روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

می باره عشق از چشمای مستش

سلام

روز بهاریتون زیبا

امروز یک روز آفتابی با نسیم خنک داریم

بعد از باران های دیروز باید امروز همچین هوای بینظیری داشته باشیم

درختچه رز قد کشیده و یهو قد بلند شده ، شمعدانی ها هم غرق گل شدند

بگونیای نازنین گلهای ریز و صورتی داده

کالانگوئه های هلندی غرق گل هستند

شب بوها همچنان دلبری میکنند و عطرشون را بیدریغ به شبها میپاشند

تمام نازها و حسن یوسف ها به سمت آفتاب چرخیدند

برگ بیدی کوچولوی من داره ریزریز رشد میکنه

مرجان یه عالمه برگ و گل جدید داده و این یعنی با محیط تازه خودش را وفق داده

برگ انجیریها، کوروتون ، موسی در گهواره ، هویا و .... همشون ....

و این یعنی بهار با تمام توان به تمام گوشه و کنارها سرک کشیده و جان تازه ای به طبیعت داده



دیروز که رسیدم خونه دیدم بساط آماده کردن باقالی ها چیده شده

یه عالمه باقالی که باید مراحل مختلف آماده سازی روشون اجرا بشه تا برن توی آفتاب بهاری برای خشک شدن....

خلاصه که مدت طولانی دستمون بند شد و از خواب بعدازظهر محروم شدیم

خواب بعدازظهر ، اونم وقتی آدم روزه است خیلی میچسبه

تازه عبادت هم که هست

بهار یعنی بوی خوش همین خوردنی های بامزه که مامانم آماده میکنن برای تمام فصل ها

چند روز پیش هم داشتند مربای توت فرنگی میپختند

تازه جالب اینجاست که هرچیزی آماده میکنند سهم خواهرا را جدا میزارن، سهم داداش هم جدا...

داداش از راه دور ذوق میکنه برای خوردنی های مامان پز... و توی تماس تصویری به مامان نشون میده که هنوز توی یخچالشون از مرباهایی که پارسال بردند دارن...




پ ن 1: باباجان از باغچه و گوشه کنارهاش عکسهای تازه میگیره

و ما توی گروه حسابی براش ذوق میکنیم

داربستهای تازه برای درختهای انگور زدن و حسابی گوشه کنار باغچه را خوشگل کردند



پ ن 2: آقای دکتر یه مقاله ی کوچولو دادند ویرایش کنم

منم اونقدر براشون رنگی رنگیش کردم

گفتم بزار چشمگیر و با نمک باشه

عکس العملشون احتمالا دیدنی خواهد بود


نظرات 9 + ارسال نظر
مینو دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 ساعت 10:09 http://Minoog1382.blogfa.com

چه باغچه زیبایی!!همیشه تووتازه باشه براتون
اینجاگرگان دوساعتی هست جرجربارونه!

به به
انشاله که رحمت و نعمت باشه براتون
گلها ماله تراس هستند... توی گلدان

ریحانه دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 ساعت 10:37

آقا من گیج شدم بین کلمه باغ و باغچه. یکی از دوستان یه زمین ۸۰۰ متری داشتن بهش میگفتن باغچه!!! بعد من موندم اگه اون باغچه هست، باغ چیه؟ :))))

الان باغچه شما باغچه هست یا باغه؟ :))) کلا تصورم از باغ دچار خدشه شده!!! من که به زمین بالا ۱۰۰ میگم باغ :))))

خب اگه به زمین بالای 100 متر میگی باغ، باغ هست اونجا
ولی من چون به زمین زیر 1000 متر نمیگم باغ، اونجا باغچه هست
در مورد گلها که میگم ماله تراس و سرسرا هست
اون باغ فسقلی با کمی فاصله از خونه درخت و سبزی داره که پدرجان و مادرجان عاشقش هستند

امیر دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 ساعت 11:13

با سلام
دوستی شوخی میزکرد و می گفت باغچه از باغ بزرگتره چون یک چه بیشتر داره. یادم هست حدود سی سال پیش یکی از فامیل ها با دختری از طایفه دیگری ازدواج کرده بود و یک روز که یک نفر از طایفه آنان خونه ما بود بحث شد اون آقاهه گفت که کوروش که از طایفه شماست داماد ما است پدرم گفت نه ناصر داماد شماست خیلی هی ادرس دادند که پسر فلانی است و ... پدرم می گفت فلانی پسری به اسم کوروش نداره پسرش اسمش ناصر است . یکی دیگه گفت حالا شما ناصر حسابش کن و اونا هم کوروش . شده باغ و باغچه شما بگین باغچه و اونا هم بگن باغ .
اسم گل هایی که گفتی من نشنیدم موسی در گهواره عیسی در مهد کودک حسن یوسف و ...

سلام به شما دوست خوبم
خب وقتی «چه» داره یعنی از نظر من کوچولوست
ولی اون دوست عزیزم چون درخت و آب و گل و سبزه داره میگن باغ
هردو هم درسته
اسم گلها را سرچ کنید کار ساده ای هست

پیشاگ دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 ساعت 11:29

واسه خودت گلبازی شدی تیلو
مربا ها و باقالیا نوش جونتون
مامانا کلا دلشون پیش بچه هاشونه سهمیه همه هم همیشه حفظه
توروخدا بیا از عکس العملش بگو حتما


وای چقدر خندیدم با کامنت خوبت
حتما مینویسم
بزار ببین و خبر بدن

soly دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 ساعت 11:37 http://www.soly61.blogsky.com

ووی چقدر بهار اونجا زیباست...

پیرو قضیه باغچه منم با اجازه نظر بدم.
باغچه یعنی جایی که دار و درخت و سبزیهای کاشتنی و ازین جور چیزاست و باغ به جایی میگیم که درخت انگور داشته باشه فقط.


وای چقدر نظرت باحال بود سولماز جان
خب تلفیق دوتاش چی میشه
آخه باغ یا باغچه ما هم دار و درخت و سبزی داره و هم درخت انگور

بهامین دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 ساعت 12:22

موافقی چقدر اینروزا اردیبهشت داره دلبری میکنه

به شدت باهات موافقم

رسیدن دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 ساعت 12:36

آقای دکتر بایدم کاراشون ویژه انجام بشه


نه بابا کی گفته ... کاری که پول توش نباشه فایده نداره

طیبه سه‌شنبه 9 اردیبهشت 1399 ساعت 12:48 http://almasezendegi.mihanblog.com

من اینجا کامنت داشتما ..بلاگ اسکای خورده انگار

والا دیگه کاری نیست که بلاگ اسکای نکنه و بلایی که سرمون نیاره

قلب من بدون نقاب سه‌شنبه 9 اردیبهشت 1399 ساعت 12:49 http://Daroneman.blog.ir

دیروز چند بار اومدم وبلاگت
کامنت ها باز نمی شد که کامنت بذارم
باز بلاگ اسکای چش شده؟؟
وبلاگ ی دوست دیگه هم همین مشکل رو داشتم
ولی وبلاگ غ ز ل نه و تونستم کامنت بذارم
اصلا یادم رفت چی میخواستم بنویسم

اصلا انگار دوباره بلاگ اسکای شورش کرده...
صبح هم برای من هیچی باز نمیشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد