روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

جوانه ها

سلام

صبحتون پر از لبخندهای زیبا

من بهترم ... اما هنوز با خودم و حس هام و درونم و البته جسمم درگیرم



اول میخوام فوت پدر دندون را بهش تسلیت بگم

ممنون که تو این شرایط سخت روحی هم به فکر ما بودی و به دوستت گفتی بهمون خبر بده

دلداری در این شرایط بلد نیستم

اما میدونم که حداقل همونطوری که دلت میخواست الان دیگه پدرت از رنج رها شدن

برای دلت از خدا صبر و آرامش طلب میکنم



دوست جونای من

صبح ها که میام هرگوشه چشمم دنبال جوانه های تازه میگرده

تمام شمشادهای کنار پیاده رو ها ، غرق جوانه های سبز کوچولوی خوشرنگ شدن

دوتا درخت بید خوشگل هم سرراهم هست که تا چشم کار میکنه شدن جوانه های زیبا

شما هم مثل من دنبال جوانه های تازه لابلای باغچه ها میگردین؟




پ ن 1 : خیلی دلم میخواد به دندون زنگ بزنم ... اما به خودم قول دادم رابطه وبلاگیم را وارد زندگی واقعی نکنم

پ ن 2 : روح و جسمم با هم دچار تب شده

پ ن 3 : مهمونی دیشب خوش گذشت

نظرات 2 + ارسال نظر
گلشن سه‌شنبه 11 اسفند 1394 ساعت 11:54

سلام خداروشکر
خدا پدر دندون رو رحمت کنه و روحشون رو قربن آرامش قرار بده و به دندون و خانواده اش صبر بده

تب بر بخور.تب بر مخصوصت که میدونی کی و چیه?


گلشن تو عزیزه منی
میدونی
هر وقت نظرت را بخونم حتما انرژی میگیرم
کلا تو قرص مخصوص انرژی منی

گلشن سه‌شنبه 11 اسفند 1394 ساعت 12:14


تو ام عزیز منی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد