روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

یک وقتهایی ناگهانی

الان از آن وقتهایی است که باید یکی باشد که بغلم کند و بگوید نترس من هستم

یکی باشد که بیاید و ناز نگاهم را بخرد و بگوید نگران نباش خودم تو را میبرم تا دندانپزشکی و دستت را میگیرم تا آخر کار...

الان از آن وقتهایی است که بداخلاق شده ام و دلم میخواهد یکی بیاید و به من بگوید که حواسش به من هست

اما

زنگ میزنم به آقای دکتر

دور و برش بسیار شلوغ و پر سرو صداست

میفهمم کار دارد

میگویم : فقط میخواستم حالت را بپرسم باشد برای بعد... و قطع میکنم

5 دقیقه بعد زنگ میزند... میگوید صدایت پر از استرس بود... چی شده؟

همین چند کلمه کافی است تا بداخلاقی هایم تمام شود... اما نه استرس هایم... نه ترس هایم ... نه خواستن هایم....

در این بین یهو.........................صدای یه خانوم میاد.......................... و من

و ایشون در حالی که در حال قهقهه زدن هستند میفرمایند که در بانک هستند

و حسشون اینه که از الان تا سه روز دیگر نه استرسی ... نه ترسی... نه خواستنی بر من اثر نخواهد کرد...




  راست میگه ها

اصلا حالم خوب شد... خیلی الکی... خیلی یهویی





پ ن 1 : نصفه حال بدم مال دیدن فیلم جامه دران بود


پ ن 2 : واقعیت این است که من خیلی خیلی کم حساسم


پ ن 3 : قدیم ها خیلی خیلی خیلی حساس بودم


پ ن 4 : در مکالمه یک ساعت پیش از آقای دکتر خواستم یک زمانی قرار بدن که من یه عالمه غرغر کنم... و ایشون به من زنگ زدن و گفتن آماده شنیدن هرگونه غرغری هستند و تازه منتم را هم میکشند... و این شد که غرغرهای من یک دفعه ناپدید شد... به این میگن رمز خنثی کردن بمب ...

نظرات 10 + ارسال نظر
مگهان یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 13:26

چه خوب که خنثی شد بمبت؛) من معمولا دیر از خر شیطون پایین میام...

وقتی طرف مقابلم آقای دکتر باشه خوب بلده چی بگه و چیکار کنه... برای همین زودی بیخیال خرآقای شیطون میشم

اتشی برنگ اسمان یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 13:27

خدا رو شکر که انقد عاشقی
بلاخره دیدی فیلم وو ؟منم کنجکاو شدم چطوری؟از کجا دانلود کردی

با عرض معذرت
فیلم را دیدم اما نصفه نیمه چون درست دانلود نشده بود
من از جای خاصی دانلود نمیکنم
همینطوری زدم توی گوگل و دانلود کردم
از اینجا
http://www.abanmusic.org/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86/

گیلاس سرخ یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 14:23

امان از وقتی صدایی زنانه به گوش برسد.


اصلا دین و دنیام را بهم میریزما... یه وضی

گلشن یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 15:51

ای دکتر با تدبیییییر'!!
به این تمنا برای غرغر شنیدن، اگه ناز کشیدن نمیگن پس چی میگن?

بهش میگن ناز کشیدن؟
خخخخخ

صحرا یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 17:08

کلمه به کلمه حرفات و حساتو درک میکنم اما شدیدا دور شدم از همه اینها. انگار هیچکدوم دیگه برام رنگی ندارن

دوباره خوب میشی
خیلی زود
بزار عاشق بشی

mahee یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 17:30

آقای دکترم آرزوست هیعییییییی!!

خخخخ
من بدی هاش را نمیگما
ماهی الکی آرزو نکن
مردا همشون مرد هستند... من بدی هاش را نادیده میگیرم

شراره یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 19:25

خوبه که آرام شدی
قدراین آقای دکتریاعشقت روبدون که اینقدربه فکرتونه


چشم
ولی میدونی خیلی اذیتش میکنم بیچاره را

mahee یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 20:40

پس دید مثبتم ارزوست!!


اوهوم

مینا یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 21:30

کاشکی همیشه یکی باشه که وقت تنها یی
و دلتنگی آدمو بغل کنه و بگه من هستم
اگه نباشه ادم غمباد میگیره

دقیقا

خاله ریزه دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 10:43 http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

آخ که عاشقی چه حالی داره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد