روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

افتاب بهار

سلام

صبح ها آفتابی ترین و پر نور ترین پیاده رو را برای پیاده روی انتخاب میکنم

افتاب بهار را خیلی خیلی دوست دارم

میگم با این بهانه هم ویتامین دریافت میکنم و هم در خلسه ی شیرین بهارانه ی خودم رویاهام را در آغوش میفشارم

وقتی توی آفتاب شدید عینک آفتابیم را میزنم و بعد بدون توجه به انچه در اطرافم در جریانه قدم میزنم ... دچار یک احساس سبکی خاص میشم...

صبح سردم بود و یه لباس پاییزه نسبتا زمستونه از توی کمد درآوردم و پوشیدم ... شاید من زیادی زود لباسهام را بهارانه کرده بودم با این هوای امسال....



پ ن 1 : به هر دری میزنم که یادم برود ، ناملایمات

پ ن 2 : هنوز لبریز کلمه ام اما فوران نکرده ام

پ ن 3 : شبشه ها نیاز به پاک کردن دارند و من اصلا حال این کار را ندارم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد