روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

خبر تازه ای نیست

سلام

روز و روزگار بر وفق مرادتون

نه خبر از محدودیتهای کرونایی دارم

نه بیرون میرم

کارم را هم که کلا تعطیل کردم

باغچه را هم فعلا پدرجان تحریم کردند

تنها تفریحم پشت بام هست

میریم تو خنکای روزهای آخر پاییز آتش روشن میکنیم و نان میپزیم

روی نانها شنبلیله و کنجد میپاشیم

و با هیجان عطر نان را تجربه میکنیم

همین...

یه کم کتاب

یه کم فیلم

باز میریم سروقت پروژه اقتصادی و تحقیقاتش

یه کم بافتنی

یه کم با این دوست حرف میزنم

یه کم با اون دوست

برای سه تاییمون دمنوش درست میکنم

طرف میشورم

گوشی میگیرم دستم و نقاشی رنگ میکنم

به گل و گیاها سرمیزنم

دمنوشم را میبرم توی تراس و میزارم سرما تا زیر پوستم نفوذ کنه و قلپ قلپ دمنوش میخورم

و باز یه تکرار آرام و دلنشین و دلچسب...

نه از خوابیدن و استراحت خسته شدم

نه از کارهای تکراری روزانه

اما دلم برای روزهای با ریتم تند و پر از کار و تلاش تنگ شده



پ ن ۱: مامان بزرگ للی در اثر کرونا فوت شده

تلفنی دلجویی کردم و تسلیت گفتم


پ ن ۲: امروز تولد دانا بود

پیام تبریک و آهنگ تولد براش فرستادم و تبریک گفتم


زندگی همین تضادها و تناقضها در کنار هم نیست؟؟؟


نظرات 4 + ارسال نظر
beny20 سه‌شنبه 4 آذر 1399 ساعت 01:46 http://beny20.blogsky.com

یه قسمت از پستت میخواستی بنویسی
ظرف میشورم ،،، نوشتی طرف میشورم !

زندگی همین تضادها و تناقضها در کنار هم نیست؟؟؟ نه ..

البته شاید بعد نظرم تغییر کرد .

قبلا هم گفتم
بازم میگم و عذرخواهی میکنم
با گوشی نوشتن برام سخته و این اشکالات را به وجود میاره
در عوض یه جاهایی هم میتونید بهم بخندید

taraaaneh سه‌شنبه 4 آذر 1399 ساعت 04:08 http://taraaaneh.blogsky.com

دوران عجیبی رو تجربه میکنیم. شکلی از زندگی که با همه سختیها و محدودیتهاش شاید حتی یک روزدلمون برای روزمرگیهاش و وقتهای آزادی که داشتیم تنگ بشه.
انگار که قطعه ای از زندگیمون رو گرفته باشن و هی مثل یک تکه کش کشیده باشن . همه چیز کشدار و طولانی شده. سرعت همه چیز کم شده. بجای دویدن ، توی لحظه هامون انگار فرو میریم. انگار همه چیز یک جورایی عمق پیدا کرده . برای من که اینطوریه.

اوهوم
دوران عجیبیه
دقیقا میفهمم چی میگی

الی سه‌شنبه 4 آذر 1399 ساعت 09:47 https://elimehr.blogsky.com/

تضادها زندگی رو زیبا میکنم
ولی سکون و تکرار منه پر جنب و جوش رو خیلی افسرده کرده من آدم یکجا نشستن نیستم و این کرونا و رعایتها که به شدت پایبندم (اول به خاطر اطرافیانم بعد خودم) به شدت داغونم کرده

این سختی را به خوبی درک میکنم
چون منم ادم پرانرژی هستم
ولی فعلا چاره ای ندارم
انگار گیر کردیم تو این قسمت زندگی

بلاگر سه‌شنبه 4 آذر 1399 ساعت 21:47

میدونی چی حس میکنم برایِ تیلو ؟
حس میکنم داری پوست میندازی !
نمیدونم چرا این حسو دارم ، فقط حس کردم و بهتون گفتم !

دقیقا درست حس کردی
حتما میفهمی که پوست انداختن آسون نیست....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد