسمی و روحی ....
به نظر من عشق مانند یک میدان بزرگ مغناطیس است که هر کسی در محدوده و شعاع آن قرار بگیرد بسته به توان و استعدادش دچار شدت و ضعف می شود مثلا هر آهن ربا فقط اشیا آهنی را جذب می کند و چوب و سنگ و ... را جذب نمی کند فقط بستگی به میزان آهنی دارد که در اشیا هست. عشق هم به نظر من همین شکلی است فقط کسانی عاشق می شوند که روحیه لطیف و نرم و ... دارند و افرادی که فاقد این روحیه و لطافت باشند هرگز عاشق نمی شوند .
اما من عشق را هاله ای از نور فرض می کنم که افرادی که دچار تشعشع آن می شوند دچار استحاله شده و مس وجودشان مبدل به طلای ناب می شود . لذا هر کسی شایسته این استحاله نیست و تنها افراد با معرفت این توفیق نصیب شان می شود.

هورا
هورا
حتی دیدن کامنتت قبل از خوندن بهم انرژی میده

واو
چه تعبیری از عاشقی داشتین
دقیقا هم حرفاتون درسته
من کجا و این حرفا کجا...

آغلاما شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 09:06

چه تعبیر قشنگی هاله ای از نور ... واقعا دوست خوبمان امیر تعبیرش جالب بود ....

عشق :پورا من تجربه نکردم فکرکنم چیز جالبی باشه

امیر شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 09:15

تنها ایرانی می تونه که بعد از تمام شدن خمیر دندان و شامپو یک ماه تمام با فشار دادن بیشتر و یا اب در جای شامپو ریختن سر کنه
در مورد درک رنگ ها باید گفت که نه تنها رنگ ها اثر میگذارند بلکه با ادما حرف میزنند . و یک رنگ ترا چنان شاد می کند که بشکن میزنی و یک رنگ چنان ترا غمگین می کند که نگو و نپرس
می گویند خیام با کاروانی در حال مسافرت بود شب هنگام که اهل کاروان خواب بودند زنگوله شتران را عوض کرد و صبح هنگام حرکت صدای زنگوله چنان حزن انگیز بود که هیچ کسی حرف نمی زد و همه در لاک غم و اندوه فرو رفته بودند . شب بعد نیز که همه خوابیدند دوباره زنگوله ها را جابجا کرد و هنگام حرکت صدای زنگوله ها اهنگ طربناک و شادی داشت که همه کاروان را به رقص و بشکن وا داشته بود . یکی از اهل کاروان متوجه موضوع شد و گفت کسی همراه این کاروان است که غیر از مردم عادی و تاجر پیشه است . با تحقیق از اهالی کاروان اونو شناختند و در طول سفر بسیار احترامش کردند.

در مورد بورسیه داداش هم انشالله طوری درست بشه که خودتان هم برایتان غیر قابل تصور باشد . خداوند چاره ساز همه امور است .

در مورد دلخوری هم باید بگم که عاشق و معشوق چنان دل نازک و حساس هستند که نه تنها با یک کلمه به هم می ریزند و دعوا می کنند بلکه حتی لحن هم می تواند باعث جدل شود و میان این همه آتش گاهی یه کلمه بیشتر و بهتر از ماشین آتش نشانی اطفای حریق می کند.
گفتین در وسط اشک لبخند زدین .... عزیز جان میان اشک و لبخند عاشق هیچ فاصله ای نیست گاهی اشک و لبخند تواماً هستند همانطور که بین عاشق و معشوق با وجود بعد مسافت فاصله نمی باشد .
در مورد حجم دلتنگی باید بگم بین دلتنگی و عشق رابطه مستقیم وجود دارد هر چه دلتنگی بیشتر باشد شدت عشق بیشتر است . مثلا زلزله که هر چقدر شدت و ریشتر آن بالاتر باشد میزان خرابی و ویرانی بیشتر است . و باید گفت عشق زلزله آرامش زندگی است .
البته یک نوع آرامش در عشق هم هست که از نوع آرامش زندگی نیست و مخالف آن است. و افراد عادی و عامی از درک آن عاجزند. مثل نور است برای کور ....
و بنو هم بگم که دلخوری ها و دعوا ها و کشمکش ها بین عاشق و معشوق امری طبیعی است و بر شدت عشق می افزاید . بقول نظامی در کتاب لیلی و مجنون میگه :
لیلی شیر بطور رایگان به مردم میداد هر کس پیاله و کاسه اش را می برد و شیر می گرفت . مجنون هم کاسه اش را فرستاد که شیر براش بگیرند تا گفتند این کاسه مجنون است اونو به زمین زد و شکستش . مردم گفتند مجنون لیلی ترا نمیخاد چون نه تنها شیر نداد بلکه کاسه را هم شکست . مجنون گفت :
اگر با من نبودش هیچ میلی چرا جام مرا بشکست لیلی
حتمن منو دوست داره که جامم را شکست .
و اینو هم بگم که عاشق هیچ وقت بدی و عیب و نقص عاشق را نمی بینه بلکه عیب هایش را بصورت حسن می بیند .
بقول شاعر که میگه باید از زاویه دید عاشق به معشوق نگریست.
اگر در دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی ....

وای
باید بیام خونتون فضولی
کسی که اینهمه از عاشقی خوب حرف میزنه میتونه عاشق پیشه ی بینظیری باشه...
چرا هیچوقت از خودتون نمیگین
الان از فضولی میمیرم هااااااااااااا

دلژین شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 09:29 http://delzhin313.blogsky.com

سلاااااااااام
صبح ب خییییر
من امروز و فردا رو فقط باید بدوم :))
روز خوبی داشته باشی تیلوی مهربان
تولد خواهری مبااارک
انشاءالله کار داداش هم رو به راه میشه

سلام
خانوم دکتر پر انرژی
بدو که کارات مرتب باشه
کی مسافری؟
کی باید بری برامون دعا کنی؟
منو از لیست دعا حذف نکنی یهو

delaram شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 09:46

Salam
Khosh bashi dokhmal

تو همیشه خوب باشی مامان
نی نی هم کنارت خوب باشه
آقای همسرت هم خوب باشه
زندگیت پر از خبرای خوب خوب

هدی شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 09:52

سلام تیلو جانم خوبی تولد خواهر عزیزتان مبارک همیشه به شادی دوست قشنگم


سلام عزیزدلم
ممنونم

رسیدن شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 09:57

سلام خوبی . صبح بخیر . با ما قهری؟؟؟

سلام عزیزم
مگه کسی میتونه با دختر خوب و مهربون و بینظیری مثل شما قهر کنه
من فقط وقت ندارم که به وبلاگ دوستام سربزنم
و همونطور که داخل پستها دیدی خواهش کردم که تحملم کنید تا این بحران و شلوغی سپری بشه

رسیدن شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 10:06

آها باشه عزیزم . ایشالا امورت به خیر بگذره . موفق باشی عزیزم

سلام شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 10:15


آدرس بده برات خمیردندون بفرستم ،تنبل خانوم


خمیر دندون ضد حساسیت سنسوداین میخاما
ممنووووووووووووووووووووون

حامد شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 10:30 http://hamed-92.mihanblog.com

سلام صبح بخیر تیلو خانوم
تولد آبجی رو البته با تاخیر تبریک میگم ایشالا به آرزوهای قشنگشون برسن
رنگها اعجاب انگیزن و هر کدوم انرژی خاصی دارن شک نکن

اینو با آهنگ بخون از کامران و هومنه

عشق چیز عجبیه جدا تا ابد تو دلت نمیمیره
هم بهت حس زندگی میده هم ازت زندگیتو میگیره
فکرت همیشه درگیره قلبت همیشه آشوبه
عاشق نشی نمفهمی این حال بد چقد خوبه
عشق یعنی یه درد رویایی
یعنی فقط تو زیبایی یعنی شک نکن به جنون من
عشق یعنی کسی رو تو دنیا
به غیر تو نمیبینم یعنی درد تو توی جون من
عشق چیز عجیبیه جدا
عشق چیز عجیبیه جدا


مسواک اورال بی خوبه ؟ با خمیر دندون سیگنال آدرس بدین پست کنم

سلام دوست خوب خودم
خوبی؟
ممنونم
پس شما هم انرژی رنگها را دریافت می کنید
چقدر خوب
ریتمیک خوندم و قر دادم

مسواک اورالی بی محشره ... همونیه که میخوام ... لدفن خمیردندون ضدحساسیت سنسوداین باشه.....


چقدر من دوستای خوبی دارم
هورا
هورا
خوش به حالم

گیلاس سرخ شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 11:12

مورد داشتیم بعد از اتمام خمیر دندون.
مسواکش رو برده طبقه بالا و از خمیر دندون مردم استفاده کرده.
البته من اینجور خریدا رو خودم انجام نمیدم و پدر زحمتشو میکشن.


منم از فردا مسواکم را میبرم پایین و خمیردندون مامان اینا استفاده میکنم
اگه سخت گیر نباشم و گیر ندم که صرفا فلان مارک با فلان خاصیت... بابا برام میخرن
حتی اگه یه مارک مشخص که به راحتی تو هایپر مارک گیر بیاد بگم راحت برام میخرن... اما .....

امیر شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 11:36

گزارش روز آیدنه تیلو از زبان ببخشید از "قلم" خودش:

ادینه ای بود و من حس و حال عجیبی و چند گانه ای داشتم دلتنگی داداش از طرفی و در مقابل تولد آبجی ، دلتنگی عصر جمعه و دلخوری هایی که از دست دکتر داشتم همه و همه باعث شد که حال و روحیه متناقضی داشته باشم نمیدونستم خوشحال هستم یا پکر و غمگین .. انگار دنبال بهانه ای بودم تا خودمو خالی کنم .... انبار باروتی بودم منتظر جرقه ای یا ابر دلتنگی که فقط رعدی برقی صورت می گرفت ابردلم رگباری باریدن می گرفت . که این کار در مکالمه تلفنی با دکتر انجام شد و من و دکتر دعوایمان شد در حد بسیار بالا اما نمیدونم چه جمله ای به کار بردم که دکتر نیز اتشی شد و نزدیک بود منفجر بشه که این حالا طرفق مقابلم انگار اتش شعله ور من نیز سهم دکتر شد و اون عصبی و من آرامش یافتم ...
به هر حال روزی متفاوت بود برایم با این حال فقط اینو حس می کنم که بشدت به هم وابسته ایم .... هر چند که دور از هم هستیم اما ما این فاصله را حس نمی کنیم ...
با اینکه خمیر دندانم تمام شده و هیچ کس خمیری به من هدیه نداده و با مسوالک خالی دندان ها را به زور تمیز می کنم بطوری نیمی از مینای اونا ساییده شده ولی تاثیر رنگ ها بر افکارم همچنان با قدرت و شدت هر چه بیشتر حکمفرماست . و همین موجب شده که حجم دلتنگی هایم به توان بینهایت برسد . از سوی دیگر بورسیه داداش که به مشکل برخورد کرده است چنان فشاری بر اعصاب و اعماق روح می آورد که نیروی جاذبه هیچ یک از ستاره ها سیارات بر مدارات و قمرات(مدار ها و قمرها) خود نیاورده است . نمیدونم اگه خوشحالی و شادی که بابت تولد ابجی نبود چه به سرم می آید. شاید تا حالا "کن فیکون" شده بودم ...
از آنجایی که همه بلیات و شریات(بلا و شر) همه و همه از آزمون های کنکوری حضرت حق می باشد . چنانچه گزینه اشتباهی را بزنم نمره منفی داره لذا صبر می کنم و هیچ گزینه ای را سر خود تیک نزده تا اگر نمره مثبت نگرفته باشم ، نمره منفی هم نداشته باشم و بقول معروف "یر به یر" باشیم


البته جاهایی که مربوط به آقای دکتر بود درست نبودا
چون تمام زوایای روحی منو میشناسه... و من کاملا میدونم چطوری جرقه بزنم

باید در اینجا را تخته کنم برم همون کشکم را بسابم
دیدین چه قلم زیبایی میشه به کار برد... بعد من چی مینویسم
تازه دلم هم خوش است...

گیلاس سرخ شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 11:37

دقیقا خخخخخ
منم اگه یه چیزی بخوام و روی برند خاصی تاکید کنم بابام میگن خودت برو من نمیدونم چی میگی!!!


امیر شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 11:41

این که کامنتی که با قلم شما نوشتم به عنوان شوخی بود و لطفا از من دلخور نشین . دوست ندارم کسی از من دلخور بشه خصوصا دوستان خوبی چون شماها . چون اهل دل هستین و و درک می کنید این جرات و جسارت را به خودم دادم که با قلم شما و از زیان شما بنویسم .


ممنونم که با برای من غصه ناک شدین اما اینا همه آزمون و امتحان خداست . کاش در آزمون های خدا مردود نشیم :



تازه خیلیم خوب بود
من عمرا از دوستام به سادگی دلخور نمیشم

دخترشیرازی شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 11:49

سلام تیلو جان خوبی؟
حس خوبیه وقتی دست میزاری رو رگ غیرتشون
الهم کارای داداش خوب پیش بره
خمیر دندونmisswakeحرف نداره
((((پیگیر چالش هستماااا....چه جوری پیش میره؟؟))))

سلام عزیزم
شمو خوبی؟
من خوبم
این خمیر دندون ضد حساسیت هست؟
خیلی دندونام حساس شدن و همش درد میکنن

چالش داره کجدار و مریز پیش میره

دلژین شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 11:55 http://delzhin313.blogsky.com

۲۴ شهریور عازم مشهدم
مگه میشه یادم بره
فردا دارم میرم تهران

به سلامتی و دلخوش
التماس دعا
تهران هم برو یه کمی پیش مامان بابا انرژی بگیر
آماده برای شروع دوباره

دخترشیرازی شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 11:56

بله ضد حساسیته
خواهش م یکنم بیشتر تلاش کن برای چالش

ممنون
پس اینو جایگزین سنسوداین میکنم
ممنون که گفتی

باید بیشتر دقت کنم
چشم

دخترشیرازی شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 12:21

چشمت روشن خانم گل

mahee شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 18:27

چرا هیچ کس ازت نپرسبد اون جمله کلیدی چی بود که به اقای دکتر گفتی؟؟؟ ینی فقط من انقد کنجکاوم؟؟

نه فقط تو هستی که اینهمه نکته سنجی و به روابط آدمها اهمیت میدی

چرا باز وبلاگت اینطوری شده؟
چرا باز نمیشه

mahee شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 21:11

حذفش کردم تیلو
اذیتم میکرد دیگه ولی روزی چندبار بهت سر میزنم

چرا حذف کردی ؟
چی اذیتت میکرد؟
ماهی خیلی سخت میگیری به خودت عزیزدلم

Meredith سه‌شنبه 16 شهریور 1395 ساعت 22:12

اگه یکی به یکی مسواک و خمیر دندون هدیه بده خیلی جاالب میشه ! یادم اومد یک بار دبستان که بودم مسواک و خمیردندون جایزه گرفتم چون بهداشت یار بودم

چه خوب
من همچنان خمیر دندان ندارم و قبلی را میفشارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد