روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

امروزم هم از دست رفت

سلام

للی حال خیلی خوبی نداشت

یه تعارف خیلی شل زدم بهش: میخوای امروز بیای پیشم...

خب من امروز خیلی کار دارم ... دیروز هم خواهرم اینجا بود... از برنامه عقبم

و للی برای ظهر میاد اینجا....

ناهار اندازه یه نفر داریم...

وقت نداریم....

اما للی را خیلی خیلی دوست داریم....


خب چه اشکالی داره ... هرچی هست با هم میخوریم ... درد دل میکنیم و باز کارها را به فردا موکول میکنیم

بیچاره مراجعین من....



پ ن 1 : همین الان یه خانومی اومدن و من تایپشون را نزده بودم.... با یه عالمه روی گشاده گفت فدای سرت عزیزم ... من میرم عصر میااااااااااااااااااااااااااااااام .....

پ ن 2: برای یه خانومی پایان نامه ویرایش کردم ... فقط کمکش کردم بیشترش را خودش انجام داد... امروز اومد گفت دفاع کردم عالی... بعدشم رفتم مشهد ... یادت بودم برات نقل بادوم آوردم ....

پ ن 3 : للی دیروز که با نانا صحبت کرده ، صداش رو ضبط کرده... همون موقع اومد داد به من که مکالمه را گوش بدم... امروز که به نانا گفتم بسسسسسسسسسسسسیار ناراحت شد... گفت نباید بی اجازه صدای مکالمه را ضبط میکرد



بعدا نوشت:

للی با سه عدد ساندویچ خوشمزه و دلستر اومد

منم پلو سبزی با کوکو سبزی داشتم

جای همه تون خالی

اینقدر ماجرای خواستگاری برای هم تعریف کردیم و خندیدم که نفهمیدیم کی شب شد...




نظرات 10 + ارسال نظر
گلشن دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 14:57

دوستا که با هم از این حرفا ندارن
چه خانوم خوش اخلاقی بوده من اینجور موقع ها اگه کارم هنوز وقت داشته باشه سگ نمیشم اما اینجوریم نمیگم چون میترسم بازم کارو انجام ندن بعد بیوفتم تو هچل
آره خب فکر کنم اول باید میگفت للی جان! این اسم ینی چی? ? از کجا میاری تو این اسمارو

من در واقعیت هم به این دوستم میگم للی Lali یعنی لام بعدش علامت َ و بعدش لی ....
بنده خدا کلی ساندویچ خریده بود و اومد

sahar دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 15:48 http://sahar.info.tm

وب خیلی خوبی دارین هم وبتون هم قالبتون خییییلی قشنگه
6552

تبسم دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 16:31 http://tabasomshadi.blogsky.com

یکم استراحت و تفریح هم ادم نیاز داره
حالا حسابی با دوستت کیف می کنی و لذتش و می بزی
و با انرژی بیشتری کارهات رو انجام می دی :)**

تبسم دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 16:33 http://tabasomshadi.blogsky.com

یکم استراحت و تفریح هم ادم نیاز داره
حالا حسابی با دوستت کیف می کنی و لذتش و می بزی
و با انرژی بیشتری کارهات رو انجام می دی :)**

همین الان که ساعت هفت و شانزده دقیقه عصر هست دوست جونم رفت
و کل بعد ازظهر از دستم رفت
و اندازه هفت روز خندیدیم

گلشن دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 19:48

واسه ضبط صدا میگم نه غذا!
معنی نداره ؟

خب باید یهش میگفت
کارش بد بود

عقاید مجستیک آقای دکتر دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 21:28 http://beeeauty.blogfa.com

من بودم ناراحت نمیشدم , اما کارشون مثل اینکه بخواد بگه ببین همسرت چطور با من صحبت یا یک مدرک جرم یا یه چیزی مثل اینکه من چیزی به عشقت نگفتم بیا خودت ببین
البته این افکار بسیار سطحی هستن اما امکان خطورش به فکر هرکسی غیرممکن نیست و قابل توجه .

اوهوم
البته یادتون نره ها
مشاوره نیاز داشت للی و من زنگ زدم هماهنگ کردم و بعد دوست من زنگ زد با نانا مشاوره کنه

مریم بانو دوشنبه 12 بهمن 1394 ساعت 23:51 http://rozhan313.blogsky.com

خب پس معلومه حسابی روز خوبی بوده و خوش گذشته... الهی همیشه همین جوری باشه...

ممنون
اره عالی بود

گلشن سه‌شنبه 13 بهمن 1394 ساعت 09:56

آخ آخ مجستیک راس میگه من اگه بخوام با زرنیخ ،نامزد برفی صحبت کنم باید حتما صدای مکالمه مون رو ضبط کنم تازه اگه بذاره مکالمه ای صورت بگیره!!!!


جانم؟؟؟؟؟

بهار شیراز سه‌شنبه 13 بهمن 1394 ساعت 10:03

این دوستان عزیز رو عشق است ....

اوهوم
خوش اومدین خانوم

گلشن سه‌شنبه 13 بهمن 1394 ساعت 10:29

جونم? اخلاقشه دیگه خیلیم اخلاق بدیه خیلی بهم بر میخوره تو دختر خوبی هستی از این کارای بد نمیکنی
امروز میدونم که حسابی سرت شلوغه

گلشن جون
دیدی گاهی دلمون کارهای بد میخواد
منم عین همه ی دخترا یه وقتایی شیطان درونم ظهور میکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد