روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

نیازمند کمک

سلام

روزگارتون شاد و پر نشاط

یکی از دوستای بابا رفته بودن مکه

قبل از رفتنشون قصد داشتن تالار عمه اینا را برای مراسم ولیمه شون رزرو کنن

من و بابا همراهشون رفتیم و تخفیف خیلی خیلی خوبی هم براشون گرفتیم

دیشب همون مهمونی ولیمه بود

ولیمه دوست بابا ... تو تالار عمه

شکر اندر شکر بود

خیلی خوش گذشت

پذیرایی در خور و شیک و فوق العاده دلچسبی داشتند

در کنار اینکه آدمهای مهربون و دوست داشتنی زیادی را دیدم

آدمهایی که گاهی چند سال نمیبینیشون ولی وقتی میبینیشون هزار بار دلت براشون ضعف میره

خلاصه که شب خیلی خوبی بود

علیرغم خستگی خیلی زیادی که از کارهای روزمره داشتم تا نیمه های شب اونجا موندیم

به طبع صبح به سختی بیدار شدم

مامان شیرعسل برام درست کرده بودند

لقمه هم گرفته بودند

اومدم دفتر و یک دمنوش پر انرژی هم درست کردم

بعد از خوردن لقمه و دمنوش انگار تازه چشمام باز شد

زندگی زیبایی های خودش را داره... فقط باید یه ذره دقیق تر نگاه کنیم

پ ن 1: نگرانی هایی که برای خواهرم دارم شده یک تکرار مکرر عذاب آور بی انتها....

پ ن 2: مغزبادوم را با خودمون بردیم و خیلی بهش خوش گذشت

پ ن 3: آقای دکتر تا نیمه های شب به حرفام گوش داد... علیرغم اینکه خیلی خسته بود اصلا بی حوصلگی نکرد و ساعتها با هم حرف زدیم...

اما صبح فکر کنم خواب موندن... هرچی زنگ زدم جواب ندادن... گوشیشون هم هنوز انلاین نشده...

احتمالا تا چند روز دیگه نمیتونم پر حرفی کنم

پ ن 4: از بس شلوغم نیازمند کمک همه اطرافیانم

یه سری خرید گل و چیزای تزئینی دارم که نمیدارم بزارمش به عهده کی...

هرکی بره بخره آخرش بهش غر میزنم

تیلوتیلو چهارشنبه 21 شهریور 1397 ساعت 10:10

نظرات 9 + ارسال نظر

عاطفه چهارشنبه 21 شهریور 1397 ساعت 10:23

خوش باشی تیلو جان

اتشی برنگ اسمان چهارشنبه 21 شهریور 1397 ساعت 10:58

روزهات خوش
بدم من بخرم اونا رو

همه ی روزگارت خوش و شاد و پر انرژی
وای چقدر خوب میشه
ممنونم

لاندا چهارشنبه 21 شهریور 1397 ساعت 11:21

تیلو یه سوالی، مغز بادوم دختره یا پسر؟ من هیچی ازش نمیدونم.
برای خواهرت ناراحتم. کاش میشد حل بشه مشکلش...
من عاشق خرید گل و چیزای تزیینی ام. هیچی بیشتر از این حالمو خوب نمی کنه. نسپرش به کسی. خودت برو

البته که یه دخمل شیرین و عسلی هست
فدای دل مهربونت ... دوست ندارم ناراحتت کنم
راست میگی باید خودم برم

زهره چهارشنبه 21 شهریور 1397 ساعت 11:45 http://hamdely.blog.ir

اشکال نداره تیلوجان یک بار آدم خوب غر بزن تا یک هفته ظرفیت داره . آقای دکتر ان شا اله تا هفته آینده وقتشون خالی میشه
روزگارت همیشه شاد و خوش

خیلی باحالی دخترگل
منم برات آرزوی شادی و سلامت و خوشبختی دارم

رسیدن چهارشنبه 21 شهریور 1397 ساعت 12:48

خوش باشی عزیزم. خوبی ؟
چه مامان خوبی داری قدرش بدون . از طرف من دست ایشون رو ببوس . بگو که یکی تو دنیا هست که خیلی از مادرانه ها و پدرانه ها رو تجربه نکرده . خدا حفظ شون کنه پدر و مادرت رو و عمر با عزت بشون بده

عزیزدلمی
اشک ریختم با همین چند کلمه
تو اونقدر مهربونی که تمام مادرانه های دنیا را در حق برادر و خواهرت به جا آوردی
الهی تنت سالم باشه و لبت خندون
تو میتونی بهترین مادر دنیا باشی

فندوقی چهارشنبه 21 شهریور 1397 ساعت 16:25 http://0riginal.blogfa.com/

مامان بابات خیلی ماهن. البته از دخترشون معلومه. خدا برات حفظشون کنه.
مغز بادوم دختر یه خواهر دیگته درسته؟
عاشقانه هاتون پایدار. آمین

فدات
مامان باباها همه ماهن... الهی همیشه سالم باشن
بله مغزبادوم بچه اونیکی خواهر هست
ممنون

بهامین چهارشنبه 21 شهریور 1397 ساعت 17:05

همه روزهات خوش و قشنگ

روزگارت شاد و شیرین دختر پر انرژی

روشن چهارشنبه 21 شهریور 1397 ساعت 22:19 http://roshann.blogsky.com

اوه تیلوی همه کاره :)))
اونارو خودت بخر حسابی خوبه خرید گل و چیزای تزئینی :))))
آقای دکتر هم که سعی کنه برنامه هاش رو با تیلو خانم هماهنگ کنه بهتره

همه کاره که نیستم... اما تو هر کاری یه سرک میکشم و خیلی از این کار خوشم میاد
اره خریدنش هم به آدم انرژی میده
من بهشون میگم... اما کو گوش شنوا

جین پنج‌شنبه 22 شهریور 1397 ساعت 00:53

تیلو راستشو بگو الان که ماشاالله خانمی شده صبحا برات لقمه می گیرن مدرسه ای بودی چه می کردن؟ نمیخوای از من که کودک کار بودم دلجویی کنی که دلمو آب کردی؟ هی شیر عسل بخور هر روز شیرین تر از دیروز.

الهی فدات بشم من
چقدر من دلتنگ تو ام
والا مدرسه هم میرفتم همین بود
اصلا محبتشون را زیاد نکردن
این رفتارشون به نظرم درست نیست
منو در یک یکنواختی نگه داشتن... همش لقمه بگیر و خوردنی های خوشمزه بزار... این چه کاریه ....