روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

این تیلوتیلو دیگه برا این وبلاگ تیلوتیلو نمیشه...:-)

سلام دوستای از جان بهتر

روزتون مثل عسل شیرین

امیدوارم همتون شیرین و گرم و شاد باشین

دارم با تبلت مینویسم اونم با عجله

امروز صبح باید با پدرجان بریم بازار

برای خریدای رنگی رنگی

جای منو حفظ کنید

غیبتم را هم مجاز کنید

تا برگردم

همتون را دوست دارم...

نظرات 6 + ارسال نظر
دخترشیرازی یکشنبه 7 شهریور 1395 ساعت 08:15

سلام صبحت بخیر تیلوی شجاع و قوی
زوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود برگرد بیا بازم برامون از این زیارته تکرار نشدنی بگو

وای میشه هر روز یه پست در مورد اون دقیقه ها بنویسم
باورت میشه توانش را دارم

دلژین یکشنبه 7 شهریور 1395 ساعت 09:02 http://delzhin313.blogsky.com

آخ جووون خرید رنگیییی

وای اگه بیای ببینی چه خبره
همه چیز محشر

امیر یکشنبه 7 شهریور 1395 ساعت 09:23

سلام
بطور حتمن و یقین بدون هیچ کس جای ترا پر نخواهد کرد تیلوی مهربان
اگر به ظاهر نباشی اما مهرت و یادت و کلامت و مرامت در قلب ها جاری است . مهر دوستان با ذاتم سرشته شده اند و در تک تک گلبول های قرمزم وارد شده و و گلبول های سفید هم به مراقبت و پاسبانی از آنها مشغولند و پلاسمای خونم هم بوته آنها را آبیاری کرده تا درختی تنومند شوند . پس آسوده خیال باش که جایت و مهرت و مرامت محفوظ هست و خواهد بود

ای جان
چه جای محفوظی دارم
خیالم را راحت کردی به خدا

delaram یکشنبه 7 شهریور 1395 ساعت 09:30

Vorojak shode tiloooo ie ja band nemishe;-)

اصلا نمیدونی که واقعا یه جا بند نمیشم
خوب شدی دلارام جان؟
تو دعاهای مغربم هستیا

mehra دوشنبه 8 شهریور 1395 ساعت 00:06 http://paeize-por-rang.blog.ir

حرفا میزنید ها...جای شما که محفوظه محفوظه
خرید رفتن با پدر ها معمولا جالب انگیزه..باشد که واسه شما هم بوده باشه

دخترشیرازی دوشنبه 8 شهریور 1395 ساعت 08:15

آره میشه ساعت ها راجع بهش نوشت میشه هر کلمه ی خوبی که بوی عشق میده تو جملاتت به کار برد
میشه هر کلمه ای که طعم شیرینه عسل داره بقه کار برد
و میدونم باهر بار فکر کردن به اوت دقایق قلبت باز تالاپ تولوپ می کنه.
خدایا بازم ازینا برای تیلومون اتفاق بیفته خیلیم زیاد

وای عزیزمی
الهی آمین
چقدر خوب بود... میدونی زمان معنا نداشت... همون ثانیه ها سیرابم کرد... شاید سالها در یک مکان و زمان باشی اما ذره ای از عطشت کم نشه... اما یک ثانیه میتونه همه چیز را متحول کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد