روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

بیشعوریهای رنگارنگ

چیزی که منو واداشت تا این پست را بنویسم ، خوندن یک کامنت بود

شاید زیادی احساساتی شدم و زیاد تند رفتم... شایدم با من موافق باشید

بهرحال توی ادامه مطلب مینویسم که همه مجبور نشین بخونین...



در صورت تمایل دوست دارم نظرتون را بدونم


 

کامنت ماله من نبود- یک عزیزی برای یک عزیز دیگه ای در اینستاگرام کامنت داده بود

و من یهو احساس کردم چقدر ماها نامهربون و بدبین شدیم




اینقدر همه از اینکه چقدر بقیه بیشعورن ، حرف میزنن و داد سخن میدن که اگه یه ذره کلاهمون را قاضی کنیم میبینم هممون بیشعوریم

(دور از جون شما دوست عزیزی که دارین اینا را میخونین)

والا من گاهی تو کارهای خودمون درمانده میشم

مثلا از خودم شروع میکنم - یک دوستی از مریضی و بد حالی مادرشون نوشته بودن و بعد مدتی پیداشون نبود- من نگران شدم و رفتم از دوستی که در ذهنم بود از ایشون خبر داره پرسیدم که آیا ازشون خبرداری؟ از حال مادرشون؟ ایشون هم جواب دادن بله خبر دارم و حال مادرشون خوب نیست...

نه پیگیری خاصی بود...

نه پیامهای مکرری

فقط یه خواهش برای یک خبرگرفتن از مادر یک دوست...

خب این به نظر شما بیشعوریه؟؟؟؟؟


بعد دیدم یک دوستی رفته از یه دوست دیگه پرسیده شما از حال فلانی خبر داری؟

ایشون چند صفحه داد سخن دادند که چقدر شما بیشعوری..... اون دوست اگه میخواست خودش از حال خودش خبر میداد... نباید بیاین از من سراغ دیگران را بگیرین... این فضولیه... این بیشعوریه... این سرک کشیدن تو زندگی دیگرانه....

خب عزیزمن این دوست اگه حالش خوش بود میومد از گل و بلبل مینوشت... وقتی در پست آخر خبر بیماری عزیزش را داده و بعد یهو غیبت شده یه عده ای از سر محبت نگران شدن... حالا اومدن به شما که بهش نزدیکتری رو زدن و یه حالی پرسیدن... این واقعا بیشعوریه؟ این سرک کشیدن در زندگی دیگرانه؟

مگه گفتن آدرس بیمارستان بده؟

مگه گفته شماره تلفن بده؟

بابا گفته طرف خوبه؟ خبر داری؟



میبینم راحت همدیگه را قضاوت میکنیم...

راحت برای هم نسخه میپیچیم ...

همدیگه را به باد تمسخر میگیریم...

همچین دیگران را محکوم میکنیم انگار خودمون نورانی و مقدسیم...

سوالاتی میپرسیم که والا آدم اگه یه ذره حیا داشته باشه از خودشم به سختی این سوالات را میپرسه....

دائم داشته هامون را شبیه پتک تو سر این و اون میزنیم...

از نداشته هامون جوری گله میکنیم که انگار خداوند به بنده ی خودش بدهکاره...

به راحتی قبح یک سری اعمال را میشکنیم ...

به راحتی آبروی هم را میریزیم...

اونوقت میگیم بقیه بیشعورن...

به جای برچسب زدن به دیگران یه کم حواسمون به خودمون باشه

از اون طرف بوم هم نیفتیم

خیلی وقتا میبینم یه نفر با دلسوزی یه تجربه ای را به دیگری منتقل میکنه و همه بهش هجوم میبرن و حمله میکنن و میگن حرف بیخود زده

میبینم یکی از سر خیرخواهی حرفی  زده (حالا شاید برفرض به نظر خودش درست به نظر ما غلط) همچین همه بهش شورش میکنن که انگار گناه کبیره بوده

والا یه ذره منصف باشیم

یه ذره کمتر به دیگران سخت بگیریم

ما ضرب المثل داریم یه سوزن به خودت بزن یه جوال دوز به دیگری...

پس اول حواسمون به خودمون باشه

قبل از اینکه به خاطر یه کامنت کل دنیا را به هم بدوزیم ... یه نگاه واقع بینانه ، مثبت ، دوستانه ... یک نگاه منصفانه... شاید طرف اصلا بدبیان کرده اما حرف بدی نزده... ما هم بزرگوار باشیم

گاهی میشه دوتا تعبیر داشت... یکی مهربانانه... یکی بدبینانه

بگیم فلانی دخالت کرده... یا بگیم فلانی در حد نگاه و دید خودش نظرش را گفته میخواسته کمک کنه... قصدش بدی کردن نبوده...




حالا دیگه به طور کلی میگذریم از اون کامنت گذارانی که کلا بی نام و نشان میان و هرچی از دهنشون در میاد مینویسن

و بعدتر میگذریم از اون وبلاگ نویسایی که به جای ساده گذشتن از کنار این قضیه سه صفحه جواب مینویسن و داد باشعوری سر میدن

(خودمم یکی از همین آدمها هستم... فکر نکنید خودم را مستثنی کردما)

فقط اومدم بگم... یک کمی نگاهمون را نرم تر کنیم

یه کم آروم تر باشیم

به جای این عینک بد بینی ... با یک نگاه مثبت ... میشه خیلی چیزها را بهتر دید
نظرات 21 + ارسال نظر
روشن چهارشنبه 30 خرداد 1397 ساعت 19:11 http://roshann.blogsky.com

آره اصلا یکم مهربونی به هیچ جا بر نمیخوره:)))

اره والا
این چه کاریه اینهمه با هم دیگه سر جنگ داریم

تیلو ممکنه اون پست دوستت مخاطب خاصی داشته
البته میگم ممکنه
شاید واقعا کسایی هستن که قصد فضولی تو زندگی اون خانم رو دارن

از طرفی ممکنه شخصی که همه رفتن ازش سوال پرسیدن تو شرایط خوبی نبوده
باور کن بعضی ها حتی با چند تا پیام و کامنت پشت سر هم بهم می ریزن
آستانه تحمل ها پایین اومده خیلی

سپیده جان من اخلاق و ملاحظه کاری و ادب تو رو دیدم و میشناسم
اما این ممکنه ها را رها کن...
برفرض اینطوری باشه چقدر ساده تر هست ما به خوشبینی بسنده کنیم و بگیم ... بله ایشون بهترن...تمام

دقیقا حرفت را برای آستانه تحمل قبول دارم
اما بازم نظرم این هست وقتی کلافه و بی تحمل هستیم مجبور نیستیم با دوستای خودمون بدرفتاری کنیم
میتونیم تو اون شرایط نریم سراغ دوستامون... بابا ملاحظه هم را بکنیم

مهسا چهارشنبه 30 خرداد 1397 ساعت 19:44

فکر میکنم یه ذره فهمیدم کی و چی... بله متأسفانه منم جا خوردم از صحبت این دوستمون..

کاش اینهمه واضح نمیگفتم که همه متوجه بشن کی بود
ولی منم واقعا جا خوردم و یه حالت بدی بهم دست داد از این جواب

رابعه چهارشنبه 30 خرداد 1397 ساعت 19:51

دقیقا تیلو جان این مسئله رو در مورد یکی از دوستان وبلاگی دیدم که پیجی هم در اینستا دارن ایشون یکی از عزیزانشون بیمار شده بود و ماهمه نگران بودیم و یکی از دوستان از دوست نزدیکشون پرسیده بود که اون جوابی نزدیک به همین مضمونی که شمامیگین داده بود من روشنفکر نیستم ادعاشم ندارم کلا سادگی رو بیشتر می پسندم تا ادعا ولی ازین برخورد خوشم نیومد شاید ما همدیگه رو ندیده باشیم مخصوصا من که اصلا وبلاگم ندارم و کلا جزو حلقه های مفقوده هستم ولی وقتی اینجا میام و از شما میخونم خواه ناخواه شما رو دوست خودم میدونم و نگران میشم حالا یا وقت اجازه میدم به خودم و پرس و جویی میکنم دلیل بر فضولیم نیست واقعا نگرانم حالا نمیدونم دیگران چه نظری دارن.

من خیلی متاسفم که طوری این موضوع را بیان کردم که همه فهمیدن منظورم کی بود
اما ببین رابعه جان
ما همه با هم دوست هستیم ... وقتی حال و احوال هم را میپرسیم یا نگران هم میشیم از سر محبت هست ... والا حال و احوال پرسی فضولی به حساب نمیاد
مثل اینه که من همسایه را تو خیابون ببینم ... بگم سلام ... حال شما؟
ایشون در جواب بگه مگه فضولی؟

آره آدم از دوستش بیشتر از بقیه انتظار داره

خودت رو ناراحت نکن بیا من بغلت کنم

مرسی سپیده جون
بغلت را لازم داشتم

آبی پنج‌شنبه 31 خرداد 1397 ساعت 02:48

واااااااای تیلو جانم حرف دل منو شما نوشتی درد مشترکیم
تیلو جان البته دلسوزی که شما بیان کردید در دنیای واقعی هم زیاد دیده شد این دلسوزیها رو بیشعورانه و فضول بودن تلقی می کنند تیلو عزیز در یک کلام خلاصه باید همه مون طبق روحیات حال حاضر مردم جلو بریم تا دچار این برخوردها نشیم مردم علاقه ای به دلسوزی ندارند الان دل سوزوندن با فضولی برابر شده و کاری هم نمیشه کرد باید بپذیریم این جزء برداشت و روحیه مردم شده .
وبلاگی که من نظر گذاشته بودم که خودت دیدی چه جور بهم شورش کردند باورت میشه تا یک روز کامل حس کردم دچار یک گناه کبیره وحشتناکی شدم که دیگه حتی درهای توبه به روی من باز نیست تا این حس بدی پیدا کرده بودم به خدا گفتم قربونت برم تو این قدر در برابر گناهانمون بخشنده ای بندگانت تو فضای مجازی در حال شورش و محاکمه هستند دقت کن تو فضای مجازی
تیلو جان به والله هرگز هرگز ادعا نداشتم علامه دهرم همه ما کامل ومعصوم نیستیم عصبانی هم میشم ولی من هیچگاه از سنتی اندیشیدن و روشنفکر بودن خوشم نمی اومد خودمو نمیخواستم محدود به نگاه خاصی کنم بیشتر سلیقه و روحیه خودمو در نظر میگیرم وقتی یکی پست میذاره میگه درباره ازدواج فرزندت نظر بدهید من اگر آدم باشم اگر ذره ای شعور داشته باشم باید از صداقت و روحیه خودم بنویسم وقتی در قالب یک مادر برای فرزندم نوشتم یعنی اینکه تنها برای فرزندم بوده به کس دیگه ای آسیب نمیزنه به کس دیگه ای نگفتم تو حق نداری با یک مجرد ازدواج کنی قابل تاییدم نیست یا به شما که مطلقه ای نگفتم تیلوها نباید خواستگار مجرد داشته باشند من غلط کنم برای دیگران نسخه تجویز کنم و بخوام درباره ازدواج دیگران اظهارنظر کنم من فقط برای فرزندم نوشتم نظر و دیدگاه شخصی خودمو گذاشتم توش ذره ای اغراق نکردم از کامنتم دفاع کردم چون باید از نظر شخصی خود دفاع کرد مشق که ننوشته بودم فکر و سلیقه خودمو نوشته بودم بله عده ای از کامنتم برداشتهای درستی نداشتن ابدا نمیگم کامنتم درست بوده اما برای من که نویسنده اش بودم درسته برای دیگران جالب نیست خوب قرار نیست همیشه نظرات جالب باشه دیگه شورش و محکوم کردن نداشت
این رفتار کامنترها دلیلش تیلوجان حمایت از وبلاگ نویس نیست نشانه اینه که مردم فکر می کنند خودشان بسیار بی عیب و مثبت اندیش هستند الانم که میدونی همه دنبال گناهان کبیره دیگران میگردند تا خودشان رو پاک و منزه نشون بدهند کاری می کنند که همه جرات حق بیان عقیده واقعی شون نداشته باشند کامنتر با وبلاگنویس حرف زدند به دیگران ربطی نداره جواب بدیم میگن فلانی عصبی و خودخواهه به هر حال همه مستثنی نیستند برداشت های نادرست از نظرات کامنترهاشون دارند چرا که نظر مخالف براشون جالب نیست من یه چیز دیگه نوشتم یه چیز برداشت شدحالا کسی زیربار نمیره ها همه مون ماشاالله واقع بین و سازش گران نابغه ای هستیم فقط دیگران هستند که کارشون اینه که دیگران رو بشورن و روی بند بیندازن ای کاش اول طاقت و ظرفیت داشته باشیم بعدا دنبال چالش باشیم تا دیگران رو محترمانه دعوایی و عصبی جا نیندازیم برداشت نادرست از یک کامنت به دلیل نداشتن تحمل بالا منجر میشه کامنتری مثل من که معصوم و پاک نیست آدمه عصبانی بشه .
من ناراحت بشم صریح و واضح ناراحتیمو محترمانه ابراز میکنم متاسفانه بعضیا ناراحت میشن اما تو دلشون نگه میدارن و این اصلا خوب نیستا به هر حال در فضای مجازی نه میشه برای کسی دل سوزاند نه میشه نظر شخصی با صداقت تمام نوشت حالا نادرست هم باشه نباید در برابرش موضع گرفت نه میشه عصبانی شد نه میشه تجربه ای به اشتراک گذاشت صد جور برداشت میکنند کلا کار درست رو بعضیا میکنند که همرنگ جماعت میشن هر جا می بینند طرف چه جوریه همون طوری رفتار می کنند من واقعا نمیتونم باید حرفمو بزنم برای همین تجربه کردم نظر شخصی گذاشتن بدون درنظر گرفتن میل دیگران یعنی ریسک بزرگ و محکوم شدن
تیلو جان همه ما از این قاعده مستثنی نیستیم درسته منم شاید وبلاگ داشتم اینطوری بودم همه مون نظر مخالف رو دوست نداریم منم یک آدم معمولی هستم عصبانی میشم گاهی سرحالم گاهی ناراحتم گاهی جدی ام گاهی شوخی میکنم گاهی کامنتم خوبه گاهی خوب نیست نه املم و نه روشنفکرم منم آدمم اشتباهات خودمو دارم با این حال میدونم با خودم چند چندم صداقتمو دوست دارم پاش می ایستم برای مثبت نشان دادنم دیگران رو منفی جلوه نمیدم به نظرم در فضای مجازی حداقل بهترین جاست تا خودمون باشیم واقعی بودن خیلی لذت بخشه تیلو جان همیشه ما آدمها از خودی میخوریم فضای مجازی از نظرات نوشته شده برداشتهای منصفانه نداره در اکثر وبلاگها اینطوریه .تیلو جان صادقانه بهم بگین کجای اون کامنتم به شما مطلقه های عزیز توهین کردم یا براتون جواز فقط ازدواج با مطلقه و بیوه ها رو صادر کردم ؟من فقط درباره ازدواج فرزندی حرف زدم که روزی قراره ازم مشورت بگیره نمیگم نگاهم درسته اما روحیه و سلیقه منه به کسی آسیب نمیزنه هر چند که همان مرد مطلقه و بیوه هم آدمه و ازدواج باهاش توهین تلقی نمیشه درست نیست واسه این نظر منو عصبی قلمداد کنند و در ظاهر سوتفاهمی بدونند اما زیرپوستی این همه محکومم کنند من رفتارهای زیرکانه رو تشخیص میدم یکی به نعل بزنی یکی به میخ ایکاش زن احمقی بودم مطمئنم اینهمه زجر نمیکشیدم برام مهم نیستا اما اینها رو نوشتم تا بگم تجربه این مدلی دارم ملت همیشه در صحنه به هیچ کسی رحم نداره همه جا هستند تا از یکی آتو بگیرن تا مثل پتک روی سر دیگری بزنند درک میکنم چه تجربه نچسبی هست .

سلام آبی جان
من دیدم که اونجا همه با هم کلی بحث کردین... مقداری از بحث را هم خوندم ... ولی حقیقت این بود که کامل و دقیق نخوندم... دقیق یادم نیست فکر نمیکنم اصلا توی بحث شرکت هم کرده باشم... واقعیت این هست که من سالهاست که دارم روی خودم کار میکنم که کسی را قضاوت نکنم...همیشه میبینم که بقیه این حرف را میزنن ولی در عمل همدیگه را قضاوت میکنن... اینکه شما نظر خودت را گفتی به نظرم اصلا بد نیست... و اینکه اونا هم اومدن نظرشون را گفتن بازم بد نیست ... ولی کاش یاد بگیریم دست از قضاوت همدیگه برداریم
، دست برداریم از این کاری که ذره بین میگیریم دستمون و همدیگه را جوری نقد میکنیم که انگار خودمون مقدسیم...
من حرفات را قبول دارم
ولی این را هم میدونم که گاهی بعضی از کلمات حساسیت های بیشتری دارند و باید در استفاده ازشون بیشتر دقت کرد
خلاصه که دنیای مجازی یا واقعی حق با توست کسی نباید دل کسی را بسوزونه... دل بشکنه... ضربه بزنه... والا این دنیا کوچکتر از این حرفاست

عاطفه پنج‌شنبه 31 خرداد 1397 ساعت 11:00

تیلو من وقتی کتاب بیشعوری رو خوندم، حس کردم خودمم ی جورایی بیشعورم و به بعضی رفتارهام فکر کردم سعی کردم انجامشون ندم تا حدودی موفق بودم ولی هنوز خیلی خیلی کار دارم، بزرگترین بیشعوریم تصمیم تو اوج عصبانیته.... الان موندم تو جواب این بلاگر که ی احوال پرسیدن اینهمه تفسیر داشت!!!! کلا تیلو متنفرم از آدمهایی که دنبال حرفن که از کاه کوه بسازن...

آفرین راست گفتی
شاید اینم بیشعوری من بوده که از کاه کوه ساختم
ولی گاهی دوست دارم در مورد بعضی چیزها گپ بزنیم شاید باعث رشد عقلیمون بشه

رسیدن پنج‌شنبه 31 خرداد 1397 ساعت 11:20

بله متاسفانه همه مون شدیم آینه انعکاس بدی های دیگران . اینقدر تو بحر هم رفتیم که یادمون رفته خودمون چی هستیم و داریم چطور رفتار میکنیم . اینقدر دیگران رو روی ترازوی بی انصافی خودمون وزن کردیم که دیگه وزن خودمون یادمون رفته . نمیدونیم خودمون چقدر اشتباه هستیم و باید یه درمانی برای خودمون هم پیدا کنیم .
کاش بیشتر حواسمان به خودمون باشه نه به دیگران .
الان تو بحث های حتی خانوادگی و دوستانه زیاد شده این رفتار . که همه میخوان همدیگه رو تصحیح کنن . همه شدن عالم دینی و اقتصادی و سیاسی . این میگه نماز بخون اون میگه چرا میخونی. این میگه روزه چیه اسلام و یهود چیه . همش کارشون شده حرافی بدون علم و بینش واقعی .
از تفرقه های نژادی و قومی و حتی استانی و شهری . این لر اون عرب ما نژاد برتریم. آخه یعنی چی .
خدا عاقبت مون به خیر کنه . که فکر میکنم ملت ایران الان بیشتر از هر چیزی به عاقبت به خیری نیاز دارن و رشد فکری و فرهنگی.
من خودم آدمی هستم که تو هیچ کدوم از این جور بحث ها شرکت نمیکنم . حتی اگه نظرم مختلف باشه چون طرف صحبت م رو میبینم که اصلا اهل تفاهم نیس و داره تخته گاز فقط از عقاید و افکار خودش دفاع میکنه بدون اینکه ذره‌ای احترام به اطرافیان بذاره . میگم بذار تو حال خودش باشه وقتی نمیتونم روش اثر بذارم .

وای چقدر درست گفتی
اما گاهی وارد بحث میشم و آخر بحث به خودم میگم تو آدم نمیشی............؟؟؟؟؟؟؟؟

نل پنج‌شنبه 31 خرداد 1397 ساعت 11:20

فکر کنم متوجه شدم کی و چیه..
من باحرفهات کاملا موافقم.
چون میبینم ناراحت شدی و نیمخام ناراحتیت جریان داشته باشه.موضوعی که درباره اون پست و کامنت بود این بود که:
(چون نمیخام اسم ببرم-نویسنده پست میزارم ۱ - نویسنده کامنت میزارم ۲- شخصی که حالش خوب نیس ۳)
۲ بعد شنیدن ۳ میاد سریع ۱ رو فالو میکنه و ۱ قبول میکنه.تا قبول میکنه ۲ میاد ازش درباره ۳ میپرسه!
۱ میگه:من همونقدر میدونم که خودش گفته و اعلام کرده.بخاد خودش میادمیگه.
۲بلافاصله آنفالو میکنه.بدون هیچ حرف دیگه ای.





این چیزیه که ۱ تعریف کرده.

میدونی تیلو.منم اخلاقم همینه.همین الان خاهرم حرف بزنه با من.به مامان و بابا نمیگم.چون با خودم میگم:بخاد خودش میگه.
حتی اگر هم چیزی مامان و بابا بپرسن چیزی نمیگم.
چه برسه حرفهای دوستهای دیگه امو بخوام بگم.
و باز من هم این مدلیم.کسی یک پاسخی به من بده ازش تشکر میکنم.حتی اگر جواب کامل نداده باشه یا بگه نمیدونم یا.... .
بنظرم دور از ادبه ادم تشکر نکنه.

میدونی وقتی من این ماجرا رو خوندم.حقو به ۱ دادم.اینکه یکی میاد تو رو فالو میکنه.سوال میپرسه.تو جواب محترمانه میدی(چه باخبر باشی چه نباشی)بعد بی هیچی بیاد انفالوت کنه!!
خب خیلی مسخره است.
مث اینه کسی بیاد سوال بپرسه.بعد به جوابی که میخاد نرسه.بلاکت کنه یا بزنه توی صورتت یا .....‌‌ .

صبر کن نل عزیزم
قضیه یه احوال پرسی ساده بود... همین... یه جواب ساده داشت...
منم حرفای خواهرم را به مامانم نمیگم ... اصلا حرفای هیچکس را برای هیچکس تعریف نمیکنم
قرار نبود حرف تعریف کنه
قرار نبود راز دل بگه
من اصلا از هیچکدومشون دفاع نمیکنم
من میگم اینهمه با هم نامهربون و بی انصاف نباشیم
در هر مساله ای
میگم جواب یه احوال پرسی ساده را راحت و ساده بدیم...

شاذه پنج‌شنبه 31 خرداد 1397 ساعت 14:25 http://moon30.mihanblog.com

سلام
هممون گرفتار سهو و تقصیریم. این شعار نیست. یه واقعیت تلخه

سلام به روی ماهت
دقیقا
چه تلخ بود و ساده

دینا جمعه 1 تیر 1397 ساعت 05:21 http://www.isharan.blog.ir

سلام بانو. درسته خیلی حرف ها از روی خیر خواهی زده میشه، خیلی، ولی لحن ها گاها جوریه که برخورنده ست و شما هر کاری کنی نمی تونی با مهربونی ردش کنی. یه مثال ساه که خودم خیلی باهاش مشکل دارم، همین سوال مسخره ی : پ چرا بچه دار نمیشینه.
پشتش ممکنه کلی محبت باشه، نگرانی از ناباروری، تبعات بده دیر بچه آوردن و ... ولی محبت توش تلخیه دخالت رو کم نمی کنه. من به این میگم بی شعوری، از طرف هر کسی که من به حریم خصوصی خودم راهش ندادم، حتی اگه مامان بابای خودم و شوهرم باشه.
کسی که اومده علنی گفته حال عزیزم بده، همه رو توی این حریم شریک کرده، اجازه ی ورود داده در همین حد دلسوزی، کاری از من برمیاد یا نه؟ دعای خیر و اینا
ولی کسی که همچین اجازه ای نداده هر ورودی توی زندگیش از نطر من دخالته

سلام به روی ماهت
چرا بچه دار نمیشی یه قضیه کاملا شخصیه که به اتاق خواب دو نفر دیگه مربوطه ... به نظر من خیلی بیشعوریه این سوال... اصلا ساده و زودگذر نیست...
کجاش این محبته؟ ؟؟؟؟؟؟
دقیقا بیشعوریه
افرین ...منم میگم کسی که میاد اینجا مینویسه حال عزیزم بده... اجازه داده که ما احوال پرسی کنیم ... دلسوزی کنیم... دعا کنیم...

نازلی جمعه 1 تیر 1397 ساعت 20:35

دقیق نمیدونم کی به کی بوده اما یک چیزی میدونم . خشمهای خودمون رو بدجور سر هم هوار میکنیم تو دنیایی که خودش به حد کافی نامهربونه
بنظرم به آستانه تحمل خیلی ربطی نداره به شعور اون ادم ربط داره .شاید درتس ترین کار این بود که به اون شخصشرح حالی از مادر اون دوست داد و بعد گفت کاش از خودش هم میپرسیدی چون اینطوری نگرانی و محبتت بهشون نشون میدی و تاثیرش بیشتره
همین ! به همین سادگی
تیلو فکر میکنم کتاب بیشعوری خاویرکرمنت باید به خیلیها هدیه داد

نازلی جان دقیقا درست گفتی
اما من همه چیز را از خودم شروع میکنم ... به نظر باید دوباره این کتاب را بخونم

مامان آیسا شنبه 2 تیر 1397 ساعت 13:12

آبی چرا اینقده اصرار داری که اهل منطقی و در هر دعوایی مقصر طرف مقابله نه تو؟ من شناختی از نازلی ندارم ولی هرجا کامنتی از تو بوده نصفش در وصف خودته و اخ بودن بقیه. انگار با هرکی مشکل پیدا کنی راه میفتی بدگویی کردن. برای ما که اینجا چهره کسی قابل دیدن نیستم عصبانیتت قابل دیدن بود. اول بدگویی اینک اینطرف و اونطرف حالا بدگویی نازلی. کاری ندارم بد هستن یا خوب اما کار شما با منطقی م منطقی م گفتتن و گله کردن ها جور در نمیاد. تیلو خانم آدرس وبلاگ نازلی کدام لینکه؟

مامان آیسا سلام ...
شاید خانم آبی کمی حساسه ... بدگویی نمیکنه ... تعریف کرده
وگرنه من با نازلی کاملا آشنا هستم و باهاش هم خیلی دوستم ...

این آدرس نازلی
http://www.n-nikan.blogsky.com/

مامان آیسا شنبه 2 تیر 1397 ساعت 17:39

تیلوتیلو شماخانم فهمیده و مهربانی هستی من شناختی از نازلی ندارم و تازه با آدرسی که دادی فقط دو پست خواندم همه رمزیه. ولی پست آخر را با این کامنت مقایسه کردم نازلی را با تجربه و پخته تر دیدم. تعریف؟ من تعریفی ندیدم در کامنت
تشکر میکنم برای آدرس

شما به من لطف داری
من باید اعتراف کنم کسایی که اول اسم وبلاگیشون مامان دارن.. مثل شما که مامان آیسا هستین به من حس خوب میدن....
من مدت زیادی هست که نازلی را میخونم و خارج از دنیا مجازی هم کمی تا حدودی باهاش درارتباطم ، دختر بی نظیری هست با نگاهی دقیق و تیزبینانه
نازلی غرض ورز و کینه جو نیست ، از پیش داوری و قضاوت به دور هست، نه ادای روشنفکرای امروزی را در میاره و نه سنتی و قدیمیه، به نظرم نگاه خوبی به اطرافش داره
با اینکه سن و سالی نداره ، پخته و با تجربه س
دختر تک بعدی نیست
دختر عقده ای و دارای مشکلات روحی نیست برعکس آرامش بینظیری داره ... خیلی منطقیه
قلم شیوا و روانی داره
از لابلای کلماتش حس خوب و مثبت به آدم میده
نگاه بازی به جامعه و اطرافش داره
من نمیتونم ازش تعریف کنم یا قصد تمجیدش را ندارم
این چیزی هست که من ازش برداشت کردم

تعریف منظورم تعریف کردن و بازگو کردن بود نه تعریف و تمجید
قربون شما

مامان آیسا شنبه 2 تیر 1397 ساعت 19:55

مرسی تیلوتیلو. تمام عمر به اینکه همه مادرم را به نام مامان محمد _برادرم_صدا میزدن حساس بودم تا خودم هم مبتلا شدم . نسل مادرم معمولا همینطور بو. اما نسل من نه. اما خودم مامان آیسا را انتخاب کردم. خدا دخترم آیسا را بعد از هفده سال نذر و نیاز به من داد و هرزمان می‌شنوم مامان آیسا لذت شیرین نتیجه آن همه سال انتظارم را می برم. خدا دختر شیرین زبان و دلسوزی نصیبت کند
من اشتباه متوجه شدم عذرخواهی میکنم. از تعریف، فکر کردم منظور اینه آبی در کامنتش از نازلی تعریف کرد. باز هم میگم شناختی از نازلی ندارم اما با تعریف شما و مطلبی که در وبلاگشان خواندم مشتاق شدم. رمز خواستم. شاملم شود یا نه را نمی‌دانم.

خواهش میکنم عزیزدلم
اتفاقا اینطوری پیشوند مامان داشتن پر از حس خوب و مثبت هست
انشاله که کنار دخترتون سالیان دراز خوشبخت و شاد و سلامت باشید
خواهش میکنم عزیزدلم... پیش میاد... بهرحال اینجا ما مینویسیم و لحن گفتار وجود نداره گاهی ممکنه اشتباه حرفای هم را برداشت کنیم، همین که با سعه صدر حرف هم را بپذیریم و ظرفیت گفتمان داشته باشیم عالیییییییییییییی هست
من بازم میگم از نظر من نازلی دختر منحصر به فردی هست

آبی شنبه 2 تیر 1397 ساعت 20:45

به مامان آیسا
خانم محترم من بدگویی کسی رو نکردم شما ظاهرا از حرف زدنم از اینک رنجیده ای چون مخالف اینک هستم بدگویی شان رو نکردم اینک در وبلاگستان مخالفان زیادی داره درباره نازلی هم بدگویی نکردم واقعیت رو نوشتم من ادعا منطق ندارم شما از چی ناراحتیدشما لطفا حداقل منطقی باشید تا ما و دیگران از شما بیاموزیم حالا شما که لینک ش رو هنور ندارید آن بحث رو نخوندی از کجا متوجه شدی عصبانیتم قابل دیدن بود!!! آآآآآهان منظورتون وبلاگ اینک لابد هست باشه شما فکر کنید بدگویی اینک رو کردم اما نکردم .
تیلو جان طرف نازلی رو هنوز نمی شناسه در خوب بودنش شکی نیست اما ایراد گرفتن این خانوم بیشتر ظاهرا به خاطر شناخت شون از من از وبلاگ اینک هست دلش پره که به اینک توهین شده نگاه کن چه فضای مجازی داریم ندانسته ندیده نخونده نظر میده خوشبحال اونایی که همه جا خاموش میخونند .

آبی عزیزم
البته که این کامنت را برای مامان آیسا دادی و من نباید دخالت کنم
اما ... با توجه به اینکه اینجا محیط وبلاگ من هست ، و کسی اسمی از خانم اینک نیاورد لزومی به اینکه همه ی مسائل را بکشیم وسط نمیبینم
به نظر من مامان آیسا هیچ حرف بد و تندی هم به شما نزد ... به نظرم نباید ناراحت بشی
بدون قضاوت و پیشداوری بهتره که با هم دیگه دوست باشیم
من ندیدم کسی به شما حرف بدی بزنه که من حداقل اینجا در محیطی که خانه ی من محسوب میشه اجازه نمیدم کسی به دوستم حرف بدی بزنه... و مامان آیسا هم آروم و منطقی با شما حرف زد .... اینقدر حساس نباش عزیزم...

آبی یکشنبه 3 تیر 1397 ساعت 14:04

"من شناختی از نازلی ندارم ولی هرجا کامنتی از تو بوده نصفش در وصف خودته و اخ بودن بقیه. انگار با هرکی مشکل پیدا کنی راه میفتی بدگویی کردن. برای ما که اینجا چهره کسی قابل دیدن نیستم عصبانیتت قابل دیدن بود. اول بدگویی اینک اینطرف و اونطرف حالا بدگویی نازلی."

تیلو جانم این چیه ؟مامان آیسا حرفی از اینک زد یا من ؟به من تهمت زدند که راه میفتم تو وبلاگها بدگویی و توهین دیگران میکنم .
تیلو جان درسته صددرصد وبلاگ شماست منم با توجه به حرفای این خانوم جوابشان رو دادم شما جای من بودید چیکار می کردید این خانوم دقیقا حرفایی زد که عاشقان اینک و خودش دارند یکماه در فضای مجازی جا میندازن چه حساسیتی عزیزم طرف کامنت نوشته فلانی همه رو اخ میدونه خودشو منطقی حالا فکر بکنیم من حساسم یا این خانوم قاضی القضات تشریف دارند مشخصه طرف اینک هست از من خوشش نمیاد من کجا نوشتم بقیه اخ هستند من منطقی ام من که تو کامنتم همین پست صد تا به خودم زدم گفتم عصبانی شدم کامنتام شاید گاهی خوب نباشند روشنفکر نیستم به خدا ادعای منطق هم ندارم درد من صداقته چیزی که در این جامعه پذیرفتنی نیست و من حاضرم تاوانش رو بدهم متاسفانه بعضی زیرپوستی حامی اینک هستند دلخوری عدم محبوبیت اینک رو به من ربط میدن من هیچ جا به اینک توهین نکردم اینک توهین کردند ما هم سکوت نکردیم جوابش رو همیشه دادیم حالا نمیدونم چرا من بین اینهمه مخالف اینک توهین کننده تلقی شدم تیلو جان شما باید به مامان ایسا هم تذکر میدادید اینجا وبلاگ شماست و نباید درباره اینک حرف بزنند حالا به رسیدید میگین پای اینک رو من وسط میارم این خانوم شروع کردند من حساس هستم اما نه اون قدری که الکی واکنش نشون بدهم بله عده ای تلاش میکنند منو حساس و بداخلاق معرفی کنند برام مهم نیست شما دیگه اینو نگید وقتی یک نفر بهم تهمت میزنه حرف از اینک وسط میاره من چی بگم نگاهش کنم هر تهمت و قضاوتی جواب داره عزیزم .
منم عذرخواهی میکنم شما بی گناهید به هر حال من یه کامنت گذاشتم دیگران نباید به نام حمایت از اینک منو محکوم کنند درباره وبلاگ خانم نازلی منظورش نبود عصبانیتم رو در وب اینک گفته چون خودش گفت نازلی رو نمی شناسد از اونجا از من کینه کرده قیافه ات ندیدیم عصبانیتو دیدیم این خیلی مغرضانه ست آدم ناراحت میشه شما خودت از رفتار دوستتون ناراحت شدید پس به منم حق بدهید حرفاشون کاملا یکطرفه بود چرا نباید جواب بدهم ؟!!!
فقط خواستم توضیح بدهم همین به هر حال ببیخشید اصلا قصد بحث با کامنتری ندارم خودشون آدمو به حرف میارن .

سلام دختر آبی
شاید بهتره بگیم سلام دختر آبی آسمونی
این خانم اینک چه سر و صدایی ایجاد کرده در دنیای مجازی
چقدرم حاشیه داره...
شما هیچوقت توهین کننده تلقی نشدی ... حداقل من که شما را توهین کننده ندیدم
من فقط دختری دیدم کمی حساس و دقیق و تیزبین
من به مامان آیسا هم گفتم که شما از کسی بدگویی نکردی
توی همون کامنت و ایشون هم کاملا این قضیه را پذیرفتن
خوب کاری کردی که توضیح دادی
همیشه با حرف زدن سوتفاهم ها حل میشه و مشکلات از بین میره
دوستا نباید با چند تا جمله از هم برنجن... باید بیان حرف بزن و همه مشکلات و سوتفاهم ها را حل کنند

مامان آیسا یکشنبه 3 تیر 1397 ساعت 20:12

تیلوتیلو مهربون من از شما معذرت میخوام اگر در وبلاگت باعث بحثی که دوست نداری شدم. من طرفداری اینک را نکردم فقط نظرم درباره رفتار خانم آبی اونم محترمانه نوشتم و هیچ حرف بدی هم نزدم. زندگی اینک به خودش ربط داره من هرگز نمیتونم طرفدارش باشم و این خانم را تایید کنم. خواندن وبلاگش باعث ناراحتی و حتی عصبانیت م می شد و مدتهاست نمی‌خوانم.
خانم آبی، دخترم، خواهرم، عزیزم من که شما را نمی‌شناسم که قضاوت کنم و قاضی القضات باشم و متوجه نشدم منظور از کسی که میخواد شما را عصبی جلوه بده منم یا شخص دیگه ولی رفتار شما این حس را در خواننده القا میکنه. کامنت های شما حتی اگر اسم هم ننویسی به خاطر همان ویژگی که گفتم برای همه قابل شناسایی ست. من را ببخش اما کمی لجوجی و جبهه گیری ت را کمتر کن.

اصلا معذرت خواهی لازم نیست مامان آیسا (از گفتن اسمت خوشم میاد شدییییید)
شما دوتا نظراتتون را نوشتید
ما هم خوندیم
امیدوارم کمی با هم مهربان تر باشیم و آروم تر از کنار هم عبور کنیم
در مورد خانم اینک هم ترجیح میدم هیچ نظری ندم

آبی یکشنبه 3 تیر 1397 ساعت 20:19

ممنونم ازت نه به خاطر اینکه این جوابو بهم دادی نه واقعا من خیلی بی تعارفم تیلو تو هر چی جوابمو بدهی من قبول می کنم چون طبق نوشته هات که از روحیاتت آشنا شدم قبولت دارم و برای همین ازت حتی در هر صورتی نمی رنجم و حرفتو قبول میکنم اینو جدی جدی میگم . تیلو جان کجای کامنت مامان ایسا منطقی و آروم بود ؟اینو با عصبانیت نمیگما دارم سوال میکنم حالا احترام به کامنتر واجبه اما نه اینکه منو حساس بدونید و اون خانم رو آروم !!!من اتفاقا همین توضیحات رو دادم که مشکلات برطرف بشن من به خانم نازلی هم گفتم که ما ملت دهان بینی هستیم درسته این مسله منه ایشون قرار نیست نگران باشه اما متاسفانه حرفایی از طرف ایشون در اون وبلاگها زده می شد ایشون گفته بودند با خوک کشتی نگیرید و سکوت کنید این استدلال منطقیه اما تکلیف مردم دهان بین چی میشه هیچی من و امثال منو توهین کننده ای می بییند که راه میفته همه جا بدگویی این و اون رو میکنه و همه رو اخ میدونه ببین کامنتر مامان ایسا دقیقا به خاطر اینک ازم دلخور بود اسمش رو برد پس واقعا دوستداران اینک بدشون نمیاد از من از طریق حمایت الکی از نازلی غول توهین کننده بسازند فقط به خاطر اینک عزیزشون خیلی مسخره ست به توهین هایی که همان مظلومان کردند هیچ توجه ای ندارند اما حرفای من خیلی براشون بدگویی تلقی شده من از این دیدگاهها ناراحتم مسله حساس بودن نیست تلقین خیلی بد هست من واقعا کامنتم بدگویی نازلی نبود اگر میخواستم اینکارو کنم در وب بانو اینکارو میکردم من شخصیتم و تربیتم این نیست همین تیتری که نازلی روی پست جدیدش نوشت من اول در وبلاگ عسل عزیزم زن کویر بعد اون موج سواریهای ماجرا وب بانو کامنت گذاشتم و واکنش نشون داده بودم من سکوت نکرده بودم گفتم روی گوری که توش مرده نیست زار نزنند اما نازلی با همه خوبیهاش یادش افتاد نباید با خوک کشتی گرفت الان لطف کردند تازه یادشون افتاده بگن روی این گور مرده توش نیست به خاطر موج سواریها دلگیر بودم نه اینکه دنبال تایید کسی باشم تاکید میکنم من اصلا دنبال تایید کسی نیستم فقط دوست ندارم دیگران برام جوسازی کنند ببین تیلو جان به یقین رسیدم خیلی در فضای مجازی برداشتهای ناردست زیاده در فضای واقعی هم داریم اما وبلاگستان حادتره من هر چی بگم یکجوری دیگه برداشت میشه چرا چون طرف میگه تو حساسی همین ملکه ذهنشون میشه و تمام من راستش از این دلخور بودم به خودی میگم من عصبانیتم دلیل داشت چرا همه حرفامو به خودت گرفتید تو پست میگن آنچه برای خودت می پسندید برای دیگران بپسند من نگفتم چرا جوابمو داد گفتم از بس به خودت گرفتید عصبی شدم دغدغه هام براش توهین تلقی شد عصبی شدم من پذیرفتم عصبانی شدم اما ایشون همچنان روی نقطه انتقادپذیری و دادوفغان من ایستاده اشکالی نداره اینها بدگویی نیست نازلی در نوع خودش روان سالمی داره اینو فکر کنم یکبار به خودش قبلا گفتم بهش نمیاد دوران سختی رو گذرونده باشه روح آسیب دیده ای نداره اینو همیشه بدون تعارف گفتم این حرفا فعلی ام که بدگویی و توهین نیست اتفاقا من همون اول توی وبلاگ زن کویر نوشتم من با هیچ کسی در وبلاگستان مشکلی ندارم با هیچ کسی با هیچ شخص خاصی اینکه چرا توضیح و نقد رو دیگران توهین و بد میدانند این مشکل رو باید در خودشون جستجو کنند که در چه دنیایی زندگی می کنند دنیای اینک ها بله درسته من آدم بد اونا هستم اما دیگران که انتقادپذیرن نباید به اسم آب به آسیاب نریختن ها از نقد شخصیتشون دلخور بشن در خونه شون هم باهاشون حرفا زدم چون پست شون عمومیه منم کامنت خصوصی گذاشتم اینجا به خاطر تفکرات تنگ نظرانه مامان ایسا که به خاطر اینک به من توهین کردند نوشتم تا بخونند و نگن من همه رو اخ میدونم نقد و توضیح دادن که اخ نیست جواب به توهینهای شیک اینک هم اخ نیست عمومی میذارم تا بلکه دیگران همانند مامان ایسا به اسم اینک برام فتوا منطقی بودند ندهند همان حرفی که خودی ها در وبلاگشون اشاره کردند نه خیر کامنترهای وبلاگستان من اصلا ادعا منطق ندارم محکوم میکنم چون من تنها گناهکار نبودم اگر به حکم دادنه نباید یک نفر فقط مقصر باشه هر کسی در بحثی سهم داره
اینجا پست گذاشتید مثل من از دوست خودتون ابراز دلخوری کردید بدگویی که نکردید منم گفتم کامنت بذارم از دلخوری خودم بنویسم ایشون هم خوشش نیامد اینجا کامنت گذاشتم خب شما که غریبه نبودید مگه وب عاشقان و شیفتگان و بانو گلایه کرده بودم که آبی به آسیاب کسی ریخته باشم شما از خودمون بودید و فقط خواستم ببینم شما هم دلخورید کلا تشریح کردم فقط من مقصر نبودم برای عصبانیتم دلیل داشتم وگرنه من خودمو مقدس ندونستم حکم صادر نکرده بودم فقط گاهی آدمها نقد و اون چه واقعیته رو حکم میدونند من اگر شخصیت عصبی داشتم پس چرا ماهها تو وبش بودم سالها در وبلاگستان کامنت میذارم خب عصباتیتم دلیل داشت ایشون معتقدند من الکی عصبی شدم اون حرفایی که زدم به دل گرفتن هم من مقصرشم چون دغدغه هام به زندگیشون آسیب میزنه اگر بدگویی بود صد تا به خودم نمیزدم من اصلا با خودم تعارف ندارم وب نازلی قبلا پست گذاشته بود هر کسی از عیب هاش بگه من بالای 10 تا از عیب هامو نوشته بودم من از اول رک و صادق با خودم بودم رمز موفقیتم در دنیای واقعی همینه خودفریب نیستم میدونم عیبهایی دارم برای دیگران زندگی نمیکنم برای دل خودم برای صداقت خودم میجنگم دنیا کذایی تر از اونه که توش خودفریب باشم الانم میگم عصبی میشم دلخور میشم بی حوصله میشم کامنتام بعضیاشون شاید خوب نباشه ممکنه منطقی هم نباشه چون آدمم هر آدمی واقعی نمیتونه مطلقا سفید و بی نظیر باشه نمیدونم شیفتگان اینک چرا فکر می کنند هر کسی در مقابل توهین های اینک سکوت نکرد یعنی همه رو اخ میدونه و همه جا پست سر دیگران بدگویی میکنه ؟؟؟؟من منظور مامان ایسا رو فهمیدم خوشبختانه اینقدر کامنتش واضح و روشنه که نیازی به حساس بودنم نداره هر کی بخونه میفهمه این خانم مغرضانه نقدم کرد اگر میگفت درباره نازلی حرف نزن ناراحت نمیشدم نه اینکه بیاد بگه نازلی رو نمی شناسه من همه رو اخ میدونم خودمو منطقی و همه جا راه میفتم پشت سر دیگران حرف میزنم اونم اینک و نازلی خب این تهمتها منطقی نیست آروم هم حرف نزد هرچی خواست بهم گفت بماند که میگه ندیدمت اما قیافه عصبانیتو دیدم خب شما که وب اون خانم رو نمیخونی بحث مون رو نخوندی پس دلت از حرفام درباره اینک گرفته بود به هر حال تیلو جان کمی به کامنت دیگران هم باید فکر کرد و بعدا منو حساس خطاب کنید من قبول دارم حساسم اما واقعا کامنت مامان ایسا مغرضانه بود متاسفانه بعضیا توهینهای اینک رو نمی بینند .
عذرخواهی نکرد اشتباها درباره تعریف متوجه شد از اون لحاظ عذرخواهی کرد منم برام مهم نیست فقط خواستم جواب داده باشم سکوت برای مردم همیشه در صحنه جایز نیست فکرهای بد می کنند بی پرواتر میشن دعوا نیستا اینو خودمون القا می کنیم طرف کامنت گذاشت منم باید جوابشو بدهم این وظیفه منه از خودم دفاع کنم الان زن کویر عزیز از خودش دفاع میکنه دلیل نمیشه دعوایی و عصبانیه خیلی منطقی و با صداقت تمام مثل آدم زندگی میکنه پس این برداشتهای حساس نباش فلانی آروم و منطقی حرف زد اسم فلانی رو وسط نیار این یعنی اینکه منو متهم میکنید من به احترام خیلی اهمیت میدم اما زمانی به طرفم مقابلم احترام میذارم که دو طرفه باشه طرف باید جواب بی احترامشو بگیره شروع کننده یکی دیگه بود من اصلا اینجا در این مدت کوتاهی که اومدم اسم اینک رو وسط نیاوردم مامان ایسا اسمشو گفت تیلو جان همه تون تحت تاثیر فضاسازی دوستان و دشمنانم قرار گرفتید اگر قبلا از خودم دفاع میکردم کسی اینهارو بهم نمیگفت اصلا من این مسائل رو در ولاگستان نداشتم به هر حال بر خودم لازم میدونم جوابگو باشم .بازم عذرخواهی دوست ندارم چنین کامنتایی بذارم اما بعد اون ماجرا متاسفانه بعضی میخوان منو اذیت کنند هر چند برام خیلی مهم نیست اما خب واقعا دوست ندارم دیگران درباره من چنین قضاوتی داشته باشند قبلا اینطور نبود من از خودی خوردم و همچنین از عصبانیت زودهنگامم خودمو تبرئه نمیکنم به هر حال همه ما اشتباهاتی داریم .تیلو جان یک دنیا شرمنده ام بابت این حرفایی که دیگران آدمو وادار به گفتنش میکنند ببخش تیلو جانکم
وای خیلی زیاد نوشتم ببخشید دیگه .

نیاز به عذرخواهی نبود آبی جانکم
حتما لازم دونستی که اینا را بنویسی که نوشتی
من خانم زن کویر را نمیخوندم... به طور اتفاقی چند روز پیش چندین پست از ایشون خوندم
قضاوتی در موردشون ندارم
اینک را هم کم و زیاد میخونم و سکوت میکنم
اما اینکه شما اونجا چی گفتی و بقیه چی گفتن و چی شنیدن را اصلا خبر ندارم
پست جنجالی نازلی را خوندم و تعدادی از کامنتها را
اما من نه به شما نه به هیچکس دیگه هیچ برچسبی نزدم و نمیزنم
اینکه گفتم حساس هستی برداشتی بود که از حرفات داشتم

مامان آیسا دوشنبه 4 تیر 1397 ساعت 15:29

تیلوتیلو جان ببخش که مجبوریم در وبلاگت جوابگو باشیم. خانم آبی شما از آن گروهی که وقتی کسی صحبت میکنه بجای شنیدن و خواندن فکر جواب دادنی. شما که به نقد پذیر نبودن خانم نازلی گیر داده بودی چرا خودت تحمل نقد نداری؟ چرا با هر نظر مخالفی برآشفته ای؟ برای توجیح درستی رفتار و حرفت دیگران را زیر سوال می بری؟ اصلا خواندی در مورد اینک چی گفتم؟ من به طرف داری اینک با شما برخورد کردم؟ شما به خانم نازلی می‌گویی تحمل نقد و جنبه چالش نداره بعد خودت حتی حرف کسی را گوش نمی دهی و فقط فکر جواب و ثابت کردن درستی نظرت هستی. مثلا مچ می گیری؟ من رمز گرفتم و پست 276 را خواندم شروع کننده شما بودی. خانم نازلی هم جاهایی بد برداشت کرد و بی تقصیر نبود
دخترم شما انگار تاب هیچ حرفی جز موافقت نداری. با اینکه خانم نازلی هم اشتباه کرد و عصبانی شد اما من در پست آخر فهمیده دیدمش و سکوتش بسیار عاقلانه و درست و بجا واکنش نشان داد.
اینک فقط روی اعصاب شما نبود خود من گفتم که با خواندنش بهم ریخته می شدم همه حسابی فحشش دادند کامنت را بست و تمام شد. مشکل شما اینک و نازلی نیست
دخترم تو خودت معرف خودی والا همه ما گذراییم. باشد ما بدیم و تو را بد کردیم

مامان آیسا
به نظرم دیگه این قصه ی کامنت داره از حرف و صحبت و درد دل میگذره ها
کی قراره کوتاه بیاد؟
حالا هی دارم میخونم ببینم اصلا دعوا سر چی هست؟ به نتیجه نمیرسم
میشه به منم بگین الان هی در جواب چی دارین برای هم کامنت میزارین؟

مامان آیسا سه‌شنبه 5 تیر 1397 ساعت 14:34

سلام. تیلوتیلو جانم نمیخوام وبلاگ آرامت را به هم بریزم فقط به خانم آبی حرف دارم. اینطور که برمیاد شما عادت داری هر فردی که مخالف باشه یا اشتباهت را گوشزد کند طرفدار اینک و دشمن خودت بدانی. اینک طرفدار هم داره و خبر نداشتیم؟ من حرف از بدی شیوه عملت زدم شما دنبال غلط کردم گفتن بقیه ای. همه ذهنت پی جواب دادنه. من حرفی با شما ندارم به شما از گل نازک‌تر هرکس گفت یعنی خودش مشکل داره
من آن چه شرط بلاغ بود به شما گفتم حال تو خواه پند گیر خواه ملال آور

,والا دیگه من نمیدونم بین شما و خانم آبی چی باید بگم
به نظرم هر دو دارین الکی کشش میدین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد