روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

مرداد ماه خیلی گرم

سلام

روزتون قشنگ

اصلا بگم چقدر هوا گرمه حق مطلب ادا نمیشه

دیگه رسما خورشید خانم دارن ما را گریل میکنن







همچنان در راه رفت و آمد به خانه خواهر جان در حال نابودی هستیم

دیگه وقتی میفتم تو اتوبان سمت خونه خواهرجان میخوام گریه کنم

فاصله مون باهاشون از داخل اتوبان حدود نیم ساعت هست

یعنی رسما اینطرف شهر و اونطرف شهر!!!!

کل زندگیمون شده همین

یه روز در میون میرم اونجا و وقتی برمیگردیم ساعت 4 بعدازظهر هست و رسما اونقدر نابود و له هستیم که میخوابیم و شب به بعد هم کسل تا دوباره بشه فردا!!!!

یه روز هم که صبح میرم باشگاه مادرجان با تپسی میرن و من ساعت 3 و خرده ای میرم دنبالشون و باز برمیگردیم خونه و همون پروسه...

یعنی دیگه هیچکاری در زندگی نداریم جز همین موضوع!!!!

دیروز صبح رفتیم اونجا

کلافه شده بودم

نزدیک ظهر فسقلی را برداشتم و پیاده رفتیم بیرون

توی زل آفتاب!!!!!!

اخه مگه میشه توی این هوا رفت بیرون؟؟؟؟؟؟؟؟

یه کمی باهاشون قدم زدیم

بستنی یخی خریدیم و کلی چرت و پرت گفتن و از در و دیوار بالا رفتن

نزدیک خونشون یه هندونه خریدیم و برگشتیم خونشون!!!!!

از بس گرمشون شده بود بردمشون حمام

کار خاصی ندارن

ناهار هست که بیشتر مواقع مادرجان از خونه میپزه و با خودمون میبریم یا همونجا آماده میکنن

در نهایت یه جارو کشیدم خونشون را

لباسای فسقلیا که شب قبل باباشون ریخته بود توی ماشین و پهن کرده بود را جمع کردم و سرجاش گذاشتم

یه کمی اتاقشون را مرتب کردم و به هال سرو سامان دادم

مادرجان هم آشپزخونه را مرتب و منظم کردند

ولی بازم سخته...

فعلا دوره درمان را داره سپری میکنه

لیزر و مگنت و فیزیوتراپی های هرروزه...

انشاله که هرچی زودتر خوب بشه





دیروز وقتی برگشتم خونه خاله جان پیغام دادن با ذوق و شوق...

خاله جون یه صفحه توی اینستاگرام پیدا کردم فهمیدم ماله تو هست!!!!!

یه اسم عجیب و غریبی هست داشت...

یعنی کارت میزدین خونم در نمیومد

برای همینم سریع پریدم صفحه را خصوصی کردم

@tilotilomaniya1402

حالا دیگه هرموقع خواستید درخواست بدید تا تایید کنم

تازه براتون بگم که چند ساعتی کل پست ها را خونده بودن!!!! و البته ابراز کردند که خیلی خیلی هم خوششون اومده !!!!

یعنی لازمه توضیح بدم چقدر حرص خوردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟




همیشه ماشینم را بیمه رازی میکنم

سالهاست

این نمایندگی ماله دوست عموجان !!!!! هست و سالهاست که همیشه همینجا بیمه انجام میدیم

روزی که برای بیمه تکمیلی خودم رفتم یه دفتر بیمه یه برگ تبلیغ داد دستم و گفت بیمه ماشین هم انجام میدیم

با توجه به اینکه من بیمه پدرجان خدابیامرزم هستم، گفت میتونم با استفاده از بازنشستگی ایشون این بیمه را به صورت اقساطی هم انجام بدم

تا اون موقع حتی به ذهنم هم نرسیده بود که یه استعلامی از قیمت بیمه ها بگیرم

توی ماه قبلی بیمه شخص ثالث را انجام داده بودم و الان موعد بیمه بدنه بود

زنگ زدم نمایندگی بیمه رازی و از همون دوست و آشنای عزیز خواستم بهم یه قیمت بدن

تازه چشمم را به روی برگه بیمه ای که سالهاست انجام میدیم باز کردم و دیدم در حالی که من بیمه را نقدی پرداخت میکنم روی برگه هام نوشته اقساطی!!!!

خلاصه جناب آشنای نازنین زنگ زدن و قیمت دادن نزدیک 4 میلیون

بعد زنگ زدم به بیمه ملت و ازشون قیمت خواستم البته به همون تعهدات قبلی که براشون پیامک کردم ... قیمت دادن 2700

میتونستم از امتیاز اقساطی هم استفاده کنم با 700 تومان اختلاف!!!

خلاصه امروز صبح تصمیم گرفتم برم بیمه ملت و یکساعت وقت بزارم و ماشین را قسطی بیمه کنم...اقساط به طور اتوماتیک از حسابم کم میشه

البته که اگه میخواستم از طریق آشنا بیمه کنم این یکساعت زمان لازم نبود

چون با یه تلفن زحمتش را میکشیدن و من فقط میرفتم و کارت میکشیدم

ولی فکر کنم این اختلاف قیمت ارزشش را داشت!!!



برای یخچال هم باید بگم که قرار شد 24 ساعت خاموشش کنیم

روز یکشنبه نزدیکای ساعت 7 خاموشش کردیم

دوشنبه ساعت 4 که رسیدم خونه دیدم هنوز آب ازش چکه میکنه و احساس کردم کف فریزر کمی برجسته شده

سشوار را آوردن و کف فریزر را کمی گرم کردم که دیدم آب بیشتری چکه کرد و کف فریزر داره به حالت قبلی برمیگرده

زنگ زدم آقای تعمیرکار و گفتند که لوله های کف فریزر نیاز به یه عایق کاری دارن !!!

نظر ایشون این بود که یه فرصت دیگه هم به این یخچال بدیم و این کار را هم براش انجام بدیم و ببینیم نتیجه چی میشه

برای همین امروز نوبت دادن که بیان و این کار را انجام بدن

بله درست متوجه شدید

در این گرمای جان فرسا ما چندین روز هست که یخچال نداریم

البته که فریزر جداگانه داریم و یخ داریم

ولی میوه ها که کلا به فنا رفتند

امیدوارم مرباها و ترشیها و خرده ریزه های دیگه از دست نرن...

امروز بیاد آقای تعمیرکار ببینم چی میشه...

یه پروسه کش دار و لج در بیار!!!






پ ن 1: از دست آقای دکتر یه دلخوری ریز ته دلم دارم که هی دارم صبوری میکنم


پ ن 2: فردا را تعطیل اعلام کردند؟؟؟



نظرات 18 + ارسال نظر
نوشین چهارشنبه 3 مرداد 1403 ساعت 12:08

چه حس بد و منزجر کننده ایه که صفحه خصوصی آدم رو پیدا میکنن، حالا خوبه ک گفتن، و یواشکی به خوندن ادامه ندادن، برای یخچال هم من ۶ ساله ساید اسنوا خریدم و‌راضیم، اما کوچیکه فضاش برای ما، الان میخام یه یخچال دسگه هم بخرم که اونم شاید اسنوا بشه، و دلخوری ریز ته دلتون رو یجوری بگین ک تو دلتون نمونه

نوشین جان سلام
ممنون که تجربه ت را در اختیارم گذاشتی
گاهی بعضی از دلخوریها سلیقه ای هست و به خاطر خواسته خودمون توقع ایجاد میشه
میشینم منصفانه با خودم حلش میکنم و عشقم را ناراحت نمیکنم... گاهی اینطوری شاید بهتر باشه

شبنم چهارشنبه 3 مرداد 1403 ساعت 12:18

سلام با خصوصی کردن پیج منتظر باش خاله جان هم برن توی قبافه!!!


دیگه یواش یواش باید بفهمم که رفتارهای من باعث قیافه گرفتن بقیه ست
باید یه تجدید نظری در رفتارهای خودم بکنم

ربولی حسن کور چهارشنبه 3 مرداد 1403 ساعت 12:27 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
این روزها میگذره اما خواهرتون همیشه لطف شما را در ذهن خواهد داشت.
یعنی جناب آشنا رسما سرتون گول میمالیدن؟! یا قیمتشون واقعا این قدر تفاوت داره؟

سلام جناب دکتر
توی عالم خواهر برادری یه نور و رنگ و عطرهایی هست که هیچ جای دیگه دنیا نمیشه پیداش کرد
چیزی که فقط و فقط تعریفش بین همون چند نفر آدم محدود معنا و مفهوم پیدا میکنه
من برای رابطه ها ارزشی ورای چیزی که دیده میشه قائلم
برام مهم نیست که چی در ذهن کی باقی میماند چیزی که برام اهمیت داره این هست که جایی که کاری از دستم بر میومده برای عزیزانم کوتاهی نکرده باشم...

والا دقیقش را نمیدونم
ولی میدونم که من فعلا کمتر پول دادم

جازی چهارشنبه 3 مرداد 1403 ساعت 13:16

با سلام
زندگی همینطور سخت می گذرد و خداوند اینطور خواسته: خلق الانسان فی کبد ما انسان را در رنج خلق کردیم حالا حکمتش چیه نمیدونم کاش میشد کمی راحت تر باشد هر چند که خودش فرموده پس از هر رنج و سختی ارامش و اسایش هست
انشالله خواهر گل تان نیز به زودی بهبودی حاصل کنند هر چند که بهبودی در این گونه بیماری ها بصپرت تدریجی است و باید صبر و تحمل داشت

سلام دوست خوبم
انشاله که زندگی همه مون پر از شادی و سلامتی باشه
متشکرم
انشاله همه مریضها خیلی زود سلامتیشون را بدست بیارن

فهیمه چهارشنبه 3 مرداد 1403 ساعت 14:21

از نوشته‌ها مشخصه تیلو جان خیلی فشار روت هست

عزیزدلم
روزهای سخت هم میگذرن... و یادمون نره گر میگذرد غمی نیست...

سارینا۲ چهارشنبه 3 مرداد 1403 ساعت 16:46 http://sarina-2.blogfa.com

سلام تیلو جان
ما هم هفته قبل اصفهان بودیم
خیلی گرم شده امسال
البته تهران هم گرم بود ولی اصفهان رسما تبخیر می شدی
فقط ساعت ۷ بعد از ظهر می تونستی از خونه راحت بیای بیرون
چه حس بدی بوده پیدا شدن صفحه اینستاگرامت
یعنی الان خاله دیگه دسترسی ندارن بهش؟
پستهای قبلیت رو نخوندم ولی امیدوارم مشکل خواهرت هر چی هست، برطرف بشه

سلام به روی ماهت
من تهران را نمیدونم ... ولی اینجا که خیلی خیلی گرم هست
رسما غیرقابل تحمل شده گرما
خیلی حس بدی بود... و البته یه عالمه ذهن و روحم را درگیر کرد
ممنون از مهربونیت

ترانه چهارشنبه 3 مرداد 1403 ساعت 17:24

با اینکه روزهای سختی رو‌میگذرونی اما چشمهات رو به زیباییها نبستی:
منهم وقتی از چیزی دلگیرم اول پیش خودم موضوع را باز میکنم اگر حل نشد بارآرامش و فکر با طرف مقابل حرف میزنم.
کاش میشد تو یارماماندمدتی پیش خواهر حان مبموندین تا از این رفت و آمدها راحت بشی.
به امید زودتر خوب شدن خواهر جان

ترانه ی عزیزم
از اینکه برام پیغام گذاشتی ممنونم
شما در مقابله با مسائل اونقدر خوب عمل میکنی که یه جاهایی واقعا ازت درس میگیرم و باهات تمرین میکنم
حقیقتش این هست که روابطمون با همسر خواهر خیلی خوب و نزدیک نیست
البته ایشون اینطوری خواستن و ما هم احترام گذاشتیم و قبول کردیم
برای همین تو ساعاتی که ایشون هستن ما نمیریم اونجا

رسیدن چهارشنبه 3 مرداد 1403 ساعت 17:27

خدا سلامتی بده
هوا جهنمه
واقعا نمیشه خیلی کارا پیش برد

عزیزم
هربار که خیلی گرمم میشه و حس میکنم که جهنمه یادم به شما میفته
به اینکه اونجا تازه گرمتر و شرجی هست

مریم چهارشنبه 3 مرداد 1403 ساعت 18:37

ببین فریزرها که بدون برفک شدن یک سری لوله دارن که از طریق اون بخار و رطوبت موجود در هوای داخل فریزر رو جمع میکنن و منتقل میکنن به پشت یخچال روی موتور که با حرارت موتور بخار میشه و میره. حالا اگه این لوله ها آب توش یخ بزنه دیگه اون رطوبتی که جمع میشه راه خروج نداره برای همین از توی فریزر چک چک میریزه بیرون. باید بپرسین که چرا برای شما انقدر زود به زود اون لوله ها یخ میزنن، معمولا هر پنج شش سال یک بار یخش آب بشه درست میشه. شاید چیزی توش گیر کرده یا آسیبی دیده.
در ضمن به نظر من تا زمانی که میشه همین یخچال رو تعمیر کنین، واقعا خرابش می ارزه به یخچالهای جدید ایرانی. مادر من پارسال دپوینت خرید خیلی بده یعنی ذره ای به پای سامسونگ پونزده ساله اش نمیرسه. این مشکل آب دادن هم خرابی خود یخچال فریزر نیست فقط بسته شدن اون لوله هاست.

میگه ایراد از لوله ها نیست و گرفتگی ندارن
ولی دقیقا نمیگه ایراد چی هست
گفت یه ناودان اصلی داره که گویا اونم فعلا سالم هست
والا من پرسیدم ایراد از کجاست ولی جواب درستی دریافت نکردم
منم وقتی پرس و جو کردم متوجه شدم که تا میشه باید با همین یخچال مدارا کنیم

لیلی۱ پنج‌شنبه 4 مرداد 1403 ساعت 00:11

واقعا من همیشه تعجب میکردم که چطور بدون ترس از شناخته شدن اونجا از اقای دکتر مینویسین چون الگوریتم اینستا معمولا اینجور پیج ها رو پیشنهاد میده به اطرافیان

والا گویا من خیلی عاقلانه در این باره رفتار نکردم
ولی چون هیچ دوست مشترکی بین این پیچها نبود نباید پیشنهاد داده میشد... ولی گویا شد...

سیتا پنج‌شنبه 4 مرداد 1403 ساعت 00:42

سلام و درود
والله نیم ساعت خوبه کههههه تو تهران ما نیم ساعته برسیم جایی کلاه مون رو می اندازیم هوا
از شوخی گذشته، در کل می فهمم تون. کار روتینی که به صورت روزانه و راس ساعت خاص انجام شه کمی خسته کننده میشه.
امیدوارم هر چه زودتر بهتر شن.

خب اون ترافیک تهران دیگه یه چیز منحصر به فرد هست
ما اینجا توی اتوبان ترافیک به اون شکل نداریم
شلوغی و ازدحام هست
اما نیم ساعت رانندگی توی اتوبان اصفهان یعنی از این طرف شهر بری اونطرف شهر

مینا پنج‌شنبه 4 مرداد 1403 ساعت 07:29

سلام
بیمه شخص ثالث همه شرکتهای بیمه یک قیمت مصوب و واحد دارند.(ممکن حدود ۱۰۰ تومان بالا و پایین باشد).
اما بیمه های بدنه هر شرکتی قیمت خودش را دارد .
فلان شرکت برای تکمیل پرتفوی بیمه ای خود قیمت خیلی پایین تر اعلام میکند و فلان شرکت بالاتر


خیلی وقتها شرکت ها، بیمه نامه را نقدی و بامهلت ۵ روز پول را پرداخت میکنند.
اما در بیمه نامه کلماتی مثل اعلامیه بدهکار، اقساط درج میشود.

سلام به روی ماهت
ممنون از توضیح خوبت
لااقل ذهنمون راروشن کردی و کلی ابهام را از بین بردی

نرگسی پنج‌شنبه 4 مرداد 1403 ساعت 13:45

انشالله آبجی خانم زودتر سلامتیشو بدست بیاره
وای تیلو پستهای مربوط به آقای دکتر تو پیجت!

قربون محبتت عزیزدلم
اره والا... نگم برات که چقدر حس بد و احساس ناامنی تجربه کردم

مهردخت پنج‌شنبه 4 مرداد 1403 ساعت 18:50

اوف خاله جان !!!کاملا درک میکنم چی میگید !! خاله خیلی بااخلاقی دارین که اول کار خودشون گفتن
ان شاءالله که بیماری از همه دور باشه و خواهر جانتون هرچه سریعتر روند بهبودی رو طی کنن

مهردخت خیلی حس بدی گرفتم
تا جایی که میخواستم کلا پیچ اینستا را حذف کنم و اینجا را هم ببندم
اونقدر حس نا امنی سنگین و سختی را پشت سرگذاشتم
ولی در نهایت دیدم من دوستای خیلی خوبی دارم که دلم نمیاد پیچ و صفحه م را ببندم
متشکرم عزیزم

مانی جمعه 5 مرداد 1403 ساعت 00:57

تیلو جانم
حق داری
اما خوبه که خاله جان خبر دادند…

البته خودشون بعدا گفتند کاش نگفته بودم که منو بلاک نمیکردی و صفحه را نمیبستی

لیلی جمعه 5 مرداد 1403 ساعت 16:59 http://leiligermany.blogsky.com

خدا به مادرها توان مضاعف بده که تا آخرین توان برای فرزندانشان جان فشانی می کنند.
خدا به دل های مهربان شما و خواهر و برادر رشته محکمی از نور ببنده که دل هاتون برای هم می تپه.
کاش با مامانیا خاله و دخترخاله شیفت بندی می کردین روزی یک نفر بره خونه خواهر. چون بحث یکی دو روز نیست حداقل یک ماه پروسه اش طول میکشه

عزیزمی لیلی نازنینم
الهی که همه در کنار عزیزانشون شاد و سلامت باشن
مسیرخونه خواهر دور هست و نمیشه به بقیه زحمت داد
اونیکی خواهر که به خاطر کلاس زبان خودش و مغزبادوم که صبحها هست نمیتونه
خاله هم خودشون پیشنهاد دادن ولی مسیرخونه خواهر خیلی زیاده و ما راضی به خستگیشون نیستیم

پت جمعه 5 مرداد 1403 ساعت 22:00

سلام
تیلو جان، اگر خاله جات ای دی اینستاگرام تون رو گوگل کنند، ممکنه به وبلاگتون هم برسند (چون تو متن و کامنت ها نوشتیدش)
موفق باشی و خواهرتون زودی خوب بشن (حالا بچه ها کلی خاطره خوب دارند از این روزهای سخت شما)

سلام به روی ماهت
آدرس را یادشون نبود و وقتی بلاکشون کردم دیگه منو نمیبینن
انشاله که دیگه اینجا را پیدا نکنند واقعا

شیرین ۲ سه‌شنبه 9 مرداد 1403 ساعت 07:49

تیلو جان

سلام

چند پست آخرت رو با هم خوندم.

از دست یخچال کلی حرص خوردم، ببین خودت دیگه چقدر حرص خوردی
بهترین تصمیم را گرفتی، فعلا با همین چسب ها تحملش کن، و همزمان تحقیق کن برای خرید یک یخچال
بعد که خراب شد، دیگه به یخچال محل نگذار برو یکی دیگه بخر

یخچال هم اینقدر لوس میشه

میدونی خیلی دوست خوب و دوستی داشتنی ای هستی؟
میدونی وقتی اینطوری مهربون کامنت میدی چقدر به دلم میچسبه
چقدر از بدونت در کنارم حس خوب میگیرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد