ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام
روزتون زیبا
از بهار لذت میبرید؟
لباسای رنگی رنگی حالتون را بهتر کرده؟
حواستون به زیبایی های پوستتون هست ؟ ضد آفتابتون را مرتب میزنید؟
پوست قشنگ دستاتون را فراموش نکنید و به دستاتون هم ضد آفتاب مناسب بزنید
زندگی اینطوریه که هر روزی یه ماجرایی ، یه کار غیرمنتظره ای ، یه اتفاقی در خودش داره
شاید این باعث میشه یادمون نره که زنده ایم و زندگی ادامه داره
ولی بهر حال گاهی آدم خسته میشه ...
دیروزِ من یکی از همون روزها بود و البته گذشت
خانواده ی عروس جان (همسرِ داداش) قرار گذاشته بودند از قبل که سرشب بیان یه سری بهمون بزنند
خواهر و همسرش و مغزبادوم هم اومدند
و چند ساعتی دور هم بودیم
پدر و مادر عروس جان کارهای لازم را انجام دادند تا در اردیبهشت ماه برن پیش داداش و همسرش و یک ماه مهمانشان باشند
و برای همین هممون خوشحالیم
داداش و همسرش که اولین بار هست از خانواده مهمان دارند کلی ذوق دارند
ماها هم همگی خوشحالیم
انشاله که به سلامتی برن و برگردن و سفرشون بی خطر
پ ن 1: کتاب خرده عادتها را هم تمام کردم
سومین کتاب امسالم...
دارم تلاش میکنم هفته ای یه کتاب بخونم ....
البته یکی از هدفهای امسالم این هست که حداقل ماهی یه کتاب بخونم ...
ولی فعلا که وقتم آزادتر هست تلاشم را میکنم برای هفته ای یکی....