ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
امروز دوباره رنگ بازی داشتم....
گربه ی کوچولوی توی کوچه ... تمام تلاشش را برای بازکردن درب دفتر من و اومدن به داخل کرد....
خدا را شکر درب شیشه ای جلوی دفتر من خیلی سفته....
پ ن 1 : از درست کردن کارهای دستی خیلی خوشم میاد... فقط نمیدونم این نمازهایی که با دستهای چسبی میخونم قبوله؟
پ ن 2 : کاش میشد یک روز بعدازظهر... یک زمانی مثل همین الان... همه ی دوستهای مجازی... جمع میشدیم دفتر من... یک چای و کیک کنار هم میخوردیم
نسکافه با کیک میدی من پایه ام...![](http://www.blogsky.com/images/smileys/112.png)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/116.png)
اتفاقا خودم هم خیلی نسکافه دوست دارم
خوب دیگه حل زمان و مکان بگو من میام....
مگه شما اصفهان زندگی میکنی؟
واقعا میشه مگه؟
فقط یه آرزو بود که به نظرم خیلی دور از واقعیت اومد
سلام
چقد کارتها قشنگن.چقد حوصله میخوان ایول
پیشنهاد آخرت فکر نمیکنم نتیجه ی خوبی بده!
خیلی از آدما تو وبهاشون لدمای جالبی به نظر میرسن ولی در واقعیت اینطور نیستن:/
نتیجه ش خیلی مهم نیست
با هرکسی میشه یه چای خورد
در حد یک سلام
یک لبخند
یک دوستی
البته که این پیشنهاد بیشتر جنبه یک آرزو داشت ... اما به نظرم دنیا هنوزم اینقدر تاریک و سیاه نشده
این آرزو عاااااالیه
من میخواااام
گریه نکن
لبخند بزن
واقعا عالیه
اووووم به به !!!! چه دعوتی![](http://www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
قدمتون بر چشم
کاااااااشششش
جالب میشه ها ی کسی ک همیشه میخوندیشو حالا خود واقعیشو ببینی
اوهوم