ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام
آقا چه معنی داره سپور محل هی چپ بره راست بیاد به ما سلام کنه
خب زشته
من یه دختر مجرد جوان خوشتیپ
این سپوره هم جوونه ... خب یعنی چی....
من پارسال دیدم این سپور تازه اومده محل ما ... خیلی با دقت جلوی دفتر را جارو میزنه و نظافت میکنه
به باغچه ها رسیدگی میکنه ... هوا هم نیمه گرم گفتیم آقای سپور بفرمایید یه بستنی مهمان ما باشید از سوپر بغل دستی
دفعه بعد گفتیم زحمت بکشید خودتون این بستنی را بخرید و نوش جان کنید
آقا بعدش هم به غلط کردن افتادم ها
هرجا من را میبینه
تو محله ی بالا
وسط راه پیاده روی
تو کوچه
با دوستان
آشنایان
فامیل های وابسته
همچین می ایسته به سلام و حال احوال پرسی که نگوووووووووووووو
خب برادر من همچین نکن... زشته بخدا... مردم فضول این دور و بر چی میگن......
پ ن 1 : لطفا نیاید بگید که نمیدونم چه اشکالی داره و این حرفا ... آقا اشکال داره ... خب اینهمه گرم و صمیمی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پ ن 2 : من اصلا هم در این موارد فکر بازی ندارم خیلی هم بسته و سنتی هستم
پ ن 3 : اگه نانا بفهمه حسابم را خواهد رسید
واقعا که
خوشگلم هست حالا یا نه?ردش کن بیاد اینور من به همونم راضیم
خدا نکشتت

یعنی آی خندیدم
تازه یادم اومد ببینم مثل پرتغال فروش محله آنا هست یا نه
اما ما از این شانسا نداریم
نه که نبود
همین الان داشت دوباره رد میشد اومد کلی سلام و احوال کرد ، یواش یواش.....
شاید بستنی میخواد تو این هوا
راستی آنا چرا جمع کرده رفته?چی شده?
شایدم

من که خودم تو سرما بستنی کنار بخاری را خیلی دوست دارم
جمع کرده ؟؟؟؟؟؟؟
چرا اینکارو کرده
چرا به احساسات ما توجه نکرده
حداقل من که اینهمه دوستش داشتم را اصلا در نظر نگرفته
خیلی ناراحت شدم
خیلی
عه ! اونطور که اول گفتی هستش تعجب کردم انگار خبر نداشتی
نمیدونستم نیست
صبح فقط به تو و مبی سر زدم و سرم شلوغ شد
نتونسته بودم برم سر وقت آنا
اون را باید با فراغ بال خوند یه جور خاص
سلام سلامتی میاره
نزنی تو ذوقش .ببین چ تمیز جارو میکنه
حلال زاده هم هست که
ههههه
چقدر خندیدم از دستت دختر
این پست چه با نشاط بود و من نفهمیده بودم
ببخشید من هنوز دارم اسمتونو می خونم #ششوخی
خودمم شش ماه نمیتونستم بخونمش
وبلاگتم دوست می دارم، با اجازه لینکت می کنم
من از سلام علیک کلا خوشم میاد
از هر نوعی
ولی این دیگه نوبره
منم وبلاگت را دوست دارم
فکر کنم بیشتر از یکساله که میخونمت
ومدتهاست که لینک من هستی
رفتگر محل ما هم خیلی پررو تشریف دارن. چند بار زنگ خونمون رو زد به یک بهانه ای درخواست چایی داشت، من هم دلم سوخت چایی میبردم.کار بجایی رسید که هر روز میومد دم در چای میخواست. حالا دیگه در رو باز نمیکنم.
قشر خیلی زحمت کشی هستنا
اما چرا بعضیاشون کارهای عجیب غریب میکنن را نمیدونم
یاد قدیمای خودم افتادم. یادش بخیر
خاطره ش را تعریف کن