روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

اینکه مدام به سینه ات می کوبد، قلب نیست؛ ماهی کوچکی است که دارد نهنگ می شود....

سلام

روزتون قشنگ

تابستون گرمتون پر از حس و حال قشنگ

خوبین؟

از خوردن آب هندونه های یخمکی لذت میبرید؟

کنار دستتون بطری آب خوشگلتون دلبری میکنه؟

حواستون به پوست قشنگتون هست؟

وقتی به صورت ماهتون ضد آفتاب میزنید یادتون میماند که با دستاتون هم مهربون باشید و به پوست اونا هم توجه کنید؟

شنبه را که مادرجان خونه خواهر بودن

یکشنبه تعطیل شد و همسرش خونه بود و ما نرفتیم

از خونه هم بیرون نیومدیم

از بس که هوا گرم بود و از بس که در مورد اشعه uv تند تند برامون هشدارهای رنگارنگ اومده بود

خونه موندیم

هرکدوم کتاب خودمون را خوندیم

البته که من این روزها خیلی توی خوندن کتاب تنبلم

بافتنی کردم

یه عالمه «آمیرزا» بازی کردم ... تنها بازی روی گوشیم و البته بازی محبوبم...

نقاشی رنگ کردم

به گل و گلدونهای خونه و سرسرا رسیدگی کردم

با مادرجان فیلم دیدیم و خلاصه که روز را با استراحت و نوشیدنیهای خنک سپری کردیم ...

امروز صبح دوباره روز از نو ... روزی از نو...

من صبح با عطر و بوی قورمه سبزی از خواب بیدار شدم ...

مادرجان بعدازنماز صبح قورمه سبزی را گذاشته بودند که ریزریز برای خودش بپزه و جا بیفته تا با خودشون ببرن خونه خواهر...

صبح هم با اسنپ رفتند خونه خواهرجان

منم بدو بدو رفتم باشگاه

کالری سوزوندم و آدرنالین روزانه ام را بردم بالا و با حال خوب اومدم سرکار...

دیشب آخرای شب دیدم فشار آب کم و زیاد میشه

رفتم پایین یه سری به پمپ آب زدم و دیدم داره یه سره کار میکنه و قطع نمیشه

زنگ زدم به تعمیرکار و یه راهکارهایی گفت که من نمیتونستم انجام بدم

همونموقع آقای طبقه 2 اومد و ازش خواستم که اگه میشه یه نگاهی به پمپ بندازه

ایشون هم طبق دستورالعملی که آقای سرویس کار گفتند یه کارایی انجام دادند و به صورت موقت کار راه افتاد

ولی قرار شد امروز بعدازظهر آقای سرویس کار بیان یه نگاهی به پمپ بندازن

حالا بازم شانس آوردیم که سیستم سرمایش خونه مون کولر آبی نیست... وگرنه اذیت میشدیم چون فشار آب یه کمی کمتر شده

پ ن 1: مامان فندق بهش گفته : فندق برام دعا کن تا زودتر خوب بشم

فندق در جواب گفته: مامان من دعا میکنم ولی خودت خوب میدونی که خدا کارای غیرقانونی نمیکنه!!!! باید اون 4 هفته که دکتر گفته را صبر کنی

پ ن 2: آقای دکتر ساعت 6 صبح برای انجام چند تا کار بانکی رفته بودند

6 و ربع با من تماس گرفتند... آنچنان خواب بودم که گفتنی نیست

گوشی را برداشتم و گفتم ساعت کار بانکها تغییر کرده ... ساعت خواب من همون قبلیه... لطفا ساعت 8 زنگ بزن

ساعت 8 توی مسیر باشگاه بودم - خودم بهشون زنگ زدم و کلی سر این موضوع خندیدیم

پ ن 3: میدونید لیست طراحی های مربوط به شهریور ماهم حتی یه دونه ش هم تیک نخورده؟؟؟؟

تیلوتیلو دوشنبه 8 مرداد 1403 ساعت 11:06

نظرات 9 + ارسال نظر

ربولی حسن کور دوشنبه 8 مرداد 1403 ساعت 11:33 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
بله هوا واقعا گرمه. گرچه جایی خوندم که درواقع این تعطیلی ها به خاطر کمبود برقه. الله اعلم.
من هم از کارهای فنی سردرنمیارم. هربار باید برای چنین کارهایی مزاحم بقیه بشم.
انصافا جواب فندق خیلی حکیمانه بوده!
طراحی های شهریور؟ هنوز به وسط مرداد هم نرسیدیما!

سلام جناب دکتر
بله هوا گرمه و تعطیلی به خاطر برق بوده... اصلا فکر کنم اعلام شد که به خاطر کمبود برق تعطیله
طراحی ها را باید اماده کنم از قبل برای زمان شلوغی

پت دوشنبه 8 مرداد 1403 ساعت 12:22

سلام تیلو جان

اکار غیر قانونی خیلی خوب بودالبته من بیشتر فکر میکردم الان میگه دعا برای چی، بهمون داره خوش میگذره بچه هان دیگه
اگر از آمیرزا خوشت میاد این یکی رو هم شاید دوست داشته باشی: سرهمبندی. روی گوگل و اندروید و کافه بازار هست.

پ. ن. بازی رو خودمون تولید کردیم. اگر بازی کردی، بهمون نظرت رو حتما بگو که روش کار کنیم.

سلام دوست جان
واقعا که بهشون داره خوش میگذره
سرهم بندی... چون گفتید تولید خودتون هست حتما تستش میکنم ببینم چطوریاست

الف. پلف دوشنبه 8 مرداد 1403 ساعت 14:27

چقدر چهره دلچسبی از تابستون نشونمون دادی ، فندق روی چهار هفته حساب کرده به نظرم ، ولی ما اگه قابل باشیم دعا میکنیم که خدا کارهای غیرقانونی هم بکنه

ممنونم که خواهرم را دعا میکنید
انشاله که هیچوقت بیمار نشید و همیشه سلامت و شاد باشید

جازی سه‌شنبه 9 مرداد 1403 ساعت 01:58

با سلام
اسباب کشی = اعصاب کشی
امروز بیست و دو بار هی رفتم بالا و امدم پایین وسیله بردم ساعت هشت صبح برق قطع شد فکر کردم فیوز ها اتصالی داشتند چک کردم همه درست بود بعد گفتم برق محله رفته که نه دیدم طبقه پایین برق داره زنگ زدم اتفاقات برق که گفتند به علت بدهی قطع شده خیلی اعصابم خرد شد رفتم اداره برق که شرق شهر بود و ما غرب که گفتند باید شماره اشتراک را بیارید منم که نمیدانستم کدام کنتور مربوط به ماست برگشتم خانه و از هر چه کنتور که برق مصرف نمی کرد عکس گرفتم و بردم تا سه تا از کنتور ها برق شون قطع شده زنگ زدم مالک قبلی که گفت پرداخت کنید از پول ما بعد کم کن سه سال پول پرداخت نشده بود ششصد هزار تومن بدهی داشت که قرار شد همزمان با وصل کردن پول را بریزم و این کار دو ساعت وقت را گرفت اون هم گرمای شدید

سلام دوست خوبم
واقعا توی این گرما دارید کار سختی انجام میدید اونم با این شرایط سختی که گفتید
انشاله خیلی زود بیاین از زیبایی های خونه جدید و راحتی هاش بگید

پت چهارشنبه 10 مرداد 1403 ساعت 01:36

آخخخییی چه خوب. مشتاق نظرتون هستم.

متشکرم
اتفاقا این یکی دو روزه خیلی بازی کردم
عکسش را هم توی اینستا گذاشتم و در موردش نوشتم

پت چهارشنبه 10 مرداد 1403 ساعت 13:07

چه خوبببب
با اکانت سرهمبندی بهتون درخواست فالو دادم

عه
چطوری پیدام کردین؟
من که اسم نداشتم ... چطوری شد که اینطوری شد؟
میخواستم بنویسم یادم رفت
میخواستم بنویسم که کاش یه قسمتی هم داشت که مجبور نبودیم همش آنلاین بازی کنیم

پت چهارشنبه 10 مرداد 1403 ساعت 16:25

ادرس اینستاگرامتون رو اینجا گذاشته بودید (همون موقع که گفتم خاله جان با گوگل کردن آدرس اینستاگرامتون به وبلاگتون میتونند برسند)
برای‌ آفلاین میتونید تو کنترل روم بازی کنید. وقتی آفلاین بشید، پاپآپ آفلاین هدایتتون میکنه به کنترل روم

بله ... متوجه شدم ... ولی امیدوارم دیگه اینطوری نشه
من هنوزم نتونستم پیدا کنم و افلاین بازی کنم

لیمو دوشنبه 15 مرداد 1403 ساعت 11:24

سلام تیلوجان
خوشبحالتون به به. من که اومدم سرکار اون روزها رو و حقیقتا پخته شدم.
البته کولر آبی یا گازی تفاوتی نمیکنه فقط باید منبعی که قرار تامینش کنه وجود داشته باشه. با این قطع شدن های مکرر برق اون یکی هم دردسرسازه.
+ الهی بگردم فندق رو چه باهوشه