ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام
روزتون پر از شیرینی
روزگار میگذره
گاهی مثل برق و باد
گاهی به کندی حرکت یه حلزون کوچولو روی برگ
چه نسیم بوزه چه باد بیاد ، روزگار میگذره
لااقل تلاش کنیم روزگار خودمون و آدمهای دور و برمون را تلخ نکنیم
تازه چه زیباتر که تمام تلاشمون را بکنیم که روزگار خودمون و آدمهای دور و برمون را شیرین کنیم
از آنجایی که هردم از این باغ بری میرسد...آخرین اخبار در مورد همسرِخواهر این هست که ایشون به شدت مشغول خیانت و زندگی های پنهانی شدند
از اونجایی که من تا همچین چیزی را با چشم خودم نبینم باور نمیکنم ، همچنان باور ندارم
ولی خب تحقیقات و پیگیریها به شدت ادامه داره
و حال خواهرم هم که دیگه نیاز به توضیح نداره
امیدوارم همچین چیزی نباشه
نه به خاطر اون آدم که اصلا برام اهمیتی نداره به خاطر اون ضربه ای که خواهر میخوره و البته زخمی که تا همیشه روی روح و روانش باقی میماند
پوستم خشک شده
الان که دارم مینویسم روی دستم که نگاه میکنم پوسته پوسته شده
شاید یادم میره به اندازه کافی آب بخورم
باید بطری آبم را از کمد بیرون بیارم و البته دانه های چیا و تخم شربتی و خاکشیر
امروز صبح از کتف درد از خواب بیدار شدم
یه جایی توی شونه و کتف سمت چپم درد میکنه
امیدوارم مربوط به بدخوابیدن و دردهای مربوط به گرفتگی باشه
دوش گرفتم و زیرآب گرم یه کمی حرکات کششی انجام دادم ببینم بهتر میشه یا نه
براتون گفتم دارم به خاله جان میناکاری یاد میدم؟
توی اون سن پشتکارش برام جذابه
اینکه دوست داره هنر به این ظرافت را تجربه کنه
و البته تلاشش
البته ذوق من در انجام میناکاری هم احتمالا بی تاثیر نیست
راستی امروز باید یه سری کاری که دادم کوره را تحویل بگیرم
امیدوارم خوب شده باشه
میخواستم اول وقت برم برای تحویل که سرکارخانم مغزبادوم فرمودند : بدون من نری...
حالا ظهر که میرم دنبالش از اون طرف میبرمش تا تحویل بگیریم
ذوق و انرژیش ، حال خوب بهم میده
اینکه وقتی میریم کوره ذوق میکنه
اینکه دونه دونه و با دقت همه چی را نگاه میکنه
تحلیل هاش
اون نگاه کودکانه و معصومش به زندگی
همه ش را دوست دارم و انرژی میگیرم
پ ن 1: قسمت نیست بریم سفر
تمام تلاشم را کردم و باز هم نشد
پ ن 2: آخر هفته بیرون شهر دعوتیم
پ ن 3: اگه بشه میخوام در راستای همین میناکاری یه هنرتازه هم یاد بگیرم
پ ن 4: یه برنامه هایی برای برگزاری ورکشاپ های کوچولو دارم
پ ن 5: دیشب دایی جانم یادآوری کرد، در آستانه بیستمین سال جداییم هستم...
نقطه وسط زندگیم
من هزینه های مربوط به تصمیمم را دادم
و از این تصمیم راضی هستم
بهترین راه را انتخاب کردم و این انتخاب از من آدم قوی تری ساخت
سلام خوشحالم که حال تون خوبه امیدوارم که دیگه غمی نداشته باشید. عزیزم در مورد خواهرتون چرا این همه اصرار به ادامه زندگی دارید اگه این حرف ها هم راست نباشه بازم مشکل که دارند بابا بذارید از این استرس و ناراحتی ها نجات پیدا کنه.تا جوان هست و نیرو داره یه کاری یاد بگیره و زندگی شو ادامه بده چند سال دیگه سن شون بالا می ره بعد همش افسوس می خورید
من هیچ اصراری بهش ندارم
همونطوری که هیچکس هیچ اصراری بهش نمیکنه
دقیقا هم بهش گفتیم هر تصمیمی بگیره ما کنارش هستیم
این تصمیم خودش هست
تیلوی قشنگم امیدوارم مشکلات مربوط به خواهرتون زودتر حل و فصل بشه هرچند اگر واقعا اون اقا اینکار را انجام داده باشن واقعا زمان زیادی میبره برای برگشتن خواهرتون به روند نرمال زندگی


...
تصمیم های بجا و به موقع همیشه از ادمها موجودات قویتر و با اعتماد بنفس تری میسازه
...
همیشه میخونمت با جون و دلم
کاش به جا و به موقع تصمیم بگیره
سلام دختر عمو
میخونمت
کاش میتونستم برات کاری بکنم که یکم از مشکلاتت حل بشه
سلام پسرعموجان
همین جملات خوبی که برام مینویسید بهترین کمک و کاری هست که میشه برای یه دوست انجام داد
با سلام
گویا تاریخ برای شما تکرار می شود ابتدا خودت و اینک خواهر جان . انشالله انچه خیر و صلاح است پیش بیاید.
زندگی روی ریل حرکت خود ادامه دارد و خلاف جهت حرکت کردن تاوان زیادی در پی دارد که برخی حاضرند تاوان بدهند اما مقاومت کنند و بعضی هم راحت همسو هم جهت حرکت می کنند .
نمیدانم شاید تغییری در زندگی ات میدادی بهتر باشد قصد دخالت ندارم اما به عنوان یک دوست این حرف را فقط یک توصیه میدانم نه بیشتر و عاقلانی چون شما فقط یک اشاره بس است.
سلام
تاریخ را ما ادمها میسازیم
زندگی را باید ساخت
سلام . صد بار نوشتم و پاک کردم غمگینم برای خواهرت انشالله که خدا پشت و پناهش باشه . من دو مورد توی دوستام داشتم یکی بعد فوت پدرش اون یکی بعد فوت پدربزرگش اولی خیانت دید دومی بعد مراسم هفت وفتی برگشت خونه دید شوهرش تمام مدارک اینو برداشته از ایران رفته، تعجب نمیکنم از این همه قساوت که از بشر باید هر انتظاری داشت ولی عمیقا عمیقا غمگین میشم.
سلام
بارها خوندمش این پیامتون را
کاش اینطور نباشه برای خواهر من
کاش زندگی بهتر براش رقم بزنه
دختر مهربان وبلاگها سلام ...امیدوارم خبر مربوط به شوهر خواهر دروغ باشه به همون علتی که خودتون گفتین ..وچه خوب که امروز حالتون بهتره وخداوند مغز بادوم حفظ کنه براتون من همیشه می گم دختر بچه ها تو این سن از پسر ها شیرینتر هستن
ای جانم
سلام به روی ماهت
ممنون از حضور پر انرژی و گرمت
بچه ها هرکدوم یه شیرینی هایی برای خودشون دارن
ولی راست میگی دختربچه های اون سن یه شیرینی عجیبی دارن
گاهی جدایی میشه بهترین تصمیم آدم


امیدوارم خواهر جان و شما به سلامت از این پیچ عبور کنید
بله
همینطوره
امیدوارم همه آدمها بهترینها را انتخاب کنند و بهترین ها در انتظارشون باشه
بعد مدتها سلام
تجربه ی من میگه درد نقطه ای در کتف بخاطر اون نوع مینا کاری کردنهای روی زمین توی خونه هست یحتمل. مراقب خودت باش
سلام به روی ماهت نازنینم
دردها که زودی برن و مهمون دائمی نشن را بهشون بی توجی میکنم و این خیلی بد هست
:

سلام.
امیدوارم که خبرهای مربوط به شوهر خواهر، درست نباشه.
این جور خالهها بو و حس زندگی دارن. مثل خاله خودم.
انشاءالله که آخر هفته خوبی براتون باشه. ما هم هفته قبل یک روز را بیرون شهر گذروندیم و چقدر به من انرژی داد.
تصمیم بیست سال پیش شما نشون میده که چقدر قوی و عاقل هستین.
سلام به روی ماهت
منم امیدوارم که درست نباشه
الهی همیشه شاد و سلامت باشی نازنینم
خیانت... .
واژه ای بس وحشتناک و سنگین