روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

تو خواب هم صداها را میشنویم...

سلام

روزتون خوش و خرم

چقدر پاییز آرومیه...

کاش میشد بیشتر قدم بزنم

برگهای بیشتری را تماشا کنم

کاش میشد برم وسط چهارباغ و از وسط اون درختهای بلند آسمون را نگاه کنم

کاش میشد با مغز بادوم بریم میدون امام

کاش میشد ....


دیشب نیمه های شب با حس گرفتگی گوش و ناشنوایی بیدار شدم

پس ما واقعا تو خواب هم میشنویم؟

از بس خسته بودم اهمیت ندادم و دوباره خوابیدم

تا صبح تو خواب و بیداری با گوشم مشکل داشتم

صبح با سرگیجه و حال بد بیدار شدم

نمیدونم چی شده و اصلا وقت و حوصله دکتر نداشتم

سریع پوشیدم و اومدم سرکار

حالا هم به زور دارم دونه های انار را میخورم بلکه درد این حس بد گرفتگی گوش یادم بره




پ ن 1 : غصه ها هی رنگ عوض میکنن ولی قصد رفتن ندارن

پ ن 2 : باید خیلی زود خوب بشم... خوب و تیلویی

پ ن 3 : دنبال شادی های کوچولو هستم

نظرات 6 + ارسال نظر
الی یکشنبه 7 آبان 1396 ساعت 12:09

امیدوارم غصه ها از دل پر مهرت زودتر بیرون برن و روزها زودتر به رنگ خوشرنگی برسد

ممنونم که اینهمه خوبی

هفت دقیقه یکشنبه 7 آبان 1396 ساعت 13:38 http://7min.blogsky.com

عزیزمممم حالت خوبه ؟! رفتی دکتر ؟!
تیلو پس فکر کردی این پست هایی که از کنار هم بودنمون نوشتم با کی بوده با همسرم بوده دیگه .
فقط بعد از مدتی که نامزد بودیم الان در دوران عقد هستیم

مرسی خوبم
نه نرفتم
واو
اصلا فکر نکردم ازدواج کرده باشی
مبارکت باشه
نمیدونستم عقد کردین... مبارک باشه

اناهیتا یکشنبه 7 آبان 1396 ساعت 15:18 http://khaterateman1369.blogsky.com/

تیلو جان مرسی که برگشتی . خوشحالم کردی . همه ما مشکلات داریم این مشکلات یهو خیلی پررمگ مشن و یهو از بین مرن به امید اون روز که همه باهم برن باش و لبخند بزن . ریلکس باش خدا با ماست


مرسی از دلداریت عزیزدلم

رسیدن یکشنبه 7 آبان 1396 ساعت 20:57

تو خوب میشی من مطمئنم. خدا قوت .

مرسی از دلداریت
مرسی از دل بزرگت
امیدوارم

رسیدن یکشنبه 7 آبان 1396 ساعت 21:04

عزیزم هیچ وقت بی خبرمون نذار دیگه

چشم
چقدر تو مهربونی دختر جون
من شرمنده اینهمه محبتت شدم

هفت دقیقه دوشنبه 8 آبان 1396 ساعت 00:38 http://7min.blogsky.com

تیلو پس‌فک کردی این همه از خوابیدن کنارش نوشتم کنار کی میخوابیدم
خب نمیشه هر شب هر شب برم خونشون که
ینی میشه ها ولی خب نباید زیاد در دسترس بود
مرسیییی تیلوی قشنگم تو همیشه حضورت پر از حس خوب و انرژی مثبته چه برسه به کامنتایی که میذاری آرزو میکنم هزار برابر خوشبختی و عشقی که برام خواسته بودی برای خودت و آقای دکتر روزافزون باشه.

ببخشید که فکرای .... کردم
انشاله که خوشبخت بشی
انشاله فقط بیای از خوشی های بی پایان بنویسی
مراقب خودت باش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد