روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

هرچه هست لطف اوست...

سلام

قرار پنجشنبه بهم خورد

آقای دکتر کمرش به طور ناگهانی دچار گرفتگی شده بود

و ...

صبح پیاده روی نرفتم

امروز آروم و تنها اینجا نشستم تا ببینم حضرت حق چی مقدر فرمودند....

نظرات 8 + ارسال نظر
دل آرام پنج‌شنبه 19 فروردین 1395 ساعت 08:20

گریه نکن
دنیا همینه
من راضیم به رضای پروردگار
میدونی خیلی دلم براش تنگ شده و این دوری داره به طور فرسایشی عذابم میده
یادتونه بعد ازآخرین دیدارمون از شکستن دلم گفتم... یادتونه گفتم یه جور ناجور ترک برداشتم... انگار ته دلم یه طوری نمیخواستم امروز برم سرقرار عاشقانه....

رسیدن پنج‌شنبه 19 فروردین 1395 ساعت 09:02

سلام عزیم خوبی سلامتی؟ سال نو مبارک باشه . ایشالا سال خوبی باشه برات.

ممنونم

اذر پنج‌شنبه 19 فروردین 1395 ساعت 09:41 http://azar1394.blogfa.com

اخه حیف شد
ایشالا کمرش خوب میشه
هنوز وقت هست

بعله تا وقتی خداوند عمربهمون داده یعنی فرصت هست
ممنونم که هوامودارین دوستای خوبم

خانومی پنج‌شنبه 19 فروردین 1395 ساعت 10:16 http://aghaee09khanoomi.blogfa.com/

زود خوب میشن ان شاالله.

به دعای شما

خانومی پنج‌شنبه 19 فروردین 1395 ساعت 10:22 http://aghaee09khanoomi.blogfa.com/

دیدی چقد به فکرهم بودیم
همزمان کامنت گذاشتیم
سلام ببخشید من این عادت بد رو از کشی یاد گرفتم سلام نکنم
خوبم ممنون امیدوارم توام خوب باشی هرچند میدونم قرارتون بهم خورده شاید یکمی دلتنگ باشی
بله پنج شنبه هام میام ولی تاریک نشده باید خونه باشممشکلات من

این مشکلات را زیبا ببین
پدری که دخترش را بی نهایت دوست داره
پدری که نمیخواد دخترش دچار مشکل بشه
خانواده ای که دوست دارن کنارشون باشی
دور همی هایی که از پنجشنبه شروع میشن و تا صبح شنبه کش میان

خانومی پنج‌شنبه 19 فروردین 1395 ساعت 10:31 http://aghaee09khanoomi.blogfa.com/

درسته بهشون حق میدم چون واقعا خودم هم مشکلات دیر رفتن به خونه رو تجربه کردم ولی خووب بعضی وقتا مشتری داشته باشم نمیشه که به زور بیرونشون کنم.
کلا من از کار خسته نمیشم نمیدونم چرا شاید نرمال نیستم خخخخخخ
چه برنامه خوبی واسه پنجشنبه هات داری.
خوشبحالت خواهر زادت تو شهر خودتونه....من کلی خواهر زاده و برادر زاده دارم ولی هیچکدوم پیشمون نیستن
روزهایی که تو نیستی حتما پدرتون میان دفتر دیگه یا میبندین البته نمیشه ببندین که

منم پدرم به دیر رفتن حساس هستند
البته من برنامه ریزی منظمی برای رفتن دارم
و مشتری هام هم عادت کردند
منم از کار خسته نمیشم
خیلی خیلی شغلم را دوست دارم
اره باید عزیزای آدم نزدیک باشن
من همیشه باید باشم
روزی که من نیام دفتر نداریم
ولی کلا پدر بدون من نمیان دفتر
اگه من نیام دفتر تعطیله... دوست ندارن تنهایی بیان اینجا

خانومی پنج‌شنبه 19 فروردین 1395 ساعت 10:40 http://aghaee09khanoomi.blogfa.com/

منم باید مشتریامو عادت بدم
مشتریات شمارتو ندارن؟

چرا معلومه که دارن
اما به همه گفتم از فلان ساعت تا فلان ساعت
در ساعت غیر کاری زنگ هم بزنن ارجاع میدم به ساعت کاری

خاله ریزه شنبه 21 فروردین 1395 ساعت 09:33 http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

بلا به دور عزیزم

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد