روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

خاک های نرم کوشک

بچه ها کتاب «خاک های نرم کوشک» را تمام کردم

اگه بخوام در موردش بگم این هست که من ازش خوشم اومد

و اینکه کتاب منحصر به فردی بود

نه ادبیات فاخر خاصی درش دیده میشد ....

نه حالت رمان گونه داشت که جذاب و پر هیجان باشه

کتاب به صورت داستان داستانهای کوتاه بود که از زبان آدمهای مختلف نقل شده بود

زندگی نامه شهید برونسی بود

از لابلای سطرها میشد دریافتهای عجیبی کرد

برای قضاوت در مورد این کتاب بیشتر به خط فکری و نگاه آدمها باید توجه داشت



پ ن 1: کمی کند و سنگین خوانده شد.... اما ارزشش را داشت

پ ن 2: واقعا منو به فکر فرو برد... خیلی قسمتهای کتاب

پ ن 3:  گاهی بد نیست تلنگری به خودمون بزنیم

نظرات 6 + ارسال نظر
لیلی دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 08:43

تیلو جان من این کتاب رو خیلی وقت سال ینی حدود 5 سال پیش خوندم واقعا اون زمان برای من معجزه کرد این کتاب ،خیلی تحت تاثیرش قرار گرفته بودم در مورد ارزش هم همین که میگی واقعا ارزش این جور کتابها داره گم میشه

سلام لیلی قصه های قشنگ
واقعا نمیدونستم در وصف این کتاب چه کلماتی باید به کار ببرم
اما دیشب خیلی تو فکرش بودم و یه چیزایی تو ذهنم شکل علامت سوال بود... صبح به محض اینکه رسیدم دفتر اومدم بازش کردم و یه قسمتهاییش را دوباره خوندم

لیلی دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 09:12

سلام عزیزم صبحت بخیر
نمیدونستم ی لیلی دیگه هم تو گروه داریم
احتمالا انروز تولد ایشون بوده که با من اشتباه گرفتی گلم
در مورد کتاب نظری ندارم و نشنیده بودم اسمشو
بارون دارین امروز؟ اینجا بارونی و بسیار زیبا

ای بابا
خب من الان از کجا بدونم کدوم لیلی کدوم یکی هست؟
هرچند همه ی لیلی ها عزیزن
بله بارون داریم از نوع نم نم و زیبا و بهاری

عاطفه دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 09:27

مرسی تیلو، لازم شد این کتابو بخونم

عزیزدلمی
چقدر اهل کتابی؟
چه کتابهایی دوست داری...

عاطفه دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 11:00

قربونت برم من، تقریبا همیشه مطالعه دارم، من بیشتر کتابهایی رو دوست دارم که واقعیت جامعه رو بگن حالا در غالب رمان باشه یا هر چی، کلا چون از دروغ بدم میاد اغراق در نوشته رو دوست ندارم.. ی کتابی که خیلی دوست داشتم خوشه های خشم بود، من او را دوست داشتم، بلندیهای بادگیر رو بارها خوندم و...

خدا نکنه عزیزدلم
همیشه شاد و سلامت باشی
من مدتی بود تو خوندن کتاب خیلی تنبل شده بودم
اما امسال را خوب شروع کردم در زمینه کتاب خوندن
بلندیهای بادگیر را خوندم
یه اشکالی که درمن هست اینه که کتابهای زیادی میخونم اما بعد از گذشت مدت کوتاهی هیچی از اون کتاب یادم نمیاد... این خیلی بده

mahee دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 18:46

خییلی ادم عجیبی بودن..چه زندگی سختی داشتن..

چقدر مقید بودن... چقدر اعتقادات محکمی داشتن

مرضیه پنج‌شنبه 6 اردیبهشت 1397 ساعت 07:26 http://mysky.blog.ir

سلام. کتاب سلام بر ابراهیم رو هم اگر نخوندی بزار تو برنامه.
من امروز تمامش کردم و همراهش گریستم.
عالی بود.

سلام دوست خوبم
چشم
یادداشتش کردم برای نوبت های بعدی
ممنونم از لطفت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد