روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روزانه های یک تریکو تیلو مانیا

میخواهم باز از خودم بنویسیم

روی دیگر سکه

سلام

روزهای بهاریتون زیبا


دیروز هوا ابری بود

خیلی پراکنده و آروم گاهی قطرات باران هم بود

ما توی باغچه بودیم

امروز صبح از صدای باران روی شیشه ی اتاقم بیدار شدم

یک ساعتی توی تختم ، چشمهام را بستم و فقط به صدای باران گوش دادم

حتی نای بیدار شدن نداشتم

از اونجایی که مغز بادوم بعد از عید سرویس مدرسه نداره و من قبول کردم که صبح ها با نیم ساعت تاخیر برسونمش مدرسه... باید از تخت بیرون میومدم

بیخیال حمام صبحگاهی شدم ... به مانتوهام که نگاه کردم حس سرما داشتم

با توجه به اینکه دفتر من کلا آفتاب گیر نیست

منم یک بارونی سبک برداشتم و آماده شدم

دیدن این فسقلی اول صبح ... بوسیدنش... نفس کشیدن تو هوای موهاش...

این فسقلی حال دلمو عوض میکنه

امروز باید میرفت ورزشکاه... رسوندمش

بیمه ماشین تمام شده بود و باید میرفتم دفتر بیمه

بعدش هم داروخانه و تایید یه نسخه...



این روزها تمام اونهایی که دوستشون دارم و به عشقشون تکیه کردم یه طورایی دلم را شکستن

شاید من زیادی حساس و زودرنج شدم.. اما بهر حال فهمیدم زندگی یک روی دیگه هم داره

فهمیدم اینایی که اینهمه شعار میدن ، که باید یاد بگیریم به تنهایی و بدون عشق دیگران به زندگی ادامه بدیم ، راست میگن

باید یاد بگیریم که یه جاهایی باید به تنهایی از زندگی لذت برد

یه جاهایی باید محبت کرد و انتظار محبت دیدن نداشت

یه جاهایی باید خیلی صبور بود

یه جاهایی باید خیلی محکم بود

من هر روز به تقویم امسال نگاه میکنم و حس میکنم هر روز از این روزها را یک عمر زندگی کردم...اینقدر طولانی ... اینقدر کش دار

اما هنوز خداوندی دارم که بینهایت دوستش دارم و بی نهایت هوامو داره

دارم یاد میگیرم آرزوهامو برای هیچکس نگم جز خدا...

یاد میگیرم درددلهام را کمتر برای آقای دکتر بگم

یاد میگیرم هرکسی باید برای زندگی خودش ... خودش تلاش کنه

در نهایت همه مون تنهاییم





نظرات 9 + ارسال نظر
نل شنبه 18 فروردین 1397 ساعت 10:58

سلام عزییزم
روز بهاریت بخیر
اوووف..صدای بارون روی شیشه...جای تو بودم کل امروزمو کنسل میکردم میرفتم دور دور
اینجا هم هوا ابریه..
همیشه وقتی از کسی کمک خواستم(یعنی ته دلم انتظار همراهی داشتم)زیاد خوب نتیجه نگرفتم و ازجاهایی بهم همراهی رسیده که فکرشم نمیکردم...خدا همیشه هست.
فردا شرف الشمسه..دوست داشتی بخون

سلام به روی ماهت
همه عمرت پر از شادی
نمیشد کنسلش کرد بعد از اینهمه روز
راست گفتی... متشکرم

هفت مین شنبه 18 فروردین 1397 ساعت 11:07

اخی مغزبادوم عزیزم :* بعضیا یه جوری نفسن که اصلا هوای نفس کشیدنت میشن
اونجا گه نوشتی اینقدر طولانی....انقدر کش دار...رو من با تک تک سلول هام احساس کردم .

روزای بدت بدر

ای جونم
عزیزمی
چه خوب حرفام را درک میکنی

الی شنبه 18 فروردین 1397 ساعت 11:15 http://elhamsculptor.blogsky.com/

حدود یکساله به این نتیجه رسیدم که تنهایی بهترین کار دنیاست و حس خوبیه
بی توقعی و استرس کمتر و در نتیجه دلخوری کمتر که ماحصل همش میشه آرامش بیشتر

میدونی تنهایی سختی های خودش را داره
بخصوص بعضی از آدمها (از جمله من) آدم تنها زندگی کردن نیستن
بیشتر لذت هایی که مبرن دسته جمعی هست... اما منم به این نتیجه رسیدم که تنهایی با مجموع غصه هاش خیلی خیلی ساده تر هست...

رسیدن شنبه 18 فروردین 1397 ساعت 12:02

سلام خوبی. بله این واقعیت تلخ رو باید پذیرفت که باید کمی خودخواه تر زندگی برا خود کنیم . یا هرچی از دلمون مهر و محبت و گذشت دراومد لذتش ببریم و توقع برگشتش رو نداشته باشیم . یاد بگیریم صبور تر و گاهی سنگ تر باشیم. سنگ بودن به معنی استحکام و قدرتی که داره . به معنی قوت و قدرت .

سلام به روی ماهت
چه حرفای خوبی زدی
دقیقا همینطوریه

رابعه شنبه 18 فروردین 1397 ساعت 12:11

تیلو جان نمیگم که درسته اما من سالیان زیادی هست که دیگه از کسی انتظاری ندارم بتونم کاری برا کسی انجام بدم بله نتونم نه خدا که باشه همه چی درست میشه.

دوست جان
درسته
شاید گذر روزگار همین را به همه مون یاد میده
باید بدون چشم داشت زندگی کرد

ز مثل زندگی شنبه 18 فروردین 1397 ساعت 13:35

چقدر بده این حس!
و من با عمق وجودم درک کردم این تنهایی رو...اینکه بعضی وقتا هر کاری میکنی تا خودتو خوشحال کنی

گاهی باید با حس ها کنار اومد تا بگذرن

بهار شیراز شنبه 18 فروردین 1397 ساعت 13:50

ببین تو فقط حساس شدی این روزها...منم چند روزی عصبانی بودم، عزیزی بهم گفت چیه حساس شدی؟ دل نازک شدی ؟

خوب میشی بزودی...پر انرژی و شاد

سلام
راست میگی بهار جون
خوب میشم
هر دردی که منو نکشه منو قوی تر میکنه

خواننده خاموش* شنبه 18 فروردین 1397 ساعت 15:03

سلام،وقت بخیر
دقیقا هدف خداوند اینه که همگی ما انسان ها به این نتیجه برسیم که فقط به خودش دل بسته و وابسته باشیم وبس واگه خوب نگاه کنیم خواهیم دید تنها کسی هم که همیشه همراهمون هست چه این دنیا وچه اون دنیا فقط خدا هست وبس!
بالاخره وبالاجبار میاد روزی که آدم باید از عزیزان وعزیزترین هاش بگذره حالا به هردلیلی،خدا ازبس بنده هاش رو دوست داره نمیخواد جز محبت خودش محبت هیچ چیز یا هیچ شخص دیگه ای در دل بنده اش نباشه،خدامیخوادکه جز خودش به هیچ کسی وابسته ودل بسته نباشیم وجز از اون از هیچ کس توقع نداشته باشیم چه مادی چه معنوی،ولی آدم خاکی تا میاد به این چیزا عادت کنه ودرکشون کنه هفتادتا جون میکنه.
به قول حضرت حافظ: گویند که سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود اما به خون جگرشود!
ایامت پر از عطر وبوی خدا وآرامش بی نهایت

سلام
روزگارت بخیر و شادی
بله باید یاد بگیریم که در نهایت فقط و فقط خداست که تا ابد کنارمون ماندگاره...
الهی ایام هممون پر از عطر و بوی خدا باشه

صحرا یکشنبه 19 فروردین 1397 ساعت 03:23

لذتهای تنهایی رو چشیدن یه مزه دیگه داره، کشفشون کن خانم

دوست خوبم حداقل تو میدونی که من سالهاست تنهایی لذت بردن را تجربه کردم و یاد گرفتم
این حرفا پشتش یه کوه بزرگ تنهایی بود
اما الان خیلی خیلی بهترم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد