روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

دعوای عاشقانه

وسط یک دعوای غیرعاشقانه

با بی انصافی تمام داشتیم همدیگه را نقد میکردیم

داشتیم همه ی بدی ها و کاستی ها را یادآوری میکردیم....

که یک دفعه آقای دکتر فرمودن:

« تو میدونی نقطه ثقل زندگی من هستی....»

و این لحظه ی پایان دعوا بود

حلاوت این جمله ... تمام کلمات من را شیرین کرد و .... تمام


نظرات 6 + ارسال نظر
دل آرام شنبه 14 فروردین 1395 ساعت 09:40

خوشبختی ات آرزومه
خوشبختی همه ی ایرانیا مخصوصا دخترا و پسرا

ممنون مهربون

گلشن شنبه 14 فروردین 1395 ساعت 12:21

اذر شنبه 14 فروردین 1395 ساعت 17:49 http://azar1394.blogfa.com

ایول اقای دکتر
سال نو مبارک

حسین یکشنبه 15 فروردین 1395 ساعت 12:25 http://geranio.blog.ir

من هنوز برای شما آرزو میکنم که هرچه زودتر با آقای دکتر برید سر خونه و زندگی خودتون. حیف این همه عشق که به ازدواج ختم نشه.

ممنونم از آرزوی خوبت
شما خوبین

حسین یکشنبه 15 فروردین 1395 ساعت 12:51 http://geranio.blog.ir

منم خوبم. شکر خدا. شما هم که شکر خدا همیشه خوبید.

الحمد الله
من یاد گرفتم راضی باشم به مقدری که خداوند برام در نظر گرفته

حسین یکشنبه 15 فروردین 1395 ساعت 13:03 http://geranio.blog.ir

بله. خیلی هم خوبه. اینجوری آدم آرامش بیشتری داره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد