ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام
صبح تون قشنگ
دنبال عنوان برای پست میگشتم که یاد یه شعر افتادم که همیشه وقتی بچه بودم پدربزرگم (خدا رحمتشون کنه) برام میخوند...
شعری که همیشه یادم مونده ... با همون لحن و صدا
گلم گلم چهارشنبه... روز خوشم پنجشنبه ... جمعه را بازی میکنم... روز سیاه شنبه....
مادرجان دیروز بعدازظهر رفتن بیش جراحشون...
یک عفونت کوچیک ادراری در آزمایشات وجود داشت و این یعنی عملا 15 روز باید دارو مصرف کنند
نوبتی هم که دکتر در نظر گرفتند برای آخرین روز دی ماه هست...
البته باید بعد از این دوره مصرف دارو و تکرار آزمایش سریعا بریم خدمتشون ... چون معتقد بودن اگه کسی را بخوان جابجا کنن نوبت مامان را میارن جلوتر...
دیشب هم من خیلی خسته بودم هم آقای دکتر
این شد که ساعت 12 اندازه چند جمله قربون صدقه هم رفتیم و سریع خوابیدیم
ساعت یک و نیم بود که دیدم گوشیم به شدت داره زنگ میخوره
داداش بود....
سرخوش و خرم از دانشگاه برمیگشتن و داخل مترو بودن و بدون توجه به ساعت در ایران زنگ زده بودن...
یعنی اصلا نفهمیدم تو خواب چی دارم میگم
میوه فروشمون امروز کسل شده ....
از صبح رفته کز کرده ته مغازه ش نشسته
نه میوه ها را برق میندازه... نه در حال چیدن میوه هاست....
آلبالوهای یخ زده تون را از فریزها را در بیارین و بخورین... حرف ندارن
من دیروز تست کردم دیدم وقته خوردنش هست
پ ن 1 : دوست جانم مداد رنگی خریده... اونقدر ذوق کردم که دیشب خواب میدیدم دوتایی داریم باهاش از این طرح های ماندالارنگ میکنیم
پ ن 2: با اون یکی دوست جان تو واتساپ تصویری حرف میزنم و بعدش لبریز انرژی و شادی و حس خوب میشم... لبخندخاصش در ذهنم نقش بسته
پ ن 3: دوست جان هرروز صبح زودتر از من پیام میده و کلی بهم انرژی خوب میده... هربار تلگرام را باز میکنم به امید دیدن پیامهاش چشمام برق میزنه
پ ن 4: اون یکی دوست جان بهم گفته تلگرامش خرابه و باید با واتساپ بهش پیام بدم و من حرف زدن با این دوست جان را خیلی خیلی دوست دارم
پ ن 5: دوست جان قبل از اینکه خبرهای خونه زندگیش را توی وبلاگش منتشر کنه برای من مینویسه... ذوق میکنم
پ ن 6: دوست جان وقت نداره وبلاگش را به روز کنه... وقت نداره برام پیام بنویسه... برام پیام های صوتی بلند و بالا میفرسته و هزار بار گوششون میدم
پ ن 7: من اینجا دوستای خیلی خیلی خوب و بینظیری دارم... خدایا شکرت
سلام
صبح قشنگت بخیر
ان شالاه خدا به حق این همه مهربونی که تو وجودت داری ،به مامانت سلامتی کامل عطاکنه.آمین.
سلام عزیزمهربونم
متشکرم
بهم لطف داری
ممنونم از دعای قشنگت
دوست دارم دوست جاااان

دل به دل راه داره خوشگل بانو
انشالله سلامتی همه مخصوصا مادر گلت
الهی آمین
خدا همه ی مامان ها رو سلامت نگه داره و مادر شما رو هم، حتما همه چیز خوب پیش میره.

متشکرم
انشاله
خوشحالم بابت دوستهای مهربونت:)))
تو خودت یکی از مهربون ترینهایی
چقدر در مورد همه چیز بود این پست! :)))
ولی خب خوبیش اینه که حالت خوبه
کم پیش میاد یه صفحه ای رو باز کنم ببینم یکی حالش خوبه!
اره دیدی چه در هم بر هم بود...
ممنونم
خدا سلامتی عطا کنه به هم بخصوص مادر شما

وااای دلم برا میوه فروش گرفت نکنه با خانمش دعواش شده
الهی آمین
نه انشاله... شاید صبح یادش رفته بوده ناهارش را بیاره برای همون غمگین بوده
دوست جان حالا منه حامله آلبالو فریزری ازکجا بیارم نصف شبی


اخ اخ
همینو بگو.... جیک جیک مستونت بود... فکر زمستونت بود؟
چرا نزاشتی تو فریزر
دوست جان حالا منه حامله آلبالو فریزری از کجا بیارم نصف شبی

ای جان
حالا گریه نکن
یه فکری برات میکنیم
آلبالو خشک داری؟ به همون قانع باش
به نظرم دوستات فقط جواب محبت خالصانه تو رو میدن.
آلبالو فریزری امسال نزاشتیم
مامانی زود خوب میشه و عملشم خوب پیش میره .
بابابزرگتو خدا رحمت کنه چه شیرین زبون بودن
الهی حال دلت همیشه خوب باشه. هر روز میخونمت و لذت میبرم ولی گاهی نمیتونم بنویسم.ببخش
من محبت کردن رااز دوستام یاد میگیرم
چرانزاشتین؟
انشاله
خدا همه ی رفتگان را بیامرزه
ممنون دوست جانکم... هروقت راحتی و دوست داری بنویس...