ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام
روزتون پر از انرژی و حال خوب
تعطیلات بهتون خوش گذشت؟
هرچند شاید مثل من اینهمه طولانی تعطیلات نداشتین
صبح سه شنبه ساعت 6 خواهر و فندوق کوچولو اومدن خونمون و من برای ساعت 8 با دانا رفتم ورکشاپ گلدوزی داشتم
و چه خوب بود و چه حال دلمون را عوض کرد
شاید هیچوقت اون مدلها و کوک هایی که یاد گرفتم به دردم نخوره ... اما میدونم اون روز خوب یک خاطره زیبا شد در دفتر ذهن هر دومون
پشت همون برگه ی گواهینامه ی ورکشاپ حال خوبمون را ثبت کردیم و گذاشتیم توی دفتر خاطراتمون
ظهر برگشتم خونه و ناهار را دور هم خوردیم
بعدازظهر خواهر نوبت دکتر داشت و من باید میومدم دفتر و پدرجان هم جایی کار داشتند
این شد که دسته جمعی اومدیم بیرون
خواهر رفت به سمت دکتر
من و مامان و فندوق اومدیم دفتر
پدرجان هم دنبال کاری که داشتند
کارم تو دفتر خیلی طولانی نبود و نیم ساعته تمام شد و بقیه زمان را من و مامان با فندوق بازی کردیم
چهارشنبه از صبح تصمیم گرفتیم با مامان جان و پدرجان سه تایی بریم باغچه
پدرجان پیاز گل کوکب گرفته بودند برای کاشتن
چند تا درخت پرتقال و نارنگی و لیموترش و کامکوات هم توی سرسرا داشتیم که قرار بود منتقل کنیم باغچه
توی آپارتمان همه ی کارهای این شکلی سخت تر میشه
خلاصه که رفتیم و تا نزدیک عصر سه تایی اونجا بودیم و تو اون هوای بی نهایت خوب حسابی بهمون خوش گذشت
بعدش هم که برگشتیم باید پله ها را تمیز میکردم و گلدانهایی خالی درخت ها را جابجا میکردم
پنجشنبه صبح که بیدار شدم یه نگاهی به لیست خریدی که داشتم انداختم و پیشنهاد دادم که هدیه روز پدر را زودتر بخریم
این شد که سه تایی زدیم بیرون
هدیه را خریدیم و بعدش هم خریدهای میوه و تره بار که خیلی بهم حال خوب میده
وسط اونهمه رنگ و طعم قدم زدن و انتخاب کردن
شب هم رفتیم باغ رستوران عمه اینا
جمعه هم صبح زود بیدار شدم و با مامان جان یه تمیزکاری درست و حسابی راه انداختیم
از ظهر هم که خواهرا و فسقلیا اونجا بودند
و خدا را هزاران مرتبه شکر که تعطیلات خیلی خوبی بود
پ ن 1: بافت پتوی رنگی رنگی تمام شد و حالا فقط مونده دورش را تزئین کنم و یه اتوی حسابی ....
پ ن 2: یه عالمه کامواهای رنگی رنگی خریدم
پ ن 3: لابلای این چند روز تعطیل یه کمی کتاب خوندم و یه کمی هم فیلم دیدم
پ ن 4: آقای دکتر چهارشنبه رفته بودند زیارت جمکران...
من هم تصویری کنارشون بودم
و چقدر دلچسب بود ...
هردو آرزو کردیم که یک زیارت واقعی نصیبمون بشه ... کنار هم ...
پ ن 5: از غصه ی آدمهای دور و برم غصه دار میشم و هرچی غصه شون میاد تو ذهنم دعاشون میکنم
از شادی آدمهای اطرافم شاد میشم و توی دلم قند آب میشه
کاش میشد همه همیشه شاد باشن
پ ن 6: یکی دیگه از ماهی کوچولوهام مرد
پ ن 7: پر از حرف و تعریف کردنی هستم که هرکدوم نیاز به یه پست جداگانه داره
سلام تیلو جانم.
ایشالا قسمتتون میشه حتما.
چه آخر هفته خوبی خداروشکر.
زیارت چهارشنبه قبول باشه
پ ن 7: لطفا برای هرکدوم یه پست جداگانه بذار حتما منتظریم
سلام الهام عزیزم
اینهمه تشویقت منو سرشوق میاره
سلام





چه خوب که از خودت نوشتی ....
من فکر میکردم عشقت متاهله ولی همسرش بیماره و
نمیتونه ترکش کنه برای همین نمیتونین با هم باشین
چه تخیلاتی از نوشته هاتون داشتم من برم فیلمنامه نویسی
چیزی بشم
امیدوارم همیشه حال دلت و جیبت خوب
باشه
سلام به روی ماهت


یا خدا
جدی چنین تخیلاتی کردی؟
اونوقت چرا؟
من کجا چیزی در این موارد نوشتم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
راست میگی باید بری فیلم نامه نویس بشی
رمان هم میتونی بنویسی و باحال هم میشه
ووی بافت پتوی رنگی رنگی دیدن داره تیلو جووونم.
تموم بشه عکس را میگیرم
کاش یادم نره
براتون عکسش را میزارم
امیدوارم خودت هم سلامت باشی و همه لحظات زندگی ت پر از شور و تغییرات مثبت باشه
ممنونم ساره ی نازنینم
از این آخر هفته خوبا پر از فعالیت و حس خوب. کلی کیف کردم از کاشتن درخت که تعریف کردی.
آفرین که زود زود میری کادوها رو میگیری. من هیچ وقت نمیدونم چی بگیرم
وای باید یه پست جداگانه برای باغچه رفتن و درخت کاشتن و کاشتن اون پیازهای کوکب بنویسم پر از حال خوب بود
من همیشه یه لیست دارم که در طول سال مینویسم کی چی لازم دارم و هروقت به مناسبت میرسم بهش مراجعه میکنم و یکی از اون لیست انتخاب میکنم
هدیه خریدن خیلی سخته
یادش بخیر...زیارت دو تایی تون توی حرم حضرت معصومه
یادته؟
تو عین خودم اون سرمستی را حس کردی
میدونم چقد کیف داره درختکاری و گل کاری تجربشو دارم زییییاد



اون زیارت هم خیلیییی دور نیست دست تو دست هم دارم میبینمتون
تیلو غصه نخور با غصه خوردن و دلسوزی کاری که از پیش نمیره خودتو اذیت نکن عزیزم
خدا را شکر که از این تجربه های خوب داری
انشاله
به دعای شما دوست عزیزم انشاله
غصه خوردن اصلا فایده ای نداره
گندم جانم خدارو شکر که مثل تمام اخر هفته ها از لحطاتت استفاده خوبی بردی و کنار عزیزانت خوش گذشته
راستی حتما عکس پتو رو بذار
سلام لیلی قصه های عاشقانه
خوبی عزیزم
چشم سعی میکنم
سلام تیلوجان

سلام به روی ماهت
عزیزدلمی
این تعطیلات عاااالی بود .
خیلی خوشحالم که اکثرا برا همه خوب بود .
پست جداگانه ها رو بزار مطمئنم که همشون حس خوب دارن مخصوصا باغچه
خدا را شکر که بهت خوش گذشته
اونقدر دلم میخواست پستهای زیاد بزارم امروز ولی بی نهایت شلوغ بودم
به نظرم آخر هفته زود گذشت

خوشحالم که حسابی بهت خوش گذشته
هر چی از خدا میخوای بهت بده تیلو و کیفش رو ببری
میدونم که آخر هفته شما هم عالی بوده که حس کردی زود گذشته

خدا را شکر
انشاله که همه دوستان روزها و هفته های بینظیری را سپری کنند
ممنونم
سلام تیلو جان خوبی؟مدتهاست میخونمت اصفهان زندگی میکنم اما اصفهانی نیستم یه سوال دارم کجا میتونم کلی کاموای رنگی بخرم؟
سلام به روی ماهت
ممنونم که منو میخونی
هم سمت دروازه دولت تعدادی مغازه کاموا فروشی هست و هم توی خود بازار میدان امام که سراغ بگیری بهت میگن از کجا میتونی بخری
ولی من همیشه به مغازه سمت سه راه سیمین هست (کوچه پشت پمپ بنزین) اگه سراغ بگیری تقریبا معروف هست به اسم شهاب، از اونجا زیاد کاموا خریدم
براتون یک زیارت دو نفره با حس و حال ناب و پر از حال خوب آرزومندم...
ممنونم پونه ی نازنینم
خوش اومدم ب وبلاگت . اولین باره ک میام. از پیج بهار. خیلی خوبه ک با ناراحتی بقیه ناراحتی با شادی بقیه ذوق میکنید. این ینی روحتون ب تعالی رسیده و کسایی ب اینجا میرسن ک واقعا میخاستن راهو پیدا کنم. بهتون تبریک میگم . آرامشی ک اینجا هست با هیچی قابل قیاس نیس و تازه میفهمی ک خدا ک الان میشناسی چقد فرق میکرد با قبلی
خوش آمدی واتوواتوی نازنین

چقدر این شخصیت توی بچگی برام دوست داشتنی بود
ممنونم از تعریفی که کردی و امیدوارم دوستای خوبی بشیم
بهار یکی از بهترین و خوش قلب ترین بچه های وبلاگستان هست ... و دوستاش برای من خیلی عزیز هستند
پست های اول هفته ت خیلی خوبه. قشنگ معلوم اخر هفته خوبی دلشتی و کلی انرژی ذخیره کردی.

یاد زیارت تون تو حرم حضرت معصومه افتادم.
ان شالله قسمت شه
پتویی که بافتی باید خیلی قشنگ باشه :)
وای چه کیفی میکنم وقتی میبینم اون زیارت به یاد شما هم مونده
عجب زیارتی بود... عجب حالی داشت... انشاله قسمت همه عزیزان بشه
سلام گندم عزیز. دلت شاد باشه خانوم. راجع به ماهی فکر کنم آبش مهمترین فاکتور تو زنده موندنشونه، من ماهی کوچولوم نزدیک دو سال هست دارمش. فقط آب معدنی استفاده میکنم براش. شاید آب شیر زیادی براشون سنگینه
سلام به روی ماهت
یکی دیگه ماهی دارم
از این به بعد بهش آب معدنی میدم
ببینم چی میشه
توکل برخدا
سلام تیلو جانم
خوبی؟؟
زیارت قبول
الهی همه آخررهفته هات پر بشه از لحظه های خوب و قشنگ
سلام دوست خوبم
ممنون نازنینم
من برای تمام لحظات زندگیت آرامش و زیبایی آرزو میکنم