ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام
رسیدیم به هفته آخر اردیبهشت زیبا
رسیدیم به ته مونده های خنک بهار
وارد خرداد پرحادثه که بشیم یهویی هوا گرم میشه
پس از این روزهای خنک نهایت لذت را ببرید
دیروز عربی ها را تایپ کردم
یه دونه بند عینک درست کردم
بعدش رفتم سمت خونه
ساعت از 3 گذشته بود که رسیدم
ناهار خوردیم و با مادرجان تصمیم گرفتیم بریم سمت خونه خاله جان
تا آماده بشیم و لباس بپوشیم ساعت 5 بود
رفتیم و چهارتایی کلی حرف زدیم و وقت گذروندیم
شام خوردیم و حدود ساعت 11 برگشتیم خونه
و اینگونه یه روز دیگه سپری شد!
پ ن 1: برام تعریف کنید که هدیه های اردیبهشتی برای خودتون خریدید یا نه
قرار بود ضدآفتاب و بطری و عینک و بند عینک بخرید
پ ن 2: ریز ریز میناکاری میکنم
پ ن 3: کتاب نقاشی و مدادرنگیهام را گذاشتم سر دست
از دفعه بعدی که بخوام برم مهمانی با خودم ببرم که سرگرم بشیم
پ ن 4: یه کتاب تازه دارم میخونم
قدیم تر ها کتابهای کوچولو و کم حجم را دوست نداشتم
ولی الان از این داستانهای کوتاه خوشم میاد
« تمام زمستان مرا گرم کن» نوشته علی خدایی
پ ن 5: امروز یه پلاستیک بزرگ قلمه گل «ناز» آوردم برای آقای نانوا
چند روز پیش گفت که میخواد توی باغچه گل بکاره
گل ناز برای باغچه های بیرونی و توی خیابون و جاهای پر تردد گزینه ی خوبیه
پ ن 6: عطر سیر تازه را دوست دارم
بخصوص وقتی با پلوسبزی مخلوط میشه
کلا عاشق سالادها و سبزیجاتم و البته سوپ ها
پ ن 7: از نصفه شب گذشته بود که آقای دکتر بهم زنگ زد ... خسته و هلاک و پر از غصه!
حتی نای حرف زدن نداشت
سربه سرش گذاشتم... ده دقیقه نشد که صدای خنده هاش بلند شد
مکالمه ی کوتاهی بود ولی، لازمه بگم یه جون به جونای زندگیم اضافه شد؟
چقدر خوبه که انرژی میدی
اونم وسط پروسه ای که داره جز به جز برام تکرار میشه
کلافه بودم نه میتونم برم بیمارستان نه میتونم بیخیال باشم اومدم یه سر به وبلاگت زدم به قول خودت یه جون به جون هام اضافه شد
نمیدونم چرا ادم وقتی خودش درگیر داستانهای بیمارستان و درمان هست انگار حس میکنه همه دنیا بیمار هستند
ما رو از دعات بی نصیب نزار رفیق جون جونی من
سارای نازنینم من خودم محتاج دعاهای خوبت با اون قلب مهربونتم
ولی اگه قابل باشم حتما دعا میکنم برای عموی عزیزت
میدونم که هرچقدر هم کدورت باشه نگران سلامتی و حالشون هستی
و دقیقا پروسه نفس گیر بیماری و بیمارستان و داشتن مریض بدحال را میشناسم
خدا خودش به هممون کمک کنه
امیدوارم حال دلت همیشه آفتابی و شاد باشه
سلام
چه خوب که دیدار یار اثرات اون دعوای سخت را کاملا از بین برد
خوشبخت باشید
سلام جناب دکتر
اون دعواهای ما را جدی نگیرید شما
درسته که یه وقتایی میام اینجا غر میزنم... ولی میدونید دیگه ... اینا نمک زندگیه
سلام، گل ناز رو نمیشناختم ،سرچ کردم ،قشنگه ، میخوام برای بالکن بخرم فقط چقدر احتیاج به آب دهی داره؟
سلام ...من با اجازه تون لینک تون کردم توی پیوندها
در مورد گل ناز به آب خیلی کم و نور زیاد نیاز داره
نگهداری خاصی نمیخواد و خیلی خیلی گل بی آزاری هست
و رشد خوبی داره
و اگه خوب نور بهش برسه گلهای خوشگلی داره
اگه برای بالکن خریداری کردید دقت کنید حتما در معرض آفتاب باشه و انواع مختلفی داره با برگ و گلهای متفاوت ... میتونید تنوع هم بدید
وا
اون روز که من میگم دعوا نمک زندگیه که میگین نه دعوامون خیلی سخت بود!
شما حرص نخورید جناب دکتر
اخه راست میگید دعوا نمک زندگیه... ولی دیگه ما بعضی وقتا شورش را در میاریم
شما به من اعتماد کنید
بعضی وقتا یه ذره دعواهای لوس بازی خوبه ... ولی دعوای خونین نباید بکنیم
با سلام



در جواب دوستی گفته بودی این دعواها نمک زندگی است درست اما من از نمک می ترسم چون فشار را بالا می بره می ترسم یواش یواش دوز نمک بالا بره و شور بشه و تا بخوای از شوری درش بیاری باید کلی واسطه و خواهش تمنا باشه هر چند همه این شوری ها سیرین است اما سعی کن در حد ملس باشه که دلچسب تر است
قبلا جدول حل می کردی اما مدتیه که اینکارو نمی کنی جدول حل کردن لذت خاصی داره ولو مثل جدول امیرزا باشه
فرمودین در بحران تیلویی هستی بیا از ته با ماشین صفر سفیدش کن و کلاه گیس زیبایی بخر و بزار سرت شاید از شر تیلویی خلاص شدی
فرمودین دیدار نه تنها ارومت نکرده بلکه اشفته تر شدی چون عشق تان دریایی است هر جه ار اب دریا بیشتر بخوری تشنه تر میشی یا اینطور بگویم چون عشق تان بزرگ و وسبع است با دیدار یار شعله ور تر می شود دیدار مثل باد است که شمع را خاموش و اتش را شعله ور می سازد جدایی و دوری هم عشق های ناجیز و کوچک را فراموش و عشق های بزرگ را تشدید می سازد و شدت می بخشد
عشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــق تا ابـــــــــــــــــــــد جوان و جاودانه باد
سلام دوست عزیز




منم همین را گفتم ... گفتم نمک هست ولی ما دوتا گاهی شورش را در میاریم
حالا شما هم اینهمه نگران فشار خون نباشید
ایشون جناب دکتر ربولی بودند و خودشون حواسشون به فشار ماها هست
اخه چطوری شوری میتونه ملس بشه؟؟؟؟؟ ای خدا... مگه میشه
مگه ترش و شیرین را نمیگیم ملس؟؟؟؟؟؟
اتفاقا باید بگم جدول حل کردن سرجای خودش هست ... آمیرزا هم که تنها بازی روی گوشی من!
خدا نکنه لازم بشه همچین کارهایی بکنم
کجا گفتم آشفته تر شدم ... دلتنگتر شاید... چون خیلی دوری سخته و وقتی نزدیک میشی و اون عسل را مزه مزه میکنی، همش دلت میخواد که بازم نزدیک باشی و یارجان را تند تند ببینی
الهی همه ی دوستان و عزیزان قلبشون پر از عشق و محبت باشه
الهی شما هم در کنار عزیزانتون همیشه با سلامتی و دنیادنیا عشق و محبت زندگی کنید
کاش از کارهاتون عکس میذاشتید
پستاتون سرشار از زندگی و انرژی مثبته
راست میگی خاتون جان
ولی گاهی فکر میکنه نکنه تکراری و خسته کننده بشه برای بقیه
با سلام

اشفته معانی زیادی داره و از جمله انها می توان به ناارامی و بیقراری دل اشاره کرد ولی شما از این کلمه معنی دیگری از ان معانی برداشت کرده اید لذا این کامنت جهت روشن شدن ذهن مبارک حضرت عالی است
سلام دوست خوبم
متشکرم
ممنون از توضیحتون