ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سلام
دیشب دوباره خودم و نانا را باز خوانی کردم
تاثیرات دوست عزیز سین الف را هم نباید نادیده گرفت
و با نانا زدیم به تیپ و توپ هم دیگه
و تمام احساساتم به فنا رفت
ولی من هنوز اونقدر قوی نیستم که بتونم پشت پا بزنم به بیش از هفت سال عشق ورزی
ما هر بار دعوا میکنیم با شدت بیشتر به هم برمیگردیم
ولی من خسته ام
بیمارم
اون عزیز از دست داده
نزدیک به نه ماه درگیر این بیمار بوده
الان هر دو نیاز به توجه داریم و هر دو داریم همدیگه را میرنجونیم
خدایا کمکم کن....
پ ن 1 : نگران نباشید قهر نمیکنیم
پ ن 2 : هنوزم به شدت عاشقم
پ ن 3: دیشب تب داشتم و خدا میدونه توی هذیاناتم بهش چه حرفای بدی که نزدم خب تب است دیگر....
بعدا نوشت: آشتی کردیم...
عزیزم قطعا تو با من خیلی فرق داری و همچنین نانا با سیامک خیلی فرق داره میدونم
از کجا میدونی؟
هممون مثل همیم
همیشه فکر میکنیم فرق داریم ولی تهش عین همیم
فقط یکی بیشتر به افکارش اهمیت میده میشه تو
یکی مثل من سیب زمینی هست میشه من
منم با آقای عاشق دعوام شد :(
تو دیگه چرا
ای بابا
سلام هدیه جان خوبی . امیدوارم سرحال و شاد باشی . غصه به دلت نیات.
مگه میشه
دل بی درد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اوووو
عاشقان دعوا کنند
ابلهان باور کنند :))
از این چیزا پیش میاد طبیعیه
فکر نکنما
اینطوری نیستا!!!!!!!!!
عاشقا نباید دعوا کنناااااااا