روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

اعتراف میکنم ....

الان که دارم مشت مشت مویز میخورم عذاب وجدان گرفتم

سر ظهر

همون موقع که خواهر اومد تا با هم بریم برای ناهار...

همون موقع که تصمیم گرفتم ماشینم را نبرم و همه با بی آر تی بریم ...

همون موقع که اون یکی خواهر تو ایستگاه بی آر تی منتظر ما بود

خانومه اومد و ازم خواست که پاور پوینتی که براش درست کردم را بریزم روی دو تا دی وی دی تا ببره اداره شون تحویل بده

و بعد تاکید کرد که هر دو دی وی دی را چک کن که حتما حتما خوب رایت شده باشه و باز بشه


اعتراف میکنم که هیچکدوم از چک نکردم....