روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

هوا کمی خنک شده؟

سلام

روزتون بخیر


صبح جمعه چشمام را که باز کردم از توی رختخواب زنگ زدم به مغز بادوم

آماده ای؟

و نیم ساعت بعد دوتایی توی پارک بودیم

اون با اسکیت هاش

منم با هد ست

y800_photo_2017-08-12_09-04-29.jpg


بعد از اینکه حسابی راه رفتیم و دویدیم و تو اسباب بازیها چرخیدیم

دوتایی رفتیم یک کیک فسقلی برای تولد بابا خریدیم

hn5b_photo_2017-08-12_09-06-23.jpg


کلی هم شمع و فشفشه و بادکنک خریدیم

بعدشم اومدیم خونه و با کارواش اهدایی داداش جان کلی آب بازی کردی و ماشین شستیم

بعدازظهر هم تولد بازی و بگو و بخند

برای شام هم مهمان بابا بودیم و رفتیم بیرون و پیتزا و ساندویج خوردیم

این هم از جمعه ی خودرا چگونه گذراندین ماااااا




پ ن 1 : مشکلات خواهرم به طور جدی ادامه داره

پ ن 2 : دارم سخت جانی میکنم و هرچقدر روزگار سخت تر میشه با توان بیشتری لبخند میزنم

پ ن 3 : بهانه های عوض کردن حال و هوای خونه را هرطور باشه پیدا میکنم و ....

پ ن 4 : آقای دکتر هم خوب هستن


نظرات 4 + ارسال نظر
mahee شنبه 21 مرداد 1396 ساعت 12:34

تولدشون مبارک باشه. سایشون بالای سرتون باشه انشالا
من دلم میخواد جای مغزبادوم بودم! خیلی خاله خوبی هستیا
به طرز عجیبی نگران کننده خواهرتم. همش یاد خودم میفتم و اون روزاها..از ته دلم میخوام مشکلشون حل بشه و ارامش برقرار بشه

ممنونم
الهی خدا همه پدر و مادرها را شاد و سالم نگه داره
مرسی که حس میکنی من خوبم... اما خیلی هم خوب نیستمااااااا
ممنون که نگرانشی... اوضاعش خوب نیست

سعید شنبه 21 مرداد 1396 ساعت 13:22 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام
خوبی دختر عمو
الان کاملا مشخصه سایه ی مغز بادوم کدومه تو کدومی
اصل حالت چطوره؟
امروز منم پیرهن صورتیمو پوشیدماااااااااااا

سلام بر پسر عموی خودم
چه جالب منم امروز همون شال که ماله این حرکت تیلویی بود سرم هست

گمنام شنبه 21 مرداد 1396 ساعت 13:51

اول اینکه تولدت بابا مبارک و انشالله که صد و بیست سایه اش بر سر زن و بچه اش باشه و دوم اینکه تو و مغز بادوم انگار نقاط مشترک زیادی با هم دارین . چقدر خوبه که بفکر همه هستی از بابا و مامان و مغز بادوم و قند و عسل و شکر پنیر و .... که این کار مسئولیت پذیری و دقت و حس نوع دوستی ترا که به حد کمال است را می رساند
سایه عکس تو مغز بادوم در عین حال زیباست اما کمی ترا چاق نشون میده
چقدر خوبه که بهانه ای پیدا می کنی برای شاد بودن خودت و خانواده .
و انشالله که این شادی ها مداوم باد.

انشالله که وضعیت زندگی خواهرت هم خوب بشه . دوست عزیز اگه ریشه یابی علل اختلاف را انجام بدین با کمک بزرگترا شاید بتونند با کمی گذشت و مکم بزرگترا مشکل اونا هم حل بشه

و بهترین کاری که می کنی اینه نمیزاری هوای مسموم کسالت راه به خانه پیدا کنه
و آقای دکتر هم منبع تراوش و تولید انرژی مثبت هست برایت تا بتونی دو و بری ها را مشک افشان کنی .

ممنون بابت تبریکات شما
به نظرم هرکسی باید بهانه های شادی را برای خودش و اطرافیانش مهیا کنه
سایه هم اسمش مشخصه دیگه سایه است- با زاویه دوربین و این حرفا... البته که من چاق هستم... اما مغزبادوم رو فرم ترین بچه ای هست که شما میتونید تصور کنید
ان شاله ان شالله
کار از کار گذشته و با همه وساطتتها گره ای باز نمیشه
بازم دعا کنید شاید شد
اقای دکتر که خوده خوده انرژی هستن

الی شنبه 21 مرداد 1396 ساعت 16:23 http://elhamsculptor.blogsky.com/

تولد پدر جانتون مبارک و سایشون سالهای طولانی بر سرتون مستدام


ممنونم
خداوند همه عزیزان شما را هم حفظ کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد