روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

نباید چهارشنبه ها برم پیاده روی.... یادم باشه

سلام

میخوام غر غر کنم

لطفا نخونین که حالتون بد میشه

دفترم نیاز به تمیز کاری داره شدید

اصلا لباسم مناسب تمیز کاری نیست... نه که بگم کثیف میشه یا هرچی... مناسب نیست

شیشه ها بی نهایت بد و زشت شدن ... خب من چطوری اینهمه شیشه را تمیز کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟



یادتونه یه نفر بود که منو تا سرحد جنون به جهنم نزدیک میکرد...

امروز باز اینجا بود

خدایا من که اینهمه دعا کردم شر مزاحم را از سر من کم کنی

خدا شاهده فقط لازمه آقای دکتر کلمه ای از این آدم بفهمه ... تا کاری کنه که اصلا آدرس دفتر من دیگه هرگز یادش نیاد....


اوضاع زندگی هیچکدوم از خواهرا مرتب نشده

دیگه واقعا کلافه شدم از اول سال دقیقا از لحظه ی شروع سال شروع شده و هنوز تمام نشده


چیزای خوب هم میتونم بنویسم:

 امروز للی قراره بیاد دیدنم، میخوام هدیه تولدش را امروز بهش بدم

براش سررسید هم آوردم

کاپوچینوی مورد علاقش را با کلوچه هم خریدیم


فردا قراره عاشقانه دارم ... دلم میخواد تا فردا می بنوشم ... زیباترین جامه هایم را بپوشم


دوربین را آوردم تا یکسری از عکسهای عید و تولد مغز بادوم را پرینت بگیرم

درسته که روزهای بد زیادی داشتیم ولی لحظه های قشنگ همیشه وجود دارن


پ ن 1: من چشمهایی دارم که قادراست زیبایی ها را از لابلای تمام زشتی ها ببیند

پ ن 2 : خداوند به من احساسی هدیه کرده که قادرم در لحظات بد هم لحظه های خوب را به خاطر بیاورم

پ ن 3 : من از امروز دوباره حرف زدن با امام زمانم را آغاز کرده ام

پ ن 4 : پارسال در این روزها حال و روزم غیر از این حال و روز بود

نظرات 7 + ارسال نظر
دلژین چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 10:35 http://delzhin313.blogsky.com

عصن مزه ی این جا به غرغر کردنه تا آدم سبک بشه...
یه کارگر بگیر تمیز کاری کنه... نمیشع ؟ هرچند مامان من معتقده تمیزکاری خود آدم ۱۰۰ برابر بهتر از کارگره...
این یارو مزاحمه ؟ من جا تو بودم به آقای دکتر میگفتم...
چقدر دوست دارم یک روز توی یکی از این پست ها بخونم که تو و دکتر ازدواج کردین... چقدر منتظرم... پررو هم خودتی :))
الهی که زندگی خواهر هم رو به راه بشه... همه زن و شوهرها مشکلات خاص خودشون رو دارن... از پدر مادرهای خودمون بگیر تا بقیه... الهی که مشکلشون حل بشع...

چقدر تو دوست داشتنی هستی
من از دستت چیکار کنم
کارگر نمیگیرم برای تمیز کاری
انگار اصلا راه دستم نیست
وقتی بیاد انگار نمیتونم بهش کار بگم
خودم باید تمیز کاری کنم از این اعتقادات ننه بزرگانه
منم منتظرم ولی فکر نکنم به اون روزها برسیم
اصلا هم پررو نیستی
عزیزدلمی
الهی این مشکلات حاد حل بشه بقیه ش به ما چه خودشون حل کنن

خانومی چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 10:50 http://aghaee09khanoomi.blogfa.com/

سلام آره واقعا بعضیا آدم روبه جهنم نزدیک میکنن ببین بنظرم بهش بگو دیگه نیاد دفترت.من اینجوری پیش اومده بود بهش گفتم دیگه نیاد بهش برخورد کلی هم بهم حرف زد ولی دیگه نیومد

اقا چی میگی
گفتم نیا
گفتم فلان میکنم
بیسار میکنم
اصلا زبون انسان متوجه نمیشه
برخلاف اصول رفتاری خودم حتی یه دفعه بهش توهین هم کردم

زرین چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 12:31 http://zarrinpur94.blogfa.com

ماهیاتون مردن.؟..دختر منم امسال دلبستگی زیادی به ماهیای عید پیدا کرده ومراقبشونه...خدا کنه نمیرن...
انشالا مشکلات خواهراتون هم برطرف میشه
مدتی هست که جسته وگریخته میخونمتون...خیلی دوست دارم در اولین فزصت بشینم از اول بخونم...
امیدوارم سال 95 براتون سال رسیدن به همه آرزوهاتون باشه........

ما یه زرین خانوم دیگه هم داریم برای همین اول اشتباه گرفتم
انشاله
ممنونم
منم حتما میام سر میزنم

خانومی چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 12:34 http://aghaee09khanoomi.blogfa.com/

خب به آقای دکتر بگو

ابدا
باور کن یه کاری میده دستش

خاله ریزه چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 12:40 http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

خوش بحال للی

عزیزمی

اتشی برنگً اسمان چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 15:19

خوبتر از أین حرفایی که از چهارتا شیشه کثیف دلت بگیره
به فردا فک کن
گور بابای شیشه ها

عزیزمی
شماها چقدر خوبین
همین کار را کردم
ولی واقعا باید یه فکری به حال این دفتر کثیف بکنم
همه جا پراز گرد و غبار شده

اذر چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 19:05 http://azar1394.blogfa.com

این مزاحمه مگه کیه ک ول کن نیست
دردسر نشه واست

خودم هم نگرانم
من خوب بلدم مزاحم ها را با بی محلی دور کنم
اما متاسفانه این یکی با بی محلی بیشتر و بیشتر جذب شده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد