روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

جرقه

شده تا حالا با یک نفر حرف بزنید

جرقه های رنگی رنگی نگاهش را ببینید؟

شده وقتی داره حرف میزنه از چشماش رنگ بریزه بیرون و شما اون رنگها را ببینید؟

شده واقعا یکی نگاه کنه از نگاهش گرما و مهربونی را لمس کنید؟

براتون آرزو میکنم تجربه کنید

یکی حرف بزنه و از چشماش رنگین کمان بزنه تا قلبتون ...

حرف بزنه و صداش قلبتون را نوازش کنه

اصلا از اون هم ملموس تر

در اوج عصبانیت اون حرف بزنه و کلماتش آبی باشه بر آتش احساساتون

صداش نرم ترین باشه

نگاهش مهربون ترین باشه

اون آدم صرفا نباید عشقتون باشه

اون آدم میتونه هرکسی باشه

میتونه یه خواهر باشه

یه دوست باشه

یه پدرباشه

یه مادر باشه

یه برادر

گاهی حتی یه همسایه ...

من امروز جرقه های رنگی رنگی نگاه یکی را دیدم ...

یکی که از نگاهش یه رنگین کمان تا دل من درست شد

یکی که وقتی دید چشماش داره جرقه های رنگی رنگی میزنه ؛ چشماش را بست و دستاش را برد بالا و خدا را شکر کرد

از این آدما براتون آرزو میکنم

از این آدمای پر از گرما

تیلوتیلو شنبه 20 شهریور 1400 ساعت 19:12

نظرات 5 + ارسال نظر

امیر یکشنبه 21 شهریور 1400 ساعت 00:35

با سلام
جرقه؟ رنگین کمان؟ نه من اینها را ندیده ام اما از چشمان کسانی صاعقه دیده ام ، رعد و برق دیده ام ، بسی هم ترسیده ام . نه از صاعقه و رعد و برق آنها بلکه از وجدان و اخلاق نداشته انها . دیده ام که نزدیکترین شخص به کسی چنان با مشت و لگد و کمربند حمله می کند و ناسزا و بد بیراه می گوید که صد رحمت به دشمن خونی.
البته رحمت و صداقت و مهربانیذو عطوفت هم زیاد دیده امـ. دیده ام که انچه را بخشیده که خود نیاز بیشتری بهش داشت. دیده ام که برای نجات یک گوسفند جان خود را بخطر انداخت تا گوسفند خانواده نیازمندی را از وسط کمر بیرون اورد. بطوری که صاحب گوسفند وی را قسم جلاله میداد که خطرناک استدو اینکار را نکند ولی بخاطر رضای خدا خطر را بدون هبچ گونه چشم داشتی به جان خرید. خوشحالم که قدرت و توان دیدن جرقه و رنگین کمان را از چشمان کسی داری. اینقدر دلت پاک است که به دلها راه دارد.
انشالله که همیشه دلت شاد و ضمیرت خشنود و روانت پر از ارامش باشد