ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بابا یه مقدار آلوی سیاه خیلی درشت برای من خریدن که بر خلاف ظاهر خیلی خوشگلشون خیلی سفت و ترش بودن
با اینکه اکثرا آلو سیاه های درشت نرم و آبدار و خوشمزه هستند، اینا سفت و ترش بودن
من از گاز زدن به میوه ی ترش بدم میاد
مثلا آلبالو را به شدت دوست دارم چون نرم و فسقلیه و نیاز به گاز زدن نداره
یا مثلا شاه توت را خیلی دوست دارم
اما گوجه سبز را اصلا نمیخورم
و آلوی سیاه سفت و ترش دوست ندارم
هی فکر کردم چطوری این آلو سیاه را بخورم ...
نمیشد از خیرش هم بگذرم
این بود که یکی از آلوها را با یک قاشق شکر قهوه ای انداختم توی قابلمه و نصف فنجون هم آب
یک ربع که گذشت برش داشتم و با چنگال لهش کردم و گذاشتم سرد شد....
خوشمزه ترین لواشک دنیا با نرمترین حالت ممکن توی دستام بود
بعد هی دونه دونه (دقت کنید نه به صورت جمعی...) آلوها را پختم و خوردم
چه لزومی داره بزارم خشک بشن و سفت بشن و لواشک بشن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شکموی کی بودم من؟
منم همین حسو رو دارم در مورد میوه ی ترش و گاز زدن
چندشم میشه حتی
پس تفاهم داریم
نوش جونت. تجربه پختش خوشمزگیش بیشتر کرده مطمئنم. پست موقت م چک کن عزیزم
خیلی ساده بود
درست کن
نوش جان
جای شما خالی بانو
از این به بعد سهمیه گوجه سبزهاتو کیسه کن بیام ببرم . گوجه سبز یکی از مقدسات منه
ای جان
حتما بیا
اتفاقا همسر داداش هم همینا را بهم میگه
دهنم آب افتاد وای خدا
اخیش
زن باردار رد نشه از اینجا
اب دهنمو جمع نمیشه چرا اینکارو باما میکنی
در این حد؟
ای بابا
چه دختر بدی شدم
با سلام


والا مردم که از بچگی سرآشپز نبودند یواش یواش یا بقول خارجی ها گاماس گاماس را افتادند شما هم اولا یه تجربه خوب پیدا کردید و هم الو سیاه را تبدیل به انرژی و یه چیز خوشمزه به نام لواشک کردید. البته با ریختن شکر شاید قند زیادی وارد بدن کردید اگه کنی عسل اضافه می کردید شاید هم خوشمزه تر میشد
سلام به روی شما
اون کلمه ترکی نبود؟
نگران یه قاشق شکر قهوه ای نباشید...به جایی بر نمیخوره
سلام
از دکتر چه خبر؟
خیلی اوضاع عاشقانه هامون خوب نیست
سلام تیلویی
چقدررررر خوب و عالی :)
مادر خانومی منم همین ابداعات رو داره:)
مامانا که کلا عشقن
اونا عشق و محبت درست میکنن و به ما میدن بخوریم
سلامممم تیلوی جان...
میتونی کمکی بهم بکنی؟
سال ها پیش وبلاگی رو میخوندم که اسم دختره الی بود، همسرش مانی و یه پسر داشت..
همسرش اعتیاد داشت و از هم جدا شدند، نمی دونم چرا چند روزه یادش منو رها نمی کنه...اسم وبلاگش یادم رفته...
تو یادت نمیاد ؟؟؟؟؟؟
سلام به روی ماهت
اسمش الی نبود
مانی و پسرش را یادمه
جدا شد از مانی و با پسرش تو سوییت پایین خونه پدرش زندگی تازه ای را شروع کرد
مانی طلاقش نمیداد و راضی نمیشد
ولی اسمش یادم نمیاد
باید بگردم پیداش کنم
یادمه دیگه آپ نمیکرد
آب دهنم راه افتاد دختر

نوش جوووونت
آخ آخ
بببخشید
درست کن و با دخترک چشم طوسی نوش جان کن
همینجور اب دهنمو قورت دادم و پستتو خوندم.
پاشم برم درست کنم
والا من شرمنده ام
تیلو جان
میشه یک سر بیام لواشک بخورم
ما تو خونه سر لواشک دعواست پدر و دختر میخورن و من باید با بغض نگاه کنم
اخیش
بمیرم
مامانا همیشه مورد ظلم واقع میشن
تشریف بیارین
قدمتون بر چشم من
نوش جان...منم یعالمه لواشک درست کردم...وای دلم آب شد برم یه تکه بخورم.شهر ما اینقدر گرمه که 24 ساعته خشک میشه لواشک.زیاد صبوری نمیخواد.
لواشک عشقه
از نوع خونگی که باشه که دیگه اصلا حرف نداره
دونه دونه
سلام گندم جانم امرور نبودی امیدوارم یک قرار عاشقانه بیاد ماندنی علتش باشد و حاا مادربزرگ خوب باشد
الهی فدات بشم لیلی قصه های عاشقانه
دقیقا دلیل نبودنم روز دوشنبه 25 تیرماه یک قرار عاشقانه بود
سلام دختر ناز کجایی
سلام به روی ماهت
معذرت
تیلو عزیزم کجایی؟؟؟
فدای مهربونیاتون
ببخشید که یهو نبودم
آخ آخ
معذرت
کجایی تیلو؟خوبی؟
نوشتم و رفتم ... ببخشید که نبودم
کجایی تیلوجان؟ خوبی؟
فدات بشم ماهی جان
خوبم
تو چرا نیستی ؟
خوبی عزیزم؟ ؟؟؟
ممنون
ممنون
من همیشه شرمنده محبت هات هستم