ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سلام
روزتون مثل هوای امروز عالی و آفتابی
خوب هستید
دلم برای همه ی دوستای وبلاگیم به شدت تنگ شده بود...
راستش را بخواین سه شنبه ی هفته قبل از همه زمین و زمان شاکی بودم... و احتیاج به یک اف شدن داشتم تا دوباره از اول پر از انرژی بیام
چهارشنبه را به خانه تکانی کمک مادر جان گذروندیم
خواهرها و مغز بادوم هم از صبح زود آمدن کمک.... تا شب همه جا را برق انداختیم
و شب از دست و پا درد به زور خوابیدم
پنجشنبه از صبح که چشمام را باز کردم با مادر جان رفتیم خرید
ظهر برای ناهار اومدیم خونه
ساعت سه با دوستای دبیرستانم قرار داشتیم... بعد از حدود 17 سال....
بعدش هم با للی رفتیم خرید
جمعه را هم در استراحت و آرامش بدون مهمان سپری کردیم
و امروز پر از انرژی و حال خوب هستم
پ ن 1: یک عالمه خرید کردم و یه عالمه خرید دیگه باقی مونده
پ ن 2 : مژده ای که منتظرش بودم رسید... در دقایقی که داشتم ازش ناامید میشدم و تصمیم داشتم از یه طریق دیگه ای اقدام کنم
پ ن 3 : کمی با آقای دکتر سرسنگین هستیم
پ ن 4 : عیدی های خوشگل زیادی خریدم و هنوز هم باید بخرم و خوشحالم
پ ن 5: هنوز دلم نمیخواد برای رسیدن بهار روزشماری کنم... انگار امسال هنوز برای آمدنش آماده نیستم
وااای خسته نباشی تیلو جان
من که کلی خرید دارم و هی امروز فردا میکنم
واقعا خستگی داره کارهای آخر سال
منم کلی خرید جدی دارم که اصلا هنوز بهشون فکرم نمیکنم
خیلی سخته
سلام
به رسم اتفاق به وبلاگتون سر زدم.
عالی بود
موفق و پیروز باشید
سلام
چه اتفاق خوبی
متشکرم
تبریک میگم بابت مژده ی رسیده
متشکرم
دیگه دم دمای ناامیدی بودما
چه خوب که مژده ات رسید! مبارک باشه
متشکرم
امیدوارم هرکسی هرچی میخواد بهش برسه