روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

جمعه ی بهمن ماهی

سلام 

روزتون زیبا

امروزتون را متفاوت بگذرونید که یواش یواش رنگ و نور روزها داره تغییر میکنه 

صبح که بیدار شدم بعد از کش و قوس های معمول... یادم اومد امروز هیچ برنامه ای نداریم

هورا

یه روز زمستونی بدون شلوغی 

البته که هنوز یه عالمه تایپ دارم که باید تا شب تمومش کنم 

بعد از صبحانه ، کمدهای زیر جزیره را خالی کردیم 

البته که اندازه یه زلزله هشت ریشتری، ریخت و پاش شده 

بزرگترین و عمیق ترین کابینتهای آشپزخونه همین ها بودند

باور کردنش آسون نیست ولی اندازه یه آشپزخونه کامل از توی این چند تا کابینت وسیله اومد بیرون 

چون واقعا بزرگ و عمیق هستند و به علت اینکه روی زمین گذاشته شدند، بدون ترس از سنگین شدن، یه عالمه ظرف و ظروف داخلشون جا داده بودیم...

حالا خالی شدند و آماده برای اومدن آقای کابینت ساز...

برنامه این هست که میزِ جزیره را جدا کنند و حذف بشه ولی کابینتها به سمت دیگر آشپزخونه که قبلا فریزر اونجا بود منتقل بشه

البته که همیشه ایده تا اجرا کلی ماجرا داره ....

حالا ببینیم چی میشه ...


رادیو داره یه آهنگ پر سرو صدا پخش میکنه

مادرجان توی آشپزخونه مشغول کارهای روزمره هستند

منم یه ماسک صورت خوش بو گذاشتم روی صورتم و آماده هستم که بشینم گوشه دنج سالن و برای خودم تایپ هام را پیش ببرم 


جمعه تون آرام 

براتون بهترین ها را آرزو میکنم 

نظرات 8 + ارسال نظر
مه سو جمعه 19 بهمن 1403 ساعت 11:48

ان شاالله همون میشه که مدنظرتون هست

کاش اینطوری بشه و نتیجه خوب از آب در بیاد

پت جمعه 19 بهمن 1403 ساعت 12:22

ممنون از همراهیتون

ربولی حسن کور جمعه 19 بهمن 1403 ساعت 12:30 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
امیدوارم این کارها با کمترین دردسر انجام بشه

سلام جناب دکتر
الهی آمین
ولی مگه میشه؟

جازی جمعه 19 بهمن 1403 ساعت 14:32

با سلام
ادینه خوبی را برایت ارزو می کنم

سلام دوست خوبم
متشکرم

ندا جمعه 19 بهمن 1403 ساعت 19:25

سلام تیلو خانوم
یه نقدی رو محترمانه بگم
شما هدفت این هست کسی نگران نشه ولی باور کن با نیمه و نصف گفتم حرف همه ی مخاطب ها ناراحت
و نگران می شوند نمی دونن من اینطورم یا بقیه
ولی اگه قرار از غم کامل گفته نشه خب از اول گفته نشه
ولی وقتی مبهم میگید مخاطب بیشتر نگران میشه
امیدوارم ارچز کامنت من برداشت بد نشه
فقط نظرمو گفتم

سلام ندا جان
نقدتون را با جان و دل میشنوم
یه مقداری بهتون حق میدم
اما من گفتم که ناراحتم ولی مشکل سلامتی نیست و کمی غمگینم
این نباید نگرانتون میکرد
ولی خب اینطوری که شما میگید نگران شدید... حق را میدم به شما و معذرت خواهی میکنم و سعی میکنم دفعه های بعدی رعایت کنم
اتفاقا از شنیدن نظرتون خیلی هم خوشحال میشم

رضوان شنبه 20 بهمن 1403 ساعت 08:16 https://nachagh.blogsky.com/

جمله قشنگیه :«از ایده تا اجرا...»
جمعه سرد من تب کردم ولی چرا؟من سه روز بود از خانه بیرون نرفته بودم.

عزیزدلمی
ا خ اخ
مراقب دوست خوشگل ما باش...
من گاهی از غصه تب میکنم... بلا ازتون دور باشه

شیرین یکشنبه 21 بهمن 1403 ساعت 10:59

سلام تیلو جان
چندروز پیش داشتم درمورد کودکان افسرده و کلا روانشناسی کودک میخوندم یه اصطلاحی دیدم معنیشو نمیدونستم ولی به نظرم خیلی آشنا اومد بعدکه اومدم اینجا فهمیدم اون اصطلاح اسم وبلاگ شماست تریکو تیلو مانیا
الان معلومه دارم ازفضولی میمیرم که چرااین اسمو گذاشتین!!؟

سلام عزیزدلم
چرا عزیزم
شما که باید بهتر از بقیه بدونید این چه مدل بیماری هست
من به این بیماری مبتلا هستم

لیمو پنج‌شنبه 25 بهمن 1403 ساعت 11:40 https://lemonn.blogsky.com

دقت کردی تیلو جان که آشپزخونه ها از حالت قدیمی و اتاق مانند روز به روز بیشتر به داخل خونه پا میذارن؟ یادمه وقتی خیلی بچه بودم یکی دو تا خونه قدیمی دیده بودم که آشپزخونه جز در هیچ راهی نداشت. خونه های ما اپن بود که میگفتن امروزی تره. به مرور به حالت جزیره دراومد و حالا هم که توی معماری مدرن قالبا آشپزخونه بخشی از خونه ست بدون هیچ حفاظی. واقعا داره قلب خونه میشه.

راست میگی... چه نکته سنجی قشنگی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد