ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
سلام
صبحتون شاد و پر انرژی
روزتون پر از حال خوب
و لحظه هاتون لبریز از اتفاقای هیجان انگیز
صبح که وارد پارکینگ شدم دیدم یکی از اهالی کل چراغهای پارکینگ را روشن گذاشته و از دیشب کل چراغها روشن مونده
این در حالی هست که پارکینگ به اندازه کافی لامپ سنسور دار داره و اصلا لازم نیست کسی لامپ روشن کنه
تازه در اثر روشن موندن زیاد و نامیزون بودن یکی از لامپها کل حباب و سرپیچ و دکوراسیون یکی از لامپها سوخته بود و منظره ی بدی درست کرده بود
از همون پایین یه تلفن به بابا زدم و دیگه خودم را درگیر نکردم
بطری آبم را از کیفم درآوردم و چند قلپ نوشیدنی خوش بو و خوشمزه م را خوردم و اومدم بیرون
عوضش دیدم حسن یوسف های جلوی در همچین قد کشیدن و دارن دلبری میکنن... دلم نیومد پیاده نشم... یه نگاهی بهشون انداختم و راه افتادم
جلوی در دفتر هم غلغله بود... همون جابجایی تیربرق که قبلا قصه ش را براتون گفتم... داشتن جدول و پیاده رو را درست میکردند و بست میزدند به تیر برق و ...
اونجا هم خودمو درگیر نکردم ... اومدم داخل و کولر را روشن کردم و یک آهنگ ملایم گذاشتم و یه کمی صداش را زیاد کردم که اصلا صداهای بیرون را نشنوم...
بازم از بطری خوشگلم چند قلپ نوشیدنی خوشمزه خوردم و یه سرو سامانی به دفتر دادم
یه لیست کوچولو برای کارهای امروز تهیه کردم
یه مسیج برای خواهر نوشتم ... میدونید که توی راه کربلا هستند...
با دوتا از دوستام یه کوچولو حرف زدم
یه نگاهی به صفحه آقای دکتر انداختم و متوجه شدم که هنوز خواب تشریف دارند... ترجیح دادم بیدارش نکنم تا یه کم بیشتر استراحت کنه
اگه خدا بخواد میخوام امروز یه طراحی بزرگ را به سرانجام برسونم و خیال خودم را راحت کنم
پ ن 1: برای خودتون مداد رنگی خریدید؟
پ ن 2: از این نقاشی های ماندالای رنگ آمیزی بزرگسالان .... رنگ میکنید؟
پ ن 3: دلم از اون روانویسهای رنگی رنگی خوشرنگ ... برای رنگ آمیزی میخواد
پ ن 4: عطر رب گوجه ی خونگی ...
پ ن5 : از دست بلاگ اسکای دلخورم
سلام دختر عموی جانم
خوبی؟
الهی که مسافراتون به سلامت برگردن و زیارتشون هم قبول باشه
من به داشتن یه دختر عموی شاد و پرانرژی مثل تو بسی افتخار میکنم
یه عالمه آیکون افتخااااااااااااار
سلام پسرعموی خوبم
متشکرم
الهی آمین
واقعا در این حدمایه افتخار هستم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منم برای خودم پداد رنگی خریدم :) البته اولش بهونه م فسقل بود ولی الان خودم ازشون استفاده میکنم و فسقل هم مداد رنگی های دیگه ای داره :)
از اون دفترها هم اون دفعه تو شهرکتاب دیدم ولی نخریدم :) یعنی واقعیتش دلم نیومد پول بدم :) |یک عدد رهای خسیس|
اگه قابل باشم به خواهرجان میگم براتون دعا کنه
خوب کاری کردی که مداد رنگی ها را برداشتی برای خودت ... بالاخره خودت هم مداد رنگی لازم داری... اگه دلت نیومد پول بدی برای دفتر نقاشی، سرچ کن از اینترنت و پرینت بگیر... یا از ایده هاش یاد بگیر و خودت طرحهاش را بکش
تازه از این حدم بیشتر مایه ی افتخاری
حیف بلاگفا دیگه از این بیشتر گنجایش نداره
بازم به گنجایش بلاگفا... بلاگ اسکای که کلا هیچ ظرفیتی نداره
من دارم دفتر رنگ امیزی بزرگسال....معرکه ست...
+پی نوشت 4
آره خیلی خوبه
حال آدم را خوب میکنه
سلام عزیزم
چه نکته خوبى ،کاش همه یادمون باشه که آدم نباید خودش رو درگیر هر موضوعى بکنه. ( حالا چه کوچیک چه بزرگ)
مراقب خودت باش. امیدوارم که وضعیت کبدت خیلى زود به حالت نرمال برگرده.
سلام به روی ماهت
دقیقا همینطوریه که میفرمایید
انشاله... چشم
تیلو تیلو جان ممکنه برام ایمیلتو بذاری
بله که ممکنه ... چرا که نه... اما میتونم بپرسم واسه چی؟
بلاگ اسکای شورش رو در آورده
یا قطعه یا نمیشه کامنت داد یا......
واقعا که از حوصله ی منم خارج شده ادا و اطوارهاش
راستش بخوام حرف بزنم و روده درازی کنم به نظرم تو کامنت جا نشه
هرجا دوست داری حرف بزن
من تو کامنت راحت ترم ... ولی هرجا تو راحتی ... برام فرقی نداره...میام... فقط بهم اطلاع بده برم چک کنم
تو کامنت جا زیاده ها