روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

سلام روز شنبه

سلام به همه دوستای گلم

خوبین

پدر بزرگم فوت شده

برای همین چند روزی کمرنگ شدم

الانم هنوز همونطوری که میدونید تا چند روز دیگه هم درگیر مراسم و این حرفا هستیم.....



پ ن 1 : چرا وقتی غصه های بزرگ دارم ، بیشتر دلم نانا را میخواد؟

پ ن2 : چرا نانا حس نمیکنه که من تو لحظه های بد خیلی خیلی بیشتر میخوامش؟

پ ن 3 : هنوز هم که هنوزه هیچ حرفی جز حرفهای نانا منو آروم نمیکنه

پ ن 4 : چقدر سخته کسی از ته دل زجه بزنه و بگه « دیگه بابا ندارم« ... مامان من دیگه بابا نداره.....

نظرات 3 + ارسال نظر
مبی شنبه 7 آذر 1394 ساعت 18:24 http://inthisworld.blogsky.com

تسلیت میگم عزیزم
خدا رحمتشون کنه و بهتون صبر بده به خصوص به مادرت
وقتای سخت آدم یاد کسی رو میکنه که از همه بیشتر دوستش داره...

ممنون عزیزدلم
البته فهمیدم اینکه میگن خاک سرده راست میگن
واقعا آدمها فراموشکارن

مریم بانو چهارشنبه 11 آذر 1394 ساعت 09:29 http://rozhan313.blogsky.com

وااااای خداااااا رحمتشوووووووون کنهههه
تسلیت...

ممنون
بقای عمر شما عزیزان

ح مثل ... دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 09:17

میدونم دیر شده . اما متاسفم و تسلیت میگم . غم آخرتون باشه و خدا صبر و عمر با عزت نصیب تون کنه.

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد