-
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
یکشنبه 5 اسفند 1403 22:13
سلام شب زمستونیتون پر از حال و احوال خوب امروز نوبت دکتر داشتم صبح بیدار شدم و آماده شدم و رفتم بیرون اول باید میرفتم بانک یه کار کوچولو انجام میدادم بعدش هم مادرجان را رسوندم باغچه ترافیک اسفندماهی داره آروم آروم خودش را نشون میده و خیابانها شلوغ و پرترافیک بود تازه من بیشتر مسیر را از اتوبان میرم ... با این حال هم...
-
لالایی بعدازظهر زمستونی
شنبه 4 اسفند 1403 17:47
سلام عصر دلنشین زمستونیتون پر از رنگ و نور پرده های سالن را زدم کنار و هنوز با اینکه نزدیک غروب هست سالن همچنان روشن و دلچسبه قهوه ی عصرمون را خوردیم یه قرار با یه باغبان داشتیم برای باغچه که با اینکه باهاشون قرار را فیکس کرده بودم با بدقولی بهم خورد و نیومدند قطع برقمون ساعت 2 تا 4 بود وقتی صبح متوجه شدم این هفته هر...
-
جمعه اسفندماهی
جمعه 3 اسفند 1403 22:02
سلام شبتون زیبا چند روز از اسفند با سرعت گذشت دیروز بعد از نوشتن پست مغزبادوم و خواهر اومدن اینجا با مغزبادوم رفتیم دنبال قفل ساز چند تا قفل سازی در نزدیکیمون بود که هیچکدوم قبول نکردند بیان !!! دوباره زنگ زدم به شوهرعمه م و گفتند میان یه نگاهی میندازن برگشتیم سمت خونه و شوهر عمه اومد و قفل را باز کرد و یه کمی بهش ور...
-
دومین روز اسفند
پنجشنبه 2 اسفند 1403 15:17
سلام روزتون قشنگ اخ که امروز چه آفتاب دلچسبی داره اگه اینهمه کار نبود حتما با مادرجان میرفتیم باغچه و کلی کار انجام میدادیم ولی خب نمیشد صبح زودتر بیدار شدم دوش گرفتم پرده های اتاقم را در آوردم و انداختم توی ماشین توی همون زمان پنجره را تمیز کرد بعد هم فیلترهای اسپلیت اتاقم را درآوردم و شستم و لوستر اتاقم را برق...
-
اسفندتون مبارک
چهارشنبه 1 اسفند 1403 21:14
سلام شب زمستونی تون بخیر دیشب بعد از اون پستی که نوشتم آقای کابینت ساز اومدند و به همون نام و نشان تا ساعت 2 شب اینجا مشغول کار بودند خب کار کابینت نصب کردن و رگلاژ و درست کردنش ، کار پر سر و صدایی هست و اصلا مناسب اون زمان نیست تازه اگه خونه آپارتمانی باشه واقعا من معذب بودم و واقعا اذیت شدم ولی ایشون انگار نه انگار...
-
آخرین روز بهمن ماه
سهشنبه 30 بهمن 1403 20:16
سلام شبتون آروم شب آرومتون پر از ستاره های درخشان امروز صبح پر انرژی بیدار شدم البته که این روزها صبح زود بیدار نمیشم و تا هر وقت دلم بخواد تنبلی میکنم چون فعلا سرکار نمیرم و کار را تعطیل کردم ولی وقتی بیدار شدم حالم بهتر از روز قبل بود و برای صبحانه خوردم و رفتم باشگاه بطری آب باشگاهم را مادرجان پر از آب و دانه چیا...
-
روزهای آخر بهمن
دوشنبه 29 بهمن 1403 22:57
سلام شبتون زیبا و پرستاره امروز صبح که بیدار شدم خیلی سرحال نبودم قرار بود برم باشگاه ولی اونقدر سطح انرژیم پایین بود که نمیتونستم برم باشگاه و یه عالمه کالری بسوزونم این بود که بعد از صبحانه به مادرجان گفتم چه کار کنیم؟ گفتند : بریم یه کمی خرید... لباس پوشیدیم و دقیقا همون زمانی که میخواستیم از خونه بیایم بیرون برق...
-
زیر پوست شهر
یکشنبه 28 بهمن 1403 20:29
سلام شب زمستونیتون زیبا هوا به طور محسوسی تغییر دما داده من که همیشه میگم اسفند یه فصل جداگانه برای خودش هست... روزها به طور محسوسی بلندتر شدند آفتاب به طور محسوسی پررنگتر و گرمتر شده و همه چی داره عوض میشه ... امروز صبح بیدار شدم و دوش گرفتم و رفتم سمت دکتر برای ساعت 11 و ربع نوبت داشتم فاصله م با مطب دکتر زیاد هست و...
-
جمعه ای که امیدوارتر از همیشه بودیم به آمدنت...
جمعه 26 بهمن 1403 23:25
سلام شبتون زیبا اونم شب زمستونیتون اینجا که هوا عالیه شایدم من سردم نیست ولی آفتاب از صبح درخشید و اول چشم و دلمون را گرم کرد و بعد دلمون را ... دیروز با مادرجان یه کاناپه بردیم توی لابی بعد رفتیم باغچه و کاناپه های تو باغچه را اندازه زدیم تصمیم گرفتیم همه ی مبلهای توی لابی را بدیم به همسایه های طبقه پایین که ببرن...
-
چه سِحْرِ غریبی درین صداست
چهارشنبه 24 بهمن 1403 20:47
سلام شبتون زیبا شب زمستونی و بارونی بله ... داره نم نم بارون میباره و هوا سرد و زمستونیه... منم که عاشق فصلها و دلبریهاشون هر فصلی برای خودش ... صبح داشتم آماده میشدم برای باشگاه که برق قطع شد این هفته نمیدونم چرا برنامه قطعی برق رو توی اپلیکشین نزاشتن... برای همین سوپرایز شدیم به مادرجان گفتم توی خونه بمونی بی برقی...
-
ساقیا، ساقیا با دل ما راه بیا....
سهشنبه 23 بهمن 1403 20:46
سلام شب زمستونیتون پر از ستاره های چشمک زن و رنگی خوب هستید ؟ روز و شبای زمستونیتون را چطوری میگذرونید؟ امروز صبح قبل از 8 رفتم سرکار نگم براتون از سرما... اخ اخ ... تازه به خاطر اینکه میخواستم بعدشم برم باشگاه خیلی لباس نپوشیده بودم و حسابی یخ زدم کارها را پرینت گرفتم و تحویل دادم بعدشم دوتا کار دیگه انجام دادم و...
-
موسیقی زندگی
دوشنبه 22 بهمن 1403 23:49
سلام آخر شب شده یه سری فایل اکسل باید آماده میکردم که خیلی طولانی شد ولی دلم نیومد که پست امروز را ننویسم من تا جایی که بشه از اخبار دوری میکنم و تا جایی هم که بشه از شبکه های اجتماعی فاصله گرفتم و دارم سعی میکنم یه دوره آرامش بگذرونم به جاش یه سری طراحی ها و کارهای مربوط به کارم و خانواده را انجام میدم تا جایی که بشه...
-
جوجه رنگی
یکشنبه 21 بهمن 1403 20:16
سلام چی شد یهو داشت هوا خوب میشد چرا دوباره اینهمه سرد شده البته جالبه ... اصفهان هوا آفتابی بود... سوز و سرمای شهرهای مختلف دمای هوا را آورده پایین... ولی آفتاب بود حالا جالب تر اینکه این وسطا یه قسمتهایی هم ابری و گاها بارونی بوده... ولی سمت ما که هوا آفتابی بود امروز رفتم یه سری به مزار پدرجانم زدم یه آرامش عجیب...
-
جمعه ی بهمن ماهی
جمعه 19 بهمن 1403 11:13
سلام روزتون زیبا امروزتون را متفاوت بگذرونید که یواش یواش رنگ و نور روزها داره تغییر میکنه صبح که بیدار شدم بعد از کش و قوس های معمول... یادم اومد امروز هیچ برنامه ای نداریم هورا یه روز زمستونی بدون شلوغی البته که هنوز یه عالمه تایپ دارم که باید تا شب تمومش کنم بعد از صبحانه ، کمدهای زیر جزیره را خالی کردیم البته که...
-
بادهای زمستانی
پنجشنبه 18 بهمن 1403 22:21
سلام شبتون آرام اونقدر باد میاد و اونقدر صداش ترسناکه ، که باید هم توی شب زمستونی آرزوی آرامش کنم باد زوزه میکشه و پنجره ها دارن مقاومت میکنند خدا را شکر که سرپناه داریم و در آرامش و گرمای خونه هامون نشستیم تا معاشرت کنیم امروز صبح من هنوز توی تختخوابم بودم که خواهر و دوتا فسقلی اومدند باهاشون صبحانه خوردم نزدیک ظهر...
-
شبهای زمستونی
چهارشنبه 17 بهمن 1403 22:22
سلام شب زمستونیتون بخیر و شادی دیروز اصلا خونه نبودم برای همینم نتونستم پست بنویسم صبح که رفتم باشگاه و تا برگردم ساعت 2 بود بعدش هم مادرجان ناهار پخته بودن که ببریم خونه خاله و با مهمونشون دور هم باشیم تا آماده شیم و دوش بگیرم ساعت 3 بود رسیدیم اونجا بعد هم نشستیم دور هم و تا برگردیم خونه ساعت یک نصفه شب بود......
-
بیچاره تر از عاشق بیصبر کجاست
دوشنبه 15 بهمن 1403 20:29
سلام شبتون زیبا ساعت شنی هنوز توی دلم در حال فرو ریختن و پرو خالی شدنه... همچنان و هنوز زندگی همینه گاهی سوگوار میشیم برای آدمایی که نبودند و نیستند گاهی هم جشن میگیریم برای اتفاقی که نیستن و نمیان همینه دیگه دلم نمیخواد با هیچکی در مورد این موضوع حرف بزنم ... به خصوص با آقای دکتر... در این مورد دلداریهاشون را دوست...
-
the end....
یکشنبه 14 بهمن 1403 23:52
سلام شب زمستونیتون پر از دلگرمی و دلخوشی دوست جانم یه پست با همین عنوان گذاشته بود وقتی دیدم دلم ریخت ترسیدم انگار یه چیزی ته دلم فرو ریخت میترسم از خیلی از پایانها هرچند نباید ترسید خیلی از پایانها میشن سرآغاز یه آغاز خوب... میشن یه عالمه تجربه تازه ولی من ترسیدم از دیدن عنوان ترسیدم دیروز زنگ زدم نوبت دکتر بگیرم...
-
گرمای خونه مون را دوست دارم
شنبه 13 بهمن 1403 21:09
سلام شبتون قشنگ شبهای بلند زمستونی را چطوری میگذرونید؟ من توی خونه بودن را دوست دارم از اون دسته آدمهایی هستم که توی خونه حوصله شون سر نمیره دوست دارم توی خونه راه برم و ریز ریز دور و برم را مرتب و مرتب تر کنم دوست دارم ریز ریز بافتنی ببافم دوست دارم کتاب رنگ آمیزیم را رنگ کنم و مداد رنگی هام را بتراشم و با دقت و بی...
-
نوشته های روزانه
پنجشنبه 11 بهمن 1403 15:58
سلام زمستونتون پر از گرمای وجود عزیزانتون کاش توی این سرما دل هممون گرم باشه به وجود آدمهایی که باعث میشن زندگی هنوز ارزش زندگی کردن را داشته باشه از وسط زمستون یهو انگار همه چی میره روی دور تند اصلا آخرای زمستون همیشه توی روزهای دم عید گم میشن پس تا زمان هست و وقت هست قدر زمستون زیبا را بدونیم زمستونی که با هوای سردش...
-
عادت نوشتن
چهارشنبه 10 بهمن 1403 22:53
سلام شبتون زیبا و پرستاره تصمیم گرفتم حتما روزانه نویسی را از سر بگیرم و نزارم چراغ این وبلاگ بعد از اینهمه سال خاموش بشه اصلا گاهی برای بعضی از کارها نباید بزاریم روتین روزانه بهم بخوره امروز صبح زودتر از همیشه رفتم باشگاه طوری که ساعت 8 اول وقت باشگاه بودم و شروع کردم به ورزش با خاله و مامان قرار داشتم و برای همین...
-
از دی نگویمت ، که چو غوغا نمود و رفت
سهشنبه 9 بهمن 1403 10:16
سلام روزتون زیبا و شاد اونم روز زمستونی پر از برف و باران البته که کم کم و نم نم ولی همینم شکر.... پاییز و زمستانی که اینهمه خشک بود دی تمام شده و من نیومدم الان هم کلی از روزهای بهمن رفته و خودم هم نمیدونم کجام روزها را گم کردم از وقتی این قطعی های برق برنامه سرکار رفتنم را بهم هم ریخته دیگه خودمم نمیدونم کدوم روز را...
-
یک قدم تازه
چهارشنبه 26 دی 1403 21:31
سلام شب زمستونیتون بخیر بالاخره دختر پرانرژی درونم موفق شد که بازم منو بکشونه باشگاه! امروز وقتی از خواب بیدار شدم صبحانه خوردم و قصد کردم بشینم سرجلسات آموزشی اون دوره ای که تصمیم دارم یادش بگیرم! اما... دختر خاله یه پیغام داد سرکاری یا خونه؟ گفتم خونه گفت بریم باشگاه؟ گفتم چرا که نه!!! یک ربع بعد ... آرایش کرده ......
-
هزار قصه نوشتیم بر صحیفه دل ... هنوز عشق تو عنوان سرمقاله ماست
دوشنبه 24 دی 1403 10:25
سلام روزتون زیبا نشستم توی خونه و از زمستون لذت میبرم امروز یه نگاهی به برنامه قطع برق انداختم و دیدم قطعی برق دفتر کارم از ساعت 9 تا 11 هست و همون بهتر که بمونم خونه تازگی اینطوری شدم که عاشق خونه ماندن هستم عاشق اینکه صبح بیدار شم و توی آینه آروم آروم موهام را برس بزنم یه روتین ساده پوستی اجرا کنم و غرق بشم توی...
-
عکس و خاطره
یکشنبه 23 دی 1403 12:44
سلام روز من که اینجا زمستونی ولی آفتابیه امیدوارم روز زمستونی شما هم قشنگ باشه اونقدر قشنگ که لبخند روی لبهاتون پررنگ باشه و دلتون گرم ... بعد از اون پست قبلی ... آقایی که قرار بود زحمت بالا بردن یخچال را بکشه تنهایی اومد و یه نگاهی یه یخچال انداخت و یه نگاهی به پله ها و گفت نمشه!!!! زنگ بزنید به نمایندگی تا بیاد و...
-
هفتاد روز مانده ....
پنجشنبه 20 دی 1403 12:57
سلام روزتون زیبا زمستونتون پر از دلخوشی ما دوشنبه با خاله و آلاله قرار گذاشته بودیم که بریم شهر لوازم خانگی صبح که بیدار شدم خواهر تلفن زد و گفت چرا میخوای بری شهر لوازم خانگی برو سرای ایرانی!! بعد من دو به شک شدم که واقعا کدومش بهتره؟ دیگه راه افتادیم و توی راه چهارتایی همفکری کردیم و در نهایت رفتیم شهر لوازم خانگی...
-
دی ماهی ها...
یکشنبه 16 دی 1403 10:31
سلام روزتون قشنگ دیروز که نیومدم پست بنویسم پس بهتره تا دوباره دور و برم شلوغ نشده پست امروز را بنویسم که خیلی بد قول نشم اول از همه تولد دی ماهی هایی که اینجا را میخونن تبریک بگم تولدتون مبارک زمستونیهای قشنگ امیدوارم دلتون عین برف دی ماه سفید باشه میدونم چقدر خونگرم و دوست داشتنی هستید ... داداش جان منم دی ماهی هست...
-
سرمای زمستانی
شنبه 15 دی 1403 13:51
سلام روزتون زیبا نمیدونم من امسال اینهمه سرمای زمستون را دارم حس میکنم یا واقعا امسال زمستون سردتر از قبل هست؟ یه طوری انگار کل استخونهام یخ زده و هیچی نمیتونه گرمم کنه دفتر کارم هم که از اون جور جاهایی هست که کلا گرم نمیشه بخاری دارم ولی این شیشه های سکوریت و ... بیخیال قبلا در مورد نسرم بودن اینجا صحبت کردم و...
-
نمیدونم چقدر دیگه فرصت داریم!
سهشنبه 11 دی 1403 21:28
سلام شبتون ستاره بارون اینطوری که از وبلاگهای دوستان متوجه شدم و یه چند باری از قطع و وصل بلاگ اسکای دیدم ، مشخص نیست چقدر دیگه فرصت داریم! من جز اون دسته ای هستم که بلاگفا یهو وبلاگم را قورت داد! از اونایی که حتی فرصت نکردم یه بک آپ از نوشته هام بگیرم البته الانم میدونم بلاگ اسکای داره بازی در میاره ولی همچنان بک آپ...
-
یکشنبه ی زمستانی
یکشنبه 9 دی 1403 10:16
سلام روزتون قشنگ زمستونتون پر از گرماهای دلچسب مثل گرمای دستای اونایی که دوستشون دارید گرمای آغوش کسی که بهتون آرامش میده گرمای دلچسب کنار آتیش با دوستانتون و هزار گرمای دیگه که فقط و فقط توی زمستون اینهمه میچسبه!!!!! از لحظه ها لذت ببرید که فرصت کوتاه تر از چیزی هست که ما حتی فکرش را بکنیم گاهی روتینهای زندگی میشن یه...