ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام
شنبه تون شیرین و شکلاتی
صبح که چشمامو باز کردم شروع کردم تو مغزم همه چیز را مرور کنم
گفتم اینو بنویس تو وبلاگ اونو بنویسم تو وبلاگ
صبحانه خوردم
اومدم ماشین را از پارکینگ بزنم بیرون
دنده عقب
و صدای شکستن شیشه های مغازه ی پشت سرم
بله
اینگونه بود که با یک دنده عقب تمام شیشه های مغازه سر کوچه را شکستم ....
(توی پرانتز بگم که من به صورت L باید از پارکینگ خارج بشم و این مغازه دقیقا روبروی درب پارکینگ ما هست)
بله اینطوری بود که ما صبح شنبه مون را با بشکن بشکن آغاز کردیم
سلام. خسارت مالی مهم نیست. سرت سلامت.
متشکرم
از بس شب تا صبح با دکتر جان صحبت می نمایی ، چشمت تو خواب بوده


فدای سرت
از بس منو حرص میده
به به تایلو شوماخر
حال صاحب مغازه چطوره
وای تیلو دلم از اون شکلاتای فرانسوی خواس که اقای شکلات چی میفروشه
به به
سلام ستاره جان سهیلیان
خوبی
بیچاره ها سکته که حتما کردن... اما جالب دلداری دادنشون به من بود
من هم خواست
وای بلا از جونت دور باشه تیلوجان
صدقه یادت نره
سلام خوشگلکم
اتفاقا صدقه دادم
اما بعدش
خیر باشه گندم جان. فدای سرت

البته اگه آقای همسر بود واکنشش چیز دیگه بود
یعنی چه واکنشی؟
کلی هم ناز کشیدن و بوسیدن و اینا در کار بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه بابا
آخه هربار تو خیابون یا پارکینگ یه ماشینو نشونم داده که خرابکاری کرده راننده اش خانم دراومده
غر میزد که خانمها همه شون همینطوری اند.
باید به صاحب مغازه می گفتی
بروو خدا رو شکر کن که زنده ای
شوهر خواهرم هم دقیقا همین را گفت


وای چکار کردی من مطمئنم اول خودت سکته کردی
حالا خاطره :
یکی از خانومای فامیل ماشین تو دنده عقب بوده و داخل پارکینگ اومده با عجله و گاز از پارک خارج بشه که دنگ دیوار عقب پارکینگ و خلاصه ... داغون شده .
بلا به دور
نه بابا من زیادم نترسیدم
فدای سرت خواهر
ای خواهر
صبح شنبه ای ؟؟؟؟
فدای سرت
شکستن شیشه بلا رو دور میکنه
انشاله که همینطوریه
ای بابا. چه حال بدیه. ولی خب پیش میاد دیگه