روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

رخوت رمضان

سلام

روزتون پر از لحظه های ناب


مثل خیلی از شماها خواب و بیداریم بهم ریخته

سیستم استراحتم کلا منحل شده

بی حالی ماه رمضون هم که خودش یه حدیث مفصله...

اما حال دلم خوبه... حال دلم عالیه

بخصوص سحرها که تک تک تون را یاد میکنم


درخت پرتقالمون توی تراس غرق گل و شکوفه و پرتقال شده و عطرش به خصوص شبها آدم را مست میکنه...

درخت نارنگی هم داره تازه برگ و شکوفه میزنه

درخت کامکوارت خیلی تنبله... اما درخت لیمو داره تلاش خودش را میکنه

میشه این زیبایی ها را دید و لبخند نزد؟

حسن یوسف هایی که کاشتم قد کشیدند و رنگشون عین مخمل شده

گل سیکلمه همچنان داره گل میده و دلبری میکنه

چندتایی گل هم داریم که اسمشون را بلد نیستم ولی با پدرجان گلدونشون را عوض کردیم و الان حسابی سرحال شدند

میشه اینا را ببینیم و حالمون خوب نشه؟





پ ن 1: ماشینم را بدگذاشتم تو پارکینگ و صبح که پدرجان میخواستن زودتر از من برن بیرون ، ماشینشون به دیوار گیر کرده

حسابی شاکی بودند...


پ ن 2: دیروز ساعت یک و نیم مغزبادوم زنگ زد که سریع بیا دنبالم ... انتخاب شدم برای گروه هندبال مدرسه

من به شدت شلوغ بودم ... گفتم وقت ندارم ...

سریع زنگ زده بود پدرجان ... ایشونم سریع رفته بود دنبالش

چقدر نوه لوس کن هستند اینا.... 


پ ن 3: کاش طاقت بیارم

نظرات 12 + ارسال نظر
فندوقی دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 11:10 http://0riginal.blogfa.com/

سلام عزیز دلم. کاش یه کم بیشتر استراحت کنی. مثلا صبح دیرتر بری سره کار.
خونتون بهشتا. ممنون مارم میبری به بهشتتون عزیزترینم
مغز بادوم

سلام به روی ماهت
من همینطوری هم صبح ها اونقدر دیر میام سرکار که همه از دستم شاکی هستند
به نظر من خونه هر کسی برای اعضای اون خونه گوشه ای از بهشته

مهربانو دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 11:18 http://baranbahari52.blogsky.com/

سلام عزیزم
حق داری تیلو جونم ادم اصلا نخوابه بهتر از اینه که هی بخوابه بیدارشه

به به چه بهشتی درست کردی با این گلدونای خوشگلت .. قشنگ میتونم تصور کنم
دور و بر پدر جان آفتابی نشو فعلا
خدا نوه ها رو نگه داره خودتو اذیت نکن همه ی پدر بزرگ مادربزرگا در زمینه نوه لوس کنی به درجه اجتهاد رسیدن

سلام دوست جانکم
اخ این تیکه تیکه خوابیدن سوهان روح آدمه
بهشت قلب کسانی هست که دوستشون داریم و دوستمون دارند ، مثل مهربانوی عزیزم
اخ اخ چه عصبانی بود پدر... نگم برات
الهی آمین ... راست میگی این قانون جهان شمول شده

رسیدن دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 13:00

حتما از پسش برمیای

انشاله

رهآ دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 16:01 http://Rahayei.blogsky.com

چقدددر خوبه از گل و گیاهات مینویسی :) کاش عکس هم بزاری ازشون.

تازگی با این اوضاع احوالی که برای شبکه های مجازی پیش اومده عکس گذاشتن برای تنبلی به اسم تیلو سخت شده ....

عاطفه دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 20:10

تیلو جان میشه تو دعاهات برای یاسمن ما هم دعا کنی

اگه قابل باشم حتما
دعا میکنم که خداوند بهش سلامتی بده و کاری کنه که روزگارش در کنار عزیزانش به شادی و خوبی بگذره
دعا میکنم همه ی بچه ها در کنار خانواده هاشون خوشبخت و شاد زندگی کنند

مینو دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 20:49 http://Minoog1382.blogfa.com

به به!بوی بهارنارنج!
میشه بااین دل مهربونتون برای منم دعاکنین؟

عطرش آدم را مست میکنه

اگه قابل باشم بله
الهی که هرچی دل مهربونتون از خداوند میخواد، بهترینش را نصیبتون کنه
همیشه سلامت و شاداب در کنار عزیزانتون روزگار بگذرونید
الهی آمین

بهامین سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1398 ساعت 06:49

سلام تیلو جانم
خوبی؟؟
منم دقیقا خواب و بیداریم کاملا بهم ریخته اس واصلا نمیدونم چند ساعت میخوابم .
بوی و عطر درخت پرتغال تااینجا رسید

نوه ها دهه ۹۰ ریاست میکنن اینروزا

سلام به روی ماهت
من خوبم ، شما خوبی عزیزدلم؟
وای که این بی خوابی داره منو میکشه
اخ اخ بهامین جان عطرش رسماً آدم را مست میکنه
دهه نودیا کلا زندگی منحصر به فردی دارن

ریحانه سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1398 ساعت 09:09

سلام تیلو جان. خوبی؟ ببخشید تو تلگرام گفته بودی سحرگاه دعامون کردی. من شرمندم. یه لحظه وصل میشه و سریع قطع میشه. در همین جا ازت خیلی خیلی تشکر میکنم. ممنونم بابت محبتت.

سلام به روی ماهت
اصلا نیاز به پاسخ نبود عزیزدلم
تلگرام خودمم همینطوری شده این روزها

هدی سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1398 ساعت 09:43

سلام تیلوی زیبا ودوست داشتنی

تیلویی باورت میشه شهر ما درختها قبل سال شکوفه میزنن مثلن درخت لیمو از اوایل اسفند مثلن الان دیگه خبری از بهار وشکوفه نیست رفتیم فاز تابستان خخخ

سلام دوست خوبم
دقیقا وقت شکوفه زدن این درختهای پرتقال همون اسفند ماه هست ولی ما توی جابجایی که این درخت ها را جابجا کردیم شکوفه هاشون را از دست دادن و ما فکر کردیم امسال دیگه به بار نمینشینند ولی درختها دلبری کردند و دوباره از اول شکوفه زدند

مهدی سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1398 ساعت 10:18


نه بابا
جهت روشن شدن افکار عمومی گفتم

سعید سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1398 ساعت 12:01 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام به دختر عمو تیلوی جانم
خوبی
قبول باشه طاعاتت دختر عموی گل
اولا که باید خسارت ماشین پدر جان رو بدی هیچ راهیم نداره تا دفعه دیگه در پارک نمودن ماشین دقت بنمایی
دوما اگه با همین فرمون پیش بری مجبورم مجبووووووورم بیام یه چیزی بریزم تو چایی یا شیری که سحر میخوری که تا افطار خواب باشی انقد ورجه وورجه نکنی خودتو هلاک نکنی

خیلی خوش حالم از این که گل هات حالشون خوبه

خب میرم پست بعدی

سلام بر پسرعموی خوبم
متشکرم
شما خوبی
اوه اوه ... هیچی نمونده بود خسارت بدم
برای اینکه منو بیدار نکنن سعی کرده بودن از لابلای ماشینها رد بشن ... منم بدپارک کرده بودم و .... خلاصه که کلی شاکی بودن

ممنونم که میخونی منو

فرشته جمعه 27 اردیبهشت 1398 ساعت 04:44 http://femo.blogfa.com/

اصلا روزه برای خوابه نه خوردن واشامیدن از بس بیخوابی کشیدم چشمام قرمز یرمز شده
چه تو صیف زیبایی از شکوفه هاوبوی گلا داشتی
پسرمنو جوری لوس کردن که من حسودیم میشه

اخ اخ منم خیلی خیلی خوابم میاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد