روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

دلبرا خورشید تابان ذره‌ ایی از روی تست

سلام

روزتون زیبا

همه میرن باشگاه که انرژیشون تخلیه بشه

من میرم باشگاه و میام تازه میشم بمب انرژی

اونقدر حالم خوب میشه بعد از باشگاه که به خودم میگم این حال خوب یادت بمونه که باشگاه را رها نکنی

دوست دارم باشگاه رفتن بشه روتین زندگیم 

هفته ای یکی دو روز بالا پایین پریدن حال روحی آدم را خیلی خوب میکنه

مروارید جون هم خیلی پر انرژی و دوست داشتنی هست و همین باعث میشه بالا و پایین پریدنها دلچسب تر بشه



دیروز از صبح با مادرجان رفتیم سمت بازار

اول خرده ریزهایی که توی لیست خرید دفترکارم بود را خریدیم

طلق- پاک کن - فنر- ماژیک - جامدادی - دفتر 80 برگ- مقوای mondi

بعد هم رفتیم سمت اون عمده فروشی اسباب بازی

برای فسقلیا نوت بوک جادویی خریدم

عکسش را براتون میزارم

بعد دیدم چقدر باحاله و تولد دختردایی جانم هم نزدیکه یکی هم برای اون خریدم

برای دوتا پسرا هرکدوم یه بسته ماشین فسقلی هم خریدم

برای مغزبادوم هم یک بسته پاژل 150 تکه

البته دوتا اسباب بازی دیگه هم برای پسرا خریدم و قایم کردم برای مناسبتهای بعدی

یه پاژل300 تکه هم برای مغزبادم خریدم و قایم کردم برای مناسبتهای بعدی

برای پسرعمه ی خیلی کوچولوم هم یه اسباب بازی خریدم که عیدی بهش بدم

توی راه برگشت با مادرجان بستنی نسکافه ای خوردیم و چقدر چسبید

بعدش هم اومدیم و وسایلی که مربوط به دفتر بود را منتقل کردیم سرجاهاش خودشون

چقدر قیمتهای عجیب و غریب گرون میشن... ماژیک هایی که من دونه ای 7 دارم میفروشم را اینبار خودم دونه ای 30 خریدیم....

میدونید من توی کوچه هستم و فروشم خیلی کم هست، اما هرچی از قبل دارم همون قیمت قبلی میدم

ولی اینبار حس کردم دارم اشتباه میکنم ... چون اینطوری که پیش میره و اینهمه خرید کم ازم انجام میشه نصف این ماژیکها را باید بریزم دور...

بعد از جابجا کردم وسایل با مادرجان رفتیم یه فروشگاه نزدیک

برای دوتاخاله ها و مامان بلوز بخرم ... اونم عیدی

میخواستم سه تاش را عین هم بخرم ... ولی فقط دوتا عین هم داشتند و یکیش یه کمی رنگش فرق داره

همه اینا را عکس میزارم اینستاگرام

بعد هم رفتیم برای خرید خرده ریزهای خونه

سرراه خاله را هم با خودمون بردیم تا اگه خریدی داره انجام بده و تو این گرما نخواد پیاده بره خرید

میوه و ماست و شیر و .... خریدیم

خاله را رسوندیم و اومدیم خونه

ناهار خوردیم و برای روز عید خاله ها و خواهرا را دعوت کردیم

بعد برنامه ریزی کردیم که چی بپزیم و چیکار کنیم

بعد هم یه ظرف میناکاری که دیگه آخرای سیاه قلمش بود را تمام کردم

آخر شب هم باز رفتیم به عموجان سرزدیم

دور هم هندوانه خوردیم و تا نزدیک ساعت یک اونجا بودیم

صبح هم زود بیدار شدم

دوش گرفتم و آماده باشگاه شدم

قبل باشگاه هم پیاده روی

البته حالا دیگه زودتر میرم توی خود باشگاه ... زیر کولر... دور همون سالن پیاده روی میکنم

هوا خیلی گرم هست باید مراقب باشیم گرمازده نشیم

یکی از خانم ها توی باشگاه میگفت که پیش بینی شده که ده روز خیلی خیلی گرم در پیش داریم ....




پ ن 1:  مغزبادوم دچار گرمازدگی شده

مجبور شدند چند باری برای خرید وکارهای دیگه برن بیرون و برگردن

با اینکه زیر کولر بوده ... به مقدار کافی میوه و آب خورده

بازم گرمازده شده

مجبور شد بره کلینیک و سرم و آمپول بزنه

مراقب باشید



پ ن 2: فردا مراسم سالگرد مادربزرگِ عروس جان هست

میخواستم به روی خودم نیارم و از کنارش عبور کنم یعنی فراموش کردم

آخه برای فردا عصر برای سرمزار پدرجان برنامه داشتم

ولی اعلامیه را برام ارسال کردند

حالا مجبورم برنامه های خودم را بیخیال بشم ... فردا از صبح برم دنبال گل ... بعدازظهر گرم پنجشنبه را هم توی مسیر شلوغ باغ رضوان سپری کنم


نظرات 9 + ارسال نظر
سعید چهارشنبه 14 تیر 1402 ساعت 10:48 http://www.zowragh.blogfa.com

سلام دخترعموجان
خوبی؟
مامان خوبن؟
عینک خریدن برای من دردسره چون هر عینکی رو نمیتونم رو صورتم تحمل کنم
بستنی خوردی؟؟؟ نوش جانت بی خیال رژیم یک شب که هزار شب نمیشه

سلام پسرعموجان
شما خوبین
ما خدا را شکر خوبیم و امیدوارم شماها هم همه خوب باشید .... در این گرما
عینکهای این پیچ واقعا از حدانتظار من بهتر بودند... با قیمتی که پرداخت میکنید واقعا جنس قابل قبولی دریافت میکنید
رژیم ندارم ... یه چالش یکماهه بود که تمام شد ...
البته که من و مادرجان رعایت میکنیم ولی فکر نکنم تو این گرما بشه از بستنی گذشت

سارا چهارشنبه 14 تیر 1402 ساعت 11:35 http://15azar59.blogsky.com

به قول یه عزیزی
زندگی همین لحظه هاست
نمیدونم چرا با خوندن پستت یاد این بیت افتادم :
چای دم کن خسته ام از تلخی نسکافه ها
چای با عطر هل و گل های قوری بهتر است
نامه هایم چشمهایت را اذیت میکند
درددل کردن برای تو حضوری بهتر است

وای چه خوب
سارای نازنینم
یقین دارم دیدنت حضوری و حرف زدن باهات حضوری طعم عسل میده

یک عدد مامان چهارشنبه 14 تیر 1402 ساعت 12:08 http://Kidcaner.Blogsky.com

بچه ها انگار طاقت گرماشون کمتر هست
خیلی وقت ها شده با ستایش بیرون رفتم و اون خیلی از گرما بی تابی کرده البته که گرم بوده ولی من می تونستم تحمل کنم و ستی خیلی بیشتر گرمش میشد و بیشتر از من تشنه میشد
دلم برات و نوشته هات تنگ شده بود
چندوقتی بود وبلاگت نیومده بودم

ممنون که بازم اومدی وبلاگم
حضورت برام افتخاره
بله درسته ... بچه ها تحملشون کمتره... البته گاهی خودشون میخوان حتما توی این هوا بیان بیرون و این باعث گرمازدگیشون میشه

سعید چهارشنبه 14 تیر 1402 ساعت 13:09 http://www.zowragh.blogfa.com

آخه میدونی من حتما باید اول عینک رو به چشم بزنم
میشه لطفا آدرس اون پیج رو برام بفرستی؟
خودم اینستا ندارما باید با گوشی یکی دیگه برم ببینم


پسرعموجان چه اصراری دارین که حالا اینترنتی بخرین ؟
شما که اینهمه حساس هستین حتما حتما حضوری خرید کنید که به دلتون بچسبه
من کلا آدم سخت گیری نیستم توی خرید
لباس هم به راحتی اینترنتی میخرم
عینک هم تاحالا چندین بار تست کردم وراضی بودم
این پیچ هم جنس اصل و اورجینال نمیفروشه ... خودشون میگن که های کپی چینی هست
سرچ کن توی اینترنت عینک لونا
لازم نیست اینستاگرام داشته باشین
سایت دارن
من خودم از سایت خرید کردم

لیلی چهارشنبه 14 تیر 1402 ساعت 16:35 http://Leiligermany.blogsky.com

پست های روایت زندگی ات ماندگار
ممنون که شادی ها رو به اشتراک می ذاری
عینک ضدآفتاب رو من به توصیه شما قصد خرید دارم. امیدوارم قسمتم بشه
من اینستا ندارم میشه عکس نوت لوک جادویی رو بذاری منم برای پسرها بخرم

زندگیتون شیرین و دلچسب
سعی کردم عکس بزارم اینجا ولی نشد
باز تلاش میکنم
ولی اگه نشد یه سرچ کوچولو بکنی میتونی ببینیش
چیز ساده ای هست ولی در عین حال برای بچه ها خیلی جالب بود

مه سو چهارشنبه 14 تیر 1402 ساعت 23:00 http://mahso.blog.ir

چقدر این هدیه خریدن ها قشنگه....ولی با این تغییر قیمتا یه وقتا شاید باعث بشن همین هدیه های کوچیک هم نخریم...
اخبار هواشناسی اعلام کرد هفته ی آینده چندین درجه دما بالاتر میره برای کل کشور مخصوصا شمال کشور....

هدیه خریدن که هیچ... کلا خرید کردن سخت شده
مراقب سلامتی خودت و نی نی باش
گرمای هوا به صورت جهانی زیادتر شده و دیگه اینجا هم که بیشتر

mani پنج‌شنبه 15 تیر 1402 ساعت 07:05

تیلو عزیزم
بستنی نسکافه ای نوش جان
آفرین که ورزش را ادامه دادی

جای شما خالی
دارم تلاش میکنم به استمرار

سلام عزیز دلم ،سلاله ی سادات ،دوست جلیل القدر،
عید سعید غدیر خم را به حضور نازنینت،تبریک و شادباش عرض نموده و بهترین های روزگار را از حضرت حق برایت تمنا دارم.آرزومند آرزوهای زیبایت هستم خواهر گلم.
انشاالله که در این روز عزیز ،پدر محترم در جوار آقا امیر المومنین(ع) باشند و در نهایت آرامش و شادی.
بی نهایت التماس دعا از قلب پاک و زلالت دارم.
لطفا" پدر مرا هم که به فاصله ی چند روز از پدر بزرگوارت ،یکباره و ناگهانی مرا تنها گذاشت و غم عالم را به جانم ریخت،دعا فرما که هنوز بهت نداشتنش روزگارم را تلخ تلخ نگه داشته است ...
با تجدید احترام و فروتنی ،
خواننده ی خاموشت مریم که بسیار دوستت دارد.

سلام مریم جان
ممنون از القاب زیبایی که انتخاب کردی
همه روز و روزگارت مبارک و شاد باشه
منم برای شما و همه دوستای عزیزم بهترینها را آرزو میکنم
خداوند پدربزرگوار شما را رحمت کنه و بیامرزه ... من درد و غمی را که تجربه میکنی میشناسم و اینکه روزگار تلخ میشه را درک میکنم ... اما تمام تلاشت را بکن برای اینکه زندگی را از دست ندی... لحظه ها خیلی سریع در حال گذر هستند
هرکاری که حالت را خوب میکنه برای خودت و پدربزرگوارت انجام بده
خیلی خیلی ممنونم که برام کامنت گذاشتی
و میخوام بدونی که تک تک دوستانی که اینجا همراهم هستند برایم عزیز هستند

مهربانو شنبه 7 مرداد 1402 ساعت 16:20 http://baranbahari52.blogsky.com/

قیمت ها نجومی بالا میره و امکان نداره هر بار شگفت زده مون نکنه .
امیدوارم همیشه دستت پر باشه و سفیر شادی و هدی و حال خوب باشی تو خانواده .
گرما که خیلی بیداد میکنه من هر روز که میام اداره و هوا خوبه همه ش به فکر اونایی هستم که مجبورن زیر افتاب داغ کار کنند
شادی بری عزیزم

واقعا همینطوریه ... هربار تعجب میکنیم با اینکه هر روز داره اتفاق میفته
امیدوارم دستهای همه پر باشه ... من خیر و برکت را در زمانی میبینم که همه داشته باشن
خدا به هممون کمک کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد