روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

خدایا صبر بهم بده...

55 روز هست که ندیدمش

از اولین بار که هم دیگه را دیدیم و یه قرار نانوشته بینمون شکل گرفت ، هیچ وقت اینهمه از هم دور نبودیم

و الان دقیقا 55 روز هست که همدیگه را ندیدیم

صبح با یه عالمه دلتنگی بیدار شدم

از اول هفته تصمیم گرفته بودیم که این هفته پنجشنبه یه قرار عاشقانه پر شور رقم بزنیم...

امروز با یه عالمه هیجان اومدم دفتر که کارهام را مرتب کنم و فردا هیچ کاری نداشته باشم

پر از انرژی بودم ...

اونقدر که برای بیشتر دوستام پیام نوشتم...

تند تند کار کردم

تند تند حساب کتابها را مرتب کردم

به چند جا تلفن زدم

چقدر انرژی و شور میده به آدم یه امید.... یه حس خوب... یه حال خوب... عشق



نیم ساعت پیش زنگ زد

سلام که کرد فهمیدم یه خبری هست... صداش یه طوری بود

یه کم مقدمه چید... یه چیزی تو دلم فرو ریخت...

این هفته هم نمیشه و با این برنامه ای که پیش اومده تا سه هفته دیگه هم....

اشکام میچکید ....

نزاشتم صدام بلرزه...

اما دلم لرزید

اونم یه سکوت کرد و خداحافظی

....

توکل بر خدا

ده دقیقه نشد ... زنگ زد... گفت لرزیدن صدات را حس کردم... تو حتی اگه قایم کنی من اشکات را میبینم

اما دلداری فایده ای نداشت... دلم تنگ شده

....

صبوری میکنم

درکش میکنم...

مسافت طولانی...

دل بیقرارم این حرفا حالیش نمیشه...

دعام کنید

نظرات 20 + ارسال نظر
SOLY چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 13:08

الهی الهی...
عشق خوبه .همدم هم خوبه ...ویه حسای خوبی که انتقال پیدا میکنه تو این روزایی که هیچ خوشی تقریبا نداریم.این خاستنه که همیشه زنده اس..منم حس کردم وقتی اشکات چکیده دلتم زخمی شده دور ازجون...یه زخمی تو دل آدم میوفته که فقط ادم خودش میفهمه. ان شالاه بسلامتی اقای دکتر هم میاد به دیدارت ودلت آروم میشه.


خوب فهمیدی حالم را ....

انه چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 13:14 http://manopezeshki69.blog.sky

از خدا میخوام زودتر شرایطتون جور شه که برای همیشه کنار هم باشین

نمیدونم چی بگم
توکل میکنم به خدا

فندوقی چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 13:47 http://0riginal.blogfa.com/

الهی بمیرم برات. با تمام وجود حست میکنم که چقدر انتظار بده و تو ذوق خوردن. نمیدونم چی بگم. فقط دعا میکنم عمر دوریتون کم باشه و به زودی برای همیشه پیش هم باشید. نمیشه با ایمو و چت تصویری یه کم از دلتنگیت کم کنی؟ البته که میدنم هیچی دیدن واقعی و لمس دستاش و چشم تو چشم شدن نمیشه.

خدا نکنه
الهی همیشه شاد و سلامت باشی
دیدن از نزدیک میخوام... وگرنه ایمو و ... هر روز هست

اذر چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 13:58

سه هفته ی دیگه ..مشغله هاشون زیاده ...
نمیشه شما بری پیشش ؟

شماها که میدونید من کلا نمیتونم برم

لاندا چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 14:28

ای جان عزیزم. حق داری واقعا سخته.... ایشالا یه قرار یهویی جور میشه تو یکی از همین هفته های نزدیک. چیزی که فکرشو نمی کردی...

ممنون عزیزدلم
کاش بشه

لاندا چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 14:29

ای جان عزیزم. حق داری واقعا سخته.... ایشالا یه قرار یهویی جور میشه تو یکی از همین هفته های نزدیک. چیزی که فکرشو نمی کردی...

خیلی سخته

الهام چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 14:31

سلام تیلو جان، امیدوارم غم دلت سبک بشه،
اولین باره که برات پیام میذارم مدت ها خاموش خوندمت،
من و مردی که دوسش دارم هزار کیلومتر از هم فاصله داریم، میدونم که تو میدونی هزار کیلومتر یعنی چی!
دعا میکنم برای دلت و مطمئنم روزای خوبی پیش روته

سلام به روی ماهت
این درد دوری خیلی سخته ... هر چی هم میگذره و دلها نزدیکتر میشه این فاصله سخت تر و زیادتر خودش را نشون میده

Khakestari چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 14:51 http://graylife.blog.ir

ای وای
چشم انتظاری خیلی سخته و وقتی که ادم بدونه داره تموم میشه و دیدار نزدیکه و بعد بفهمی نمیشه خیلی سخت ترش میکنه.

تیلو جان چه خوب برخورد کردی....اگه من بودم قهر میکردم.

امیدوارم این مدت هم زود بگذره و دلتنگیت رفع بشه.

دلم نمیاد باهاش قهر راستی راستی بگم ...اما از این قهرای الکی زیاد داریم

لیلا چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 15:48

تیلو جان عاشقانه ات پایدار

ممنون دوست جان
برای شما هم همچنین

مردیت چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 17:35

نمیدونم بگم حالتو میفهمم یا نه. ولی خوب بعدا که ببینی شون قطعا همه این لحظه ها یادت میره

راست میگی
یه لحظه دیدار تلافی همه این سختی ها را در میاره

آناهیتا چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 20:45

تیلو جان دقیقا میفهمم چقدر تو ذوقت خورد.ایشالا که یه برنامه یه هویی جور میشه و عشق را نوازش میکنی.:


مرسی که درکم میکنی

زهرا. سین چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 21:54

تیلو جان نمیشه اوندفعه تو بیای تهران و آقای دکتر رو سورپرایز کنی؟

دوست جان... دوستای قدیمی تر بهتر میدونن من پدرم سختگیر هستند... کلا هیچکس از وجود آقای دکتر خبر نداره و من کلا تنهایی اجازه سفر ندارم

روشن چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 22:27 http://roshann.blogsky.com

واقعا میفهمم چقدر ناراحتی ..
حق هم داری عزیزم
تیلو خودت نمیتونی بری پیش آقای دکتر؟

کاش میتونستم برم و سوپرایزشون کنم
چقدر خوب میشد

رسیدن پنج‌شنبه 10 آبان 1397 ساعت 09:24

آخههههه عزیزم. چقدر انتظار بی اجابت سخت و دردناک.
واقعا خدا صبر بده عزیزم. 55 روز یعنی دو ماااااه.
شایدم یه پنجشنبه دیدی یه دفعه یه جوری شرایط برای ایشون جور شد و بی خبر اومد و سورپرایزت کرد و تلافی این دلتنگی رو درآورد
بعد بیا بم بگو


حتی بهش فکر کردن هم حالم را خوب کرد

انتخاب هایم مرا به اینجا رساند پنج‌شنبه 10 آبان 1397 ساعت 14:29

سلام بر تیلو جانم
آخی عزیزم دلتنگی خیلی بده
و بدتر اینکه رکورد زدی
الهی زودتر لبت خندون بشه با ی قرار عاشقانه

سلام به روی ماهت
کجایی دختر گل

نل پنج‌شنبه 10 آبان 1397 ساعت 14:44

در این مواقع میگم:خونش حلاله.البت اگر دستت رسید

امیدوارم زودی ببینین همو
ما منتظر خوندن قرار عشقولانه ایم

وای خودمم منتظر این قرارعاشقانه ی بی قرارم....

راست میگی دستم بهش نمیرسه وگرنه...

رافائل پنج‌شنبه 10 آبان 1397 ساعت 21:49 http://raphaeletanha

ای جانم. چقدر این حس و حالت رو میفهمم. الهی که زودتر با یه دیدار غیرقابل پیشبینی تموم دلتنگیهات از بین بره.


میدونم که این حرفا را با گوشت و پوستت حس کردی... برای همین درکم میکنی

زهرا جمعه 11 آبان 1397 ساعت 13:21

وای چه احساس شیرینی

زهر شیرین

نسترن شنبه 12 آبان 1397 ساعت 01:44

دل ما برای تو تنگ شده بود تیلو

+ ان شاالله که خواهرت این روزای آخررو بدون مشکل بگذرونه و مسافرکوچولوتون صحیح و سالم به دنیا بیاد :)

قربون دلتون برم
انشاله ... انشاله ... قربون دعاهای قشنگت

هدی شنبه 12 آبان 1397 ساعت 07:41

سلام تیلوی صبور دوست داشتنی من عزیزم هیچ چیز کشنده تر از انتظار نیست خدا بهت کمک کنه دوستم
خدا بزرگه مهم اینه از راه دور اینهمه دوستت داره عزیزم انشالله بزودی همدیگه رو می بینید

سلام دوست خوبم
انشاله... خیلی دلتنگم دوست جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد