روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

عطر هل و کاکائو

سلام 

شبتون زیبا

ستاره های دلتون پر نور

زندگیتون سرشار از دلگرمی و دلخوشی

شاید باید به یه سن و سالی برسیم تا بفهمیم دلخوشی و دلگرمی توی زندگی خیلی مهمه ... عین سلامتی !

وقتی جوان تر هستیم سلامتی اونقدر در وجودمون پررنگ و بی خدشه هست که اصلا هیچ ایده ای از مریضی ندارم ... وقتی یکی میگه سلامتی خیلی مهمه ما اصلا درک نمیکنیم چی داره میگه... انگار داره از هوا و نفس کشیدن حرف میزنه که یه موضوع روتین و ساده ست... 

اما وقتی میرسی به دهه پنجم زندگی خیلی مفهوم ها تغییر میکنه 

در جهانی که همه چیز نسبیه... تازه میفهمیم توی زندگی مفهوم های اصلی چی هستند... 

تازه یه چیز دیگه هم براتون بگم... که شنیدم و خیلی خوشم اومد...

اینکه: 

چهل سالگی یعنی پیرترین حالتِ جوانی و پنجاه سالگی یعنی جوان ترین حالتِ پیری!!!!

و من حالا اینها را بهتر از همیشه درک میکنم 


اول امسال وقتی هدفها و برنامه های سال را برای خودم برنامه ریزی میکردم، تصمیم گرفتم امسال بیشتر به سلامتیم اهمیت بدم 

و الان که آخرای سال هستیم میبینم بیشتر از همیشه به جزئیات سلامتیم اهمیت دادم ورسیدگی کردم 

هم به سلامت دهان و دندانم رسیدگی کردم 

هم آزمایشات عمومی سلامتی را دادم و به طور منظم هر سه ماه تکرارش کردم و پیگیر داروهای لازم بودم و هستم 

فشار خونم را کنترل کردم 

باشگاه رفتنم را هرچند پیوسته نبوده ولی تا جایی که شده ادامه دادم 

در نهایت هم که به سلامتی پوست و طراوت صورتم رسیدگی های کوچولوکوچولو کردم ...



امروز صبح مادرجان را گذاشتم باغچه 

خودم رفتم برای دکتر پوست 

چندین ساعت توی نوبت بودم 

بعدش هم اومدم باغچه دنبال مادرجان 

شیر آب بازم اشکال داشت و چندتا تلفن زدم و کسی را برای تعمیرپیدا نکردم ... در نهایت کار را سپردم به یه لوله کش نزدیک باغچه !

بازیافتیها توی ماشینم بود و با مامان رفتیم تحویل دادیم 

و برگشتیم خونه

دوتا از دستور پختهای شیرینی های فسقلی عید را داشتم و سالها پیش هم امتحانشون کرده بودم ، را آوردم ...

با مادرجان مشغول شدیم و مادر دختری آشپزخونه را منفجر کردیم 

چند ساعتی دستمون بند بود و نتیجه عالی بود

البته در حد تست کردن درست کردیم و هنوز برای پختن شیرینی عید به نظرم زود بود

دیگه دوتایی آشپزخونه را تمیز و مرتب کردیم و مردد شدیم که اصلا با اینهمه زحمت شیرینی درست بکنیم یا نه!



نظرات 5 + ارسال نظر
رها پنج‌شنبه 23 اسفند 1403 ساعت 23:57

سلام
با اجازتون میخواستم یه نکته ای رو بگم
شما خودتون یه کسب و کار کوچیک دارید و دیگه به همه مواردش واقفید و میدونید چقدر داشتم مشتری مهمه برای کارتون
این چندوقت شما چندبار خرید داشتین از شهر لوازم خانگی و ... خب هر خرید شما یه ضربه به کاسب های کوچیک تو این حوزه س هر خرید تک تک ما از این فروشگاه های بزرگ باعث میشه اینا ثروتمندتر بشن و شعبه های بعدی رو بزنن هرچند همینم اشخاص عادی نمیتونن از همون اول راه بندازن از اونور مغازه های کوچیک تعطیل میشن همینطور که میدونید کم کم تو بقیه شهرها هم داره راه اندازی میشه یعنی چقدر خرید بالا بوده و اینا ثروتمندتر

کلا خرید از فروشگاه های بزرگ همینه قدرت مغازه های کوچیک کم میشه و درآمد به سری افراد عادی مثل خودتون کم میشه و بیکار میشن امیدورام همگی به این نکته توجه کنیم تا میشه از این مغازه های کوچیک هم خرید داشته باشیم تا جایی که میشه و راه داده

سلام رها جان
حرفتون دقیقا درست هست
ولی یه نکته ای که اگه دقت کرده باشی این هست که این مغازه های کوچیک تازگی اونقدر با رفتارهای عجیب و غریب آدم را در خریدهای بزرگ اذیت میکنند که گفتنی نیست!
نمونه ش همین میز ناهار خوری که من واقعا دارم سرش حرص میخورم
اینکه مغازه های کوچک پشتیبانی درستی ندارند و خدمات اصلا نمیدن
مثالش همون خرید یخچال بود که من اولش تلاش کردم از مغازه های نزدیک خرید کنم ولی قیمتهایی که میدادند منو به سمت شهرلوازم خانگی سوق داد و بعدش همون قضیه حمل و نقل و البته پشتیبانی ...
من هم با این این قصه ای که شما گفتید آشنا هستم ولی با شرایط حاضر گاها مجبور میشیم...
باید مغازه های کوچک و کسب کارهای کوچک مثل خودم، یه کمی روش های مشتری مداری را تقویت کنیم و منفعت مشتری را هم در نظر بگیریم

ربولی حسن کور جمعه 24 اسفند 1403 ساعت 01:02 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
متاسفانه دیگه هیچوقت از چیزی که هستیم جوون تر نمیشیم. پس بهتره کاری کنیم که پیری بهتری داشته باشیم.

سلام جناب دکتر
این روند زندگی هست دیگه... بله باید یه چیزایی را رعایت کنیم تا کهنسالی بهتری در انتظارمون باشه

پت جمعه 24 اسفند 1403 ساعت 11:47

بوی شیرینی بعد از بوی خونه تکونی، یعنی نوروز خیلی نزدیکه


کاش همه برای نوروز حالمون خوب باشه

رسیدن شنبه 25 اسفند 1403 ساعت 16:06

گاهی اونقدر غرق زندگی و گرفتاری هام میشم که یادم میره خوندن چند تا وبلاگ یکی مثل تو یا شنیدن چند تا آهنگ میتونه یه کم منو به زندگی برگردونه و به خودم میگم یادت نره یکی دو تا جا برای خوب کردن حال دلت بذار. اما بازم یادم میره و غرق میشم .
خوشمزه بود پستت

لیمو دوشنبه 27 اسفند 1403 ساعت 08:46 https://lemonn.blogsky.com

سنی که الان داریم ممکنه پیزترین سنمون بمونه پس فکر کنم بهتره ازش کلی لذت ببریم.

دقیقا همینه... کاش قدر لحظه ها را بدونیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد