روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

دلم روزمرگیهای فروردین ماهی میخواد!

سلام

روزتون بخیر

هوای بهاری

یه کمی ابر..یه کمی آفتاب

گاه گاه یه نسیم خنک دلچسب

و روزهایی که انگار قرار نیست هیچ اتفاقی بیفته!!!!



ولی اتفاقها میفتن... دقیقا وسط زندگیهامون ... و هیچ کاری از دستمون بر نمیاد جز صبوری و تحمل!

پسته کوچولوی قصه ی ما یه بیماری عجیب و غریب گرفته

یهویی

بدون هیچ پیش زمینه ای!

یهو خودش را نشون داد...دکتر... ارجاع به دکتر متخصص... یه بیماری وحشتناک ژنتیکی!!!!!

مگه میشه !!! بله میشه ...

فعلا نمیخوام ازش حرف بزنم

ولی به زودی حتما بیشتر و بیشتر ازش مینویسم

چون زندگی پسرکوچولوی ما را حتما تحت تاثیر قرار میده ... فعلا که توی دنیای بچه گانه ش خبر نداره چی قراره بشه!!!

خواهر بهم گفت و گفت به هیچکس نگم

به خصوص به مامان جان

منم گفتم اصلا به مامان نگو ... چون یهویی خیلی زیاد غصه میخوره و میترسم از اینکه خدای نکرده مریض بشه از غصه ...

برای همین فعلا فقط من خبر دارم!




مدتها بود که نیومده بودم سرکار

برای همین هم دیروز مجبور شدم حسابی اینجا را تمیز کنم

حسابی که فکر کنم حالا حالاها باید تمیزکنم تا حسابی تمیز بشه

گرد و غبار همه جا را گرفته

یه گردگیری حسابی کردم و جارو زدم و تی کشیدم

ولی جایی که خیلی وسیله و خرت و پرت داشته باشه به طبع خیلی هم تمیزکردن و مرتب کردنش طول میکشه

فعلا در حد قابل قبولی همه چی مرتب شده

بقیه ش باشه خرد خرد

اینجا بیشتر از اینکه شبیه دفتر کار باشه، شبیه کارگاه هست

چون باید یه عالمه کار داخلش انجام بشه

خلاصه که فعلا همه جا تمیز هست تا بقیه ش را بعدا انجام بدم




دلم میخواد برم بیرون یه کمی قدم بزنم

ولی هنوز توان بدنیم برنگشته

آلاله از دیروز باشگاه را شروع کرد و تماس گرفت که منم برم ... ولی واقعا در توانم نیست

هنوز باید به خودم زمان بدم

همین که آروم آروم برگردم به روتین زندگی برام فعلا شاهکار هست!




نظرات 19 + ارسال نظر
الف پلف یکشنبه 17 فروردین 1404 ساعت 11:45

سلام ، از صمیم دل آرزو می کنم هیچ بچه ای من جمله پسته خان قشنگمون درگیر بیماری نشه و امیدوارم زود بگی که سلامته و خوبه و ...

الهی آمین
بلا از همه بچه ها دور باشه
کاش بشه... برای پسرکوچولوی ما دعا کنید

ربولی حسن کور یکشنبه 17 فروردین 1404 ساعت 11:47 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
عجب!
نمیدونم منظورتون کدوم بیماری ژنتیکیه اما متأسفانه همه شون عذاب آورند. هم برای خود مریض و هم برای خانواده اش.

سلام جناب دکتر
بیماری ... کاش یه معجزه رخ بده ... پسته کوچولوی قصه ی ما ....
نمیدونم چی بگم
بیماریهای خود ایمنی...

روبی یکشنبه 17 فروردین 1404 ساعت 13:21

برای گل پسر خیلی ناراحت شدم! خدا به خیر بگذرونه.

ببخشید که ناراحتتون کردم
الهی آمین

شکوه یکشنبه 17 فروردین 1404 ساعت 15:31

سلام دوست عزیز نوروز مبارک خبر بیماری پسته جان عمیقا ناراحتم کرد هیچ کودکی نباید مریض بشه ارزو میکنم بررسی ها به نتیجه خوب و خوشایند ختم بشه آمین

سلام شکوه جان
ببخشید که ناراحت شدین
انشاله که بلا از همه دور باشه

شیرین ۲ یکشنبه 17 فروردین 1404 ساعت 16:36

تیلو جان

چقدر کار خوبی کردی که در مورد پسته جان‌ اینجا نوشتی
میدونم خودت دختر آگاهی هستی، فقط از طرف یک مادر، خواستم بهت بگم دمت گرم که می‌خواهی کنار خواهرت ، محکم، واقع بینانه، مهربان و حمایتگر بایستی

چون از تصور حال خواهرت، زانوهایم می لرزد، با اینکه میدانم در ابن روزها، پزشکی می‌تواند کلی کار مثبت انجام بدهد

میدونم که بعنوان یک خاله گم نظیر، کنارشان هستی، تا به جایش بهشان قوت قلب و آرامش بدهی اطلاعات درست را از فیلترها رد کنی تا سردرگم نباشند در پروسه تشخیص و درمان احتمالی، و همچنین بهشان یادآور باشی که حال خوب نقشش خیلی زیاده در مشکلات

مسایل ورای علم پزشکی مدرن، زیاد هستند گه برخی کمک کننده و تاثیر گذار هستند و خیلی هاشون مخرب ولی با تسکین های موقت

و در تشخیص این ۲ گروه ، میتونی یاریگرشان باشی

ضمنا ما اینجا هستیم که هر وقت کم آوردی ، بهمون بگی

شیرین عزیزم
معنی خانواده مگه همین نیست؟
خواهر بودن ... برادر بودن.. پدر...مادر... خانواده باید توی هر شرایطی کنار هم و پشت هم و یار هم باشن... باید همین باشه ... من کار خاصی نمیکنم
فعلا با توجه به اینکه پسته خیلی کوچولو هست با توصیه هردوتا پزشکش، قرار شده اصلا خبردار نشه که بیمار هست... باید یه کمی زمان بگذره تا هممون متوجه شرایط بشیم

مامان یک فرشته یکشنبه 17 فروردین 1404 ساعت 17:30 http://Parvazeyekfereshte.blogsky.com

سلام
ایشالا که تشخیص اشتباه باشه و آرامش به خونشون برگرده


کاش اشتباه باشه
لطفا با قلب مهربونت برای پسته کوچولو دعا کن

م یکشنبه 17 فروردین 1404 ساعت 19:41

حالا تو هر پستی مثل یه ننجون یه نسخه میدماول گفتم کورتون بعدم که قربانی برای رفع بلا و لیکن اکنون خودم هم دارم میرم ماساژ انگار کمکم کرده که ریکاوری بشم ازون بیماری و حال بد
البته ماساژور خوبم هم ماساژ و هم سنگ داغ و هم بادکش درمانیم میکنه. گفتم به شما و بخصوص مادر جون هم شاید کمک کنه این تجربه
اگه کسی بازم نسخه خواست خبرم کنید

اینطوری نگو
خیلی خوبه که با حوصله و صبوری برام کامنت میزاری
به مامان پیشنهاد میدم حتما ...
ولی من از ماساژ خوشم نمیاد متاسفانه ... یعنی کلا از تاچ شدن توسط ماساژور خوشم نمیاد
حتی به همین دلیل از فیشیال هم اصلا خوشم نمیاد

میترا یکشنبه 17 فروردین 1404 ساعت 20:35

واقعا متاسفم تیلوجانم
دقیقا خواهر زاده منم در سه سالگی بدنبال دوسه روز تب شدید یهو بیمار شد
ربطش میدن به ژنتیک و..
والان ۸سالشه
تمام خانواده تحت تاثیر قرارگرفتیم
یهو شادی رفت خنده رفت
روزای سخت و ..
خداروشکر الان با دارو کنترل شده و دکارا امید دادن خاموش میشه بیماریش
تا خداوند چی مقدر کرده باشه
الهی که بزودی لباس عافیت بپوشه پسته عزیز و مهربون


خدا به همه مریضا... به همه بچه ها... سلامتی عطا کنه
متاسفانه وقتی درگیر میشی متوجه میشی که چقدر علم ناتوانه در برابر قدرت روزگار

رها یکشنبه 17 فروردین 1404 ساعت 20:48

امیدوارم که بیماریش درمان بشه

الهی امین
ممنون عزیزم

سین دوشنبه 18 فروردین 1404 ساعت 00:20

ای جانم...
از خوندن خبر متاسف شدم و میتونم تصور کنم مواجهه با چنین چیزی چقدر می‌تونه سخت باشه.
اما از صمیم قلب آرزو میکنم همه‌چیز خیلی خیلی بهتر از پیش‌بینی‌هاتون پیش بره تیلو جانم

بله سخته ... خیلی سخت... هنوز انگار توی شوک هستم
البته هیچکس جز من و مامان و بابای پسته از این ماجرا خبر نداره ...
الهی آمین...من همیشه معتقدم معجزه ها نزدیک هستند

Fall50 دوشنبه 18 فروردین 1404 ساعت 00:55

درمورد پسته ان شاالله بلا بدوره انشالله که اولا اشتباه شده دوم اینکه اگر خدای نکرده بیماره فقط در حدتشخیص باشه وهیچ وقت بیماری فعال نشه بسپارید بخدا

انشاله عزیزم
ممنون از دعاهای خوبت...

آزاده دوشنبه 18 فروردین 1404 ساعت 08:20


دلم گرفت پسته کوچولو


دنیای فسقلیا... کاش دنیاش نابود نشه

شیتسه دوشنبه 18 فروردین 1404 ساعت 08:44

سلام تیلو جان از صمیم قلبم برای سلامتی پسته عزیز دعا و آرزو میکنم امیدوارم سلامتیش برگرده و نگرانی ها بر طرف بشه.

سلام به روی ماهت
چقدر به این دعاهای خوبتون دلخوشم
دعاش کنید ... با قلب مهربونتون ...

فریبا دوشنبه 18 فروردین 1404 ساعت 09:42

سلام تیلوی عزیز
برای پسته کوچولو آرزوی بهبود و سلامتی دارم

سلام فریبای عزیزم
ممنون که پسرکوچولوی ما را دعا میکنید

جازی دوشنبه 18 فروردین 1404 ساعت 10:35

با سلام
ابتدا ارزوی بهبودی و شفای عاجل برای پسته عزیز این نونهال دوست داشتنی
نمیدونم من اینطور احساس می کنم یا واقعا اینطور است که عید امسال دلچسب و دوست داشتنی و شبیه اعیاد گذشته نبود
شور و اشتیاق مردم، خرید و شادی انها به نسبت سالهای گذشته کمتر بود اما سفرهای نوروزی بیشتر چون میدیدم مردمی که شب ها در پارک ها و مدارس و... جادر زده یا اتراق کرده بودند
به هر حال امیدوارم سال خوبی برای همه مردم ایران باشد

سلام دوست خوبم
الهی آمین
دعا بفرمایید...
ما که همه نوروز را مریض بودیم ... نمیدونم برای بقیه چطور گذشت
خرید که اصلا مثل همیشه نبود... فکر کنم هیچکدوممون خرید نکردیم

رویای ۵۸ دوشنبه 18 فروردین 1404 ساعت 13:38

آن شالله که ختم به خیر میشه

الهی آمین
ممنون از دعاتون

مانی دوشنبه 18 فروردین 1404 ساعت 21:54

تیلو عزیزم
برای پسته عزیز کوچک, آرزوی سلامتی دارم

من به دعاهاتون دلخوشم

الهه دوشنبه 18 فروردین 1404 ساعت 21:55

سلام سال نو مبارک .سال سلامتی باشه برای همه علی الخصوص پسته عزیز .ناراحت شدم و یاد روزهای بیماری سه سالگی پسرم افتادم و ازصمیم قلب دعا کردم برای سلامتی پسته عزیز .پسرم الان وارد هجده سالگی شده وسلامته ومن شکر گزار خدای مهربونم بابت سلامتیش.گاهی دکترها زیادی ترس به جون آدم میندازن .آرام باشید و از خدای بزرگ شفاشو بخواین.

سلام الهه ی عزیزم
وقتی یک مادر از صمیم قلبش دعا کنه یعنی اون دعا به اجابت رسیده !!! و معجزه های نزدیک همین مهربونی و دعاهای شما هستند که من مطمئنم در حق پسرکوچولو ما مستجاب میشن
خداوند به شما و همه عزیزانتون و گل پسرتون سلامتی و طول عمر بده

چکامه پنج‌شنبه 21 فروردین 1404 ساعت 17:01

سلام خاله مهربون،اگه میخوای معجزه بشه زیادمسجدبرو،زیاددعای جمعی بخون زیارت عاشورا...باجمع ،وصبور باش اونوقت یه دری بازمیشه،من امتحان کردم

سلام به روی ماهت
چه راهکار خوبی بهم گفتی
خیلی وقت هست که مسجد نرفتم ... زیارت عاشورا را که عاشقشم... ولی مدتهاست از مستمر خوندنش دور شدم ... چقدر خوشحال شدم از این تذکر و یادآوری... حتما... حتما... و دعاگوی شما هم خواهم بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد